آخرین اخبار:
کد خبر : ۶۰۳۸۹۰
۰۸:۴۳

۱۴۰۴/۰۸/۱۴

یادگاران دشت عین‌خوش؛ دوازده کبوتر خونین‌بال گردان امام رضا علیه‌السلام

در این قاب ماندگار، جمعی از رزمندگان گردان امام رضا علیه‌السلام در بحبوحه‌ی عملیات محرم، در بوستان‌های اطراف منطقه عملیاتی عین‌خوش، شانه‌به‌شانه ایستاده‌اند؛ جوانانی که لبخندشان بوی ایمان می‌دهد و نگاهشان روشنای جاودانگی. از میان آنان، دوازده تن بال در خون شستند و به دیدار معبود شتافتند؛ کبوترانی که خاطره‌شان تا همیشه بر فراز دشت عین‌خوش در پرواز است.


به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، در قاب خاک‌خورده‌ی این عکس، خورشید عصرگاهی دشت عین‌خوش بر شانه‌های جوانانی می‌تابد که هرکدامشان فانوس امیدی بودند در تاریکی روزهای نبرد. خاک زیر پایشان بوی ایمان می‌دهد و لبخندهایشان، روایت آرامی است از دل‌هایی که بی‌هیاهو، آماده‌ی پرواز بودند. در میان خنده‌ها و نگاه‌های روشن، نسیمی از اخلاص می‌وزد؛ نسیمی که امروز، پس از سال‌ها، هنوز بوی شهامت و صداقت می‌دهد.

یادگاران دشت عین‌خوش؛ دوازده کبوتر خونین‌بال گردان امام رضا علیه‌السلام  

اینجا گردان امام رضا علیه‌السلام است؛ جایی میان زمین و آسمان، میان حیات و جاودانگی. در این قاب، هر چهره دفتری‌ست از ایمان و هر لبخند، خطی از سرگذشت مردانی که «بودن» را برای «ماندن حقیقت» معنا کردند. شهید حمید بهرامی، محمد اردلان، هادی طهوریان، شهید محمد منصوری، حسن جهاندیده، شهید مرتضی حکی کزازی، شهید امیدعلی داودآبادی، شهید علی‌اصغر فتاحی، داریوش غلامی، جواد دریابیگی، مجتبی مختاری، جلیل مشیدی، عباس اسماعیلی و شهید عزت عابدی... هر یک واژه‌ای از حماسه‌اند.

و آنان که بر خاک نشسته‌اند، گویی زمین را به شهادت گرفته‌اند بر پیمانی که بسته‌اند؛ شهید محمود معین‌الاسلام، شهید علیرضا هدایتی، شهید سیدعباس سجادی، محسن ثمری و شهید محسن حبیبی. و ردیف جلو، حسین غلامی، شهید محمود حسینخانی و شهید رحیم صالحی — سه برگ از دفتر سبز دلاوری که آرام و مصمم، نگاهشان به افق دوخته شده است؛ به جایی که آفتابِ آزادی از دل خاک سر برمی‌آورد.

اینان همان دلاورانی‌اند که در بحبوحه‌ی عملیات محرم، در حوالی بوستان‌های عین‌خوش، برای لحظه‌ای ایستادند؛ نه برای استراحت، بلکه برای ثبت لبخندی که در میانه‌ی گلوله و عطش، نشانه‌ی ایمان بود. نمی‌دانستند که همین لحظه، روزی به سندی از جاودانگی بدل می‌شود؛ به قاب مقدسی که نسل‌ها بعد، از آن درس عشق و ایثار بیاموزند.

دست‌هایشان بر شانه‌ی هم، نشانه‌ی وحدتی‌ست که از خاک تا افلاک امتداد یافت. چشم‌هایشان، پر از آرامشی است که تنها در آستانه‌ی وصال می‌توان یافت. آنان خندیدند تا دشمن نداند ایمان چگونه از دل خاک سر برمی‌آورد؛ آنان رفتند تا ما بمانیم، تا راه روشن بماند و تا هر آبان‌ماه، عطر محرمِ آنان در هوا جاری باشد.

اکنون، پس از سال‌ها، دشت عین‌خوش هنوز نامشان را نجوا می‌کند. خاک، هنوز رد پایشان را در آغوش دارد و آسمان، پرواز دوازده کبوتر خونین‌بال را از یاد نبرده است. درود و رحمت خدا بر آنان که در مسیر حقیقت، سبک‌بال شدند و به دیدار محبوب شتافتند. این تصویر، نه فقط یادگاری از روزهای جنگ، که گواهی‌ست بر ایمان نسلی که مرز میان زمین و آسمان را درنوردید و جاودانه شد.

راوی مجتبی مختاری این قاب، هنوز با صدایی بغض‌آلود می‌گوید:
«درود بر یارانم، بر آن دوازده شاهدِ خونین‌بال عملیات محرم، و بر تمام آنانی که در این عکس، هنوز لبخند می‌زنند، گرچه در دل آسمان آرام گرفته‌اند.»


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه