آن روز «امام نصر»، خطبه جمعه را چراغ چشم تاریخ کرد

به گزارش نوید شاهد، یک سال از آن روز پرحماسه و تاریخی گذشت؛ روز «نمازجمعه نصر» که شکوه حضور حماسی و مقتدرانه یک ملت و به نماز ایستادنش پشت سر «امام اقتدار»، دوست و دشمن را به اعجاب آورد از اینهمه صلابت و شجاعت و بصیرت، که جو ترس و تهدید و فضاسازی روانی و رسانهای دشمن صهیونی را در سختترین و توانفرساترین شرایط ممکن، درهم شکست و «روایت عزت» این امت و جبهه مقاومت را، روایت غالب کرد. گزارشهای رسانهها و خبرگزاریهای جهان از آن روز، حاکی از یک شگفتیسازی بزرگ و دور از تصور بود. تصویر جمعیت انبوه میلیونی که از هر قشر و سلیقه و با هر گرایش، آمده بودند تا نمادی ماندگار و عظیم از اتحاد ملی بیافرینند و فضای رعب ناشی از وحشیگریها و جنایتهای پی در پی و بیامان دشمن، در تحمیل فقدانهای بزرگ و جبرانناپذیری از جنس شهادت «سیدحسن نصرالله» و یاران برجسته و شاخص محور مقاومت در فلسطین و لبنان و سرداران بلندپایه سپاه قدس در این جبهه را بشکنند و تهران را در کهکشانی از شور و حضور، چراغ چشم تاریخ کنند، تصویر استواری و ایستادگی یک ملت شد، پشت سر «امام جمعه نصر»... همان مرد مردستان میدانهای سخت، که در نمازجمعه اسفند 64 در وسط انفجار بمب منافقین، همانگونه نستوه و پرصلابت، خطبه را ادامه داد و حیثیت مرگ را به بازی گرفت. همان که همه شهیدان بزرگ مقاومت، از «قاسم سلیمانی» تا «سید حسن» شیفته و مرید مکتب و سرباز جانباختهی راهش بودند. همان که کلامش، بر هرچه ترس و تردید و تسلیم، خط بطلان کشید و راه را در خاکریز و خط مقدم میدان نشان داد و درس عزت و کرامت را از این ملت امام حسین (ع) و عاشورا به همه جهان و تاریخ آموخت. او بود که گفت، راه قدس از خط خون شهیدان «طریق القدس» میگذرد نه از بیراهههای دیپلماسی منفعلانه و مرعوبانه. راهی که پیشتر، بسیاری از رهبران عربی و فلسطینی هم دنبال کردند و سر از هیچ درآوردند و رسیدند به آنچه باید میرسیدند. او بود که گفت راه، از روشنای حقیقت جهاد و مکتب شهادت میگذرد. سید حسن، شاگرد و فدایی طریقت اوست که شعارش سلسله جنبان تاریخ شد تا قیامت: «انه لجهاد؛ نصر او استشهاد»: راه جهاد است و بس. فرجام این مسیر، یا پیروزی است یا شهادت و این راه، شکست نمیشناسد، ذلت تسلیم نمیداند و ننگ اسارت نمیفهمد. و آن روز؛ «امام جمعه تهران» که تنها بازمانده و یادگار منصوبان امام خمینی (ره) است تا امروز، شد امام جمعه جهان اسلام و امام جماعت جبهه حق طلبی و آزادگی تاریخ... او امامت را با حکم امامی دارد که مشعلدار و آموزگار این راه بود. همان که گفت: «ملتی که شهادت برای او سعادت است، پیروز است» و «جمعه نصر» با آن نماز و با آن خطبه و با آن حضور شورانگیز و غرورآفرین، شد یک نشانه دیگر از بیداردلی و بزرگی این ملت در تقویم پرحادثه و پرحماسه تاریخاش...

