پیام خون تو، درس بزرگ دورانهاست...

به گزارش نوید شاهد، سیزدهم آبان و روز دانش آموز، امسال در حالی از راه رسید که هنوز گرد و غبار جنگ تحمیلی 12 روزه همه جهان سلطه و استکبار، به سردمداری آمریکا و به عاملیت و نیابت رژیم صهیونیستی، فرو ننشسته و هنوز خون 1200 هموطن شهیدمان، از سرداران اقتدار و جلوداران دانش، تا کودکان نوزاد، وجدان جهان و تاریخ را به قضاوت میخواند. در این میان، دست پلید رژیم کودک کش، به خون 34 شهید کودک و نوجوان دانش آموز نیز رنگین گشت و لاله های نوشکفته این باغ بهارآفرین را پرپر کرد اما عطر این شکوفههای عشق و امید و این دردانههای دل ایران، همچنان صحن و سرای این مرز دلیران و کشور شیردلان و شهیدان را تا همیشه، سرشار از شور شهادت و شکوه شکفتن ساخته است.

کودک کُشان در جنگ با «آینده» و «امید»
جنایت رژیم کودککُش صهیونیستی در عبور از تمامی حدود و موازین و معیارهای اولیه اخلاق و انسانیت و قواعد متعارف بشری، تکرار و تداوم همان جنایات است که در کشتار و نسل کشی غزه و مردم فلسطین جلوی چشم بشریت رخ میدهد. جنایت، ماهیت و مشخصه ذاتی این رژیم غاصب است. بدون جنایت، کشتار و ویرانگری، تصور وجود این شبه دولت فرقهای، مافیایی و تروریستی، غیر ممکن است. تحمیل جنگ به ایران، با دستاویز مواضع ضد صهیونیستی مقامات کشور و با توجیه دفاع پیشگیرانه از موجودیت خود! آنچنان مضحک است که رسوایی دروغ جنگطلبان برای آتشافروزی و بحرانسازی در منطقه را برای همه ملتهای دنیا آشکار کرده است. رژیم جعلی، در جریان این جنگ تحمیلی 12 روزه، دو چیز را با به شهادت رساندن سرداران دفاعی، نخبگان دانش هستهای و کودکان و نوجوانان دانشآموز، نشانه گرفت: اول، «امید» و دوم «آینده» این سرزمین را. در این میان، دانش آموزان، نمادهای این «آیندهسازی» و این «امیدآفرینی»اند. دشمن با این جنایت، در پی بیآینده کردن کشور و ناامید کردن این ملت بود. سرداران و دانشمندان یک کشور، نماد اقتدار امروز بودند و کودکان و نونهالان، نماد حرکت و نشاط و پویش یک جامعه در مسیر پیشرفت که هدف جنایت دشمنان آینده و امید قرار گرفتند و مظلومانه شهید شدند. «علیسان جباری» و «طه بهروزی»، کوچکترین دانشآموزان شهید از تبریز، قرار بود مهر ماه امسال برای اولینبار وارد مدرسه شوند؛ رؤیایی که هرگز محقق نشد. برخی از این دانشآموزان در کنار خانواده خود به شهادت رسیدند؛ «فاطمه نیازمند» (پایه ششم) و «علی نیازمند» (پایه چهارم) از جمله این کودکان بودند که همراه والدینشان جان خود را از دست دادند. «ریحانهسادات ساداتی» (پایه هفتم) و خواهر کوچکش «فاطمهسادات ساداتی» (پایه سوم) هم در کنار پدر، مادر و برادر خردسالشان به شهادت رسیدند.«سیده محیا صدیقی صابر»، «تارا حاجیمیری»، «مرسانا بهرامی»، «سروین حمیدیان»، «میلان صابر»، «سید آرمین موسوی»، «مجتبی شریفی»، «زهرا بهمنآبادی»، «باران اشراقی»، «آیماز نیلی» و «فاطمهسادات ساداتی»، دانشآموزان دوره اول ابتدائی (اول تا سوم) بودند. همچنین «علی نیازمند»، «امیرعلی امینی»، «سهیل کطولی» «محمدحسین خاکی احمدآبادی»، «محمدرضا اقدسی»، «فاطمه نیازمند»، «محیا نیکزاد» و «هلنا غلامی» هم در دوره دوم ابتدائی (چهارم تا ششم) مشغول تحصیل بودند. مطابق آمارها، بیشترین شهدای دانش آموز در مقطع ابتدایی تحصیل میکردند که همین، نشان از سیاست هدفمند و عامدانه کودک کُشان دارد.

«کودککُشی»، خطا نیست، سیاست هدفمند و هویت ذاتی صهیونیسم است
آنچه رژیم به دروغ ادعا میکند که در زدن مراکز آموزشی و درمانی ( مهدکودکها مدارس، بیمارستانها و...) و کشتار کودکان، تنها در پی دفاع از خود و حمله به اهداف نظامی در پوشش مسکونی است و طرف مقابل را به استفاده از سپر انسانی محکوم میکند، مدعایی باطل و تباه است. کسانی که تا پیش از این، تحت تاثیر القائات و تبلیغات، مدعیات دشمن را در ایراد این اتهام به حماس و گروههای جهادی، موجه میشمردند، در جریان این جنگ، آشکارا دیدند که کودک کشی، سلاح و سپر این جنایتکاران و ایدئولوژی آنهاست. رژیمی که مطابق آمار، هر 20 دقیقه یک کودک میکشد، رژیمی که نسل کشی را سیاست ثابت و مستمر خود ساخته و قتل عام و (ژنوساید) را در ابعاد عظیم و با استفاده از همه روشهای ضد بشری از جمله تحمیل قحطی سیستماتیک، تبدیل به راهبرد خود نموده، کودک کشی را نیز بمثابه یک محور در ایدئولوژی نفی و محو موجودیت یک ملت، تعریف کرده است. در جنگ تحمیلی 12 روزه نیز هدف گرفتن کودکان زیر 12 سال که بخش عمده شهدای دانش آموز را تشکیل میدهند، برخاسته از همین ذات و ماهیت سبعانه و خونریز، و در راستای همان جنایتکاری ساختاری و نهادینه شده است. بهره از فنآوری و تکنیک و روش شناسی کودک کُشی، استفاده از ابزارهای ویژه و تربیت نیروهای مخصوص با تخصص کشتن کودکان فلسطینی در ارتش اسرائیل، همه نشان از این رویکرد دارد. رژیم اشغالگر در جریان این جنگ، همچنانکه طی دوسال اخیر در غزه، همزمان به 1 - «جنایت جنگی»، 2 - «جنایت علیه صلح» و 3 - «جنایت علیه بشریت» دست زد و نشان داد تنها تخصصاش در «تکنولوژی جنایت» است.

نیمکتهای خالی، رویاهای ابدی
امسال همکلاسی های «محیا»، «آیماز»، «تارا»، «ایما»، «فاطمه»، «محمدحسین» و... با جای خالی آنها روی نیمکتهای مدرسه مواجه شدند. این خندههای کوچک، اگرچه در قاب تنگ زندگی دنیایی پرپر شدند و اگرچه در خون، خاموشی گرفتند و زیر خاک رفتند، اما وسعت یاد و خاطره حضور کوتاه اما بهارآفرینشان، در باغی به وسعت جاودانگی شکفت و تداعی امیدی از جنس ابدیت شد. این تنهای کوچک و نازک، این جوانههای لطیف و خُرد، این چشمها و لبخندهای حک شده در حافظه تاریخ، تصویرهای مظلومیت این سرزمین خواهند بود. تصویر صورت مظلوم «سهیل کطولی» که لحظه آخر، در میان آوار به پدر گفت «بابا! خم نشو کمرت درد میگیرد» و برای همیشه خاموش شد، تصویر زهرا، هانیه و محمدعلی بهمن آبادی خردسال، خفته در حریری از خون، آرام کنار هم زیر آوار، تصویر «آیما» و «هیدا زینعلی» که کنار پدر به پرواز رفتند، تصویرهایی نیست که از یاد این مردم برود. اینها گواه مردم ماست که رودررویشان بدترین و شقی ترین جانیان تاریخ بودند که پنجه بر معصومیت کودکان و رویاهای زیبایشان کشیدند تا جهان را در جنون جنایت خود، بی رویاتر، خالیتر و خاکستریتر کنند.





خنده ناتمام تو، تمام عاشقانههاست...
رژیم کودک کش، دشمن رویا و رنگ است. دشمن زندگی و زایندگی است. چرا که در جنگ و جنایت و مرگ، نطفه بسته و ریشه گسترده است. کودکان، رنگینترین و رهاترین راویان مجسم رویا هستند. به خون نشاندن کودکان نونهال و فروباریدن آوار بر سر این پیکرهای نازک و نحیف، سلاخی رویاهاست. آنها به جنگ زنده بودن و زاینده بودن یک ملت آمدهاند. به جنگ شادی، امید، آرزو... اما این مردم، نازدانه های دل ایران را هرگز فراموش نخواهد کرد. خنده ناتمام «آن فروریخته گلهای پریشان در باد»، تمام عاشقانههای تاریخ ماست در مصاف با دشمنخویی، درندگی و دروغ. تمام «حجت مظلومیت» ما هستند این نهالهای شکسته به طوفان شقاوت، و تمام آبروی این مردمند در اثبات صداقت خود که دشمن ما فقط دشمن جمهوری اسلامی و حتی ایران نیست. دشمن بشریت و دشمن رویا و رنگ و لبخند و کودکی است. دشمن امید است. این نیمکتهای خالی، از این پس تا همیشه، حامل بار یک تاریخ، پاکی و بیدفاعی و یک جهان، معصومیت میمانند. این معصومترین فرزندان شهیدستانی به قداست ایران، که حریم حرم عشق است، اگرچه عمرشان کوتاه بود و ناتمام، اما همیشگیترین گلواژههای جاودانگی این سرزمین شهیدآفریناند.
بچه ها! روزتان مبارک! که از این پس هرروز ما، روز شما، روز شکفتن و شکوه یاد نگاه و نور حضور شماست. یاران دبستانی ما! شما معلمان مایید از این پس؛ با ما و همراه مایید تا همیشهی روزگار...