یک «جمعه»؛ به وسعت یک تاریخ
نماز جمعه نصر، با درنظرگرفتن شرایط و بستر و زمینه تاریخی که درآن رخ داد، یکی از مظاهر تولید معنای مشترک و اجتماع عمومی حول آن معنا بود. کافی است به شرایط آن روزها نظری بیافکنیم: رژیم وحشی اشغالگر، در حالت تهاجمی بی سابقهای، غزه و بیروت را زیر بمباران داشت و حمله به غزه و ضاحیه را نمادی از تسلط و برتری نظامی خود کرده بود و رهبر بزرگ مقاومت، سیدحسن نصرالله را نیز پس از چند چهره برجسته و شاخص دیگر همچون «فواد شکر» و... در یک عملیات پیچیده و سنگین ترکیبی با استفاده از بمب سنگرشکن چند تُنی مجهز به کلاهک هستهای به شهادت رسانده بود. پیشرویهای عملیاتی رژیم و فقدان و شهادت پیاپی یاران و همراهان محور مقاومت، از «رضی موسوی» و «زاهدی» و «نیلفروشان» تا سران و سرداران «حزب الله» و «حماس»، و حمله به مقر رهبر مقاومت در بیروت پس از حادثه انفجار پیجرها که یک شگفتی در توان تکنولوژیک- اطلاعاتی- جاسوسی رژیم محسوب میشد، در مجموع، فضایی از رعب و ابهام و تردید نسبت به آینده مقاومت را حاکم کرده بود. نگرانیها در مورد حمله شدیدتر به ایران هم جدی و مبتنی بر تحلیلهای دقیق راهبردی بود و سرانجام نیز پس از سلسلهای از رخدادها از جمله: سقوط دولت بشار اسد و شکست محور سوریه، روی کارآمدن دونالد ترامپ، تمرکز روسیه بر جنگ اوکراین، شرایط خاص جریانهای محور مقاومت زیر فشار سنگین تسلیحاتی و عملیاتی دشمن و... این اتفاق ناگزیر در 23 خردادماه سال بعد (یعنی امسال) رخ داد و جنگ 12 روزه ایران و رژیم صهیونیستی- به نیابت از آمریکا و غرب- صورت تحقق به خود گرفت.
در چنین شرایط حساس و پرتعلیقی، ناگهان رهبر معظم انقلاب، اعلام کرد که مراسم بزرگداشت سید حسن نصرالله، دبیرکل شهید حزب الله لبنان و یاران و همراهانش را همراه با نماز جمعه، در مصلای تهران برگزار خواهد کرد. این اقدام خط شکنانه و جلودارانه، بلحاظ تبلیغاتی، روانی و در یک منظر راهبردی، در حکم یک ضد حمله سنگین برای دشمن بود. فروریختن راهبرد ترسآفرینی و ارعابگری و وحشتگستری رژیمصهیونیستی، با حضور رهبر انقلاب از قبل نماز جمعه تا خواندن نماز عصر (که در سالهای اخیر سابقه نداشت) موجب این امر و بخشی از نتایج آن روز بود. اصل آنچه رخ داد، معنایی جمعی درباره ایرانِ در این لحظه تاریخی بود. ایرانی که یکطرف از یک جنگ تمام عیار تمدنی است و طرف مقابلش نه باند جنایتکار و فرقه خبیث صهیونی، که کلیت نظام سلطه و تمامیت نظام استکبار آمریکا و غرب است، اما نه میترسد و نه عقب میکشد. ارزش این معناسازی، حتما از ارزش موشکهای شلیک شده به اهداف و نقاط استراتژیک، نه تنها کمتر نیست که شاید بسیار بیشتر نیز باشد. اهمیت و ارزش این اقدام، پیشتازی در ساخت روایت و ابتکار عمل در آرایش صحنه بقصد تغییر در موازنه میدانی است که با بهره از پتانسیل حضور مردمی، خاکریز بلندی را فتح کرده و دشمن را در این حرکت کنشگر، پیشرو و رو به جلو، منفعل و مقهور میکند. مجموع این شرایط، وضعیت اجتماعی کشور را برای تولید معنای اجتماعی کلان آماده و مهیا میساخت. بهویژه آنکه مسئله، دفاع از کشور و ایران در مقابل دشمنی بود که انقلاب اسلامی برای سالها، دشمنی او را فریاد میزده و حالا این دشمنی در قالب یک نزاع تمدنی سرنوشت ساز و تعیین کننده، باوجود خویشتنداری ایران، از هر لحظهای واضحتر و نمایانتر است همچنانکه چندماه بعد به یک جنگ تمام عیار تحمیل شده انجامید. اینجا نقش ولیفقیه و رهبری از هر عامل و عنصر دیگر در تولید معنای جمعی و ایجاد وفاق و وحدت ملی بر مبنای آن، از هرچیز دیگر برجستهتر است. همانطور که امام خمینی(ره) مسیری را برای معنا و کنش جمعی پیش پای جامعه ایران گذاشت، اینجا نیز امام جامعه، شخصا به میدان میآید تا معنای جمعی ضد راهبرد طرف مقابل، امکان ظهور یابد. حضور میلیونی در نماز جمعه و حمایت از این کنشگری امام جامعه به صورت عملی نیز، واقعیت را هم در اذهان و هم در عرصه عمومی و عینیت، به صورت کنش جمعی، بازتولید کرد. اکنون و پس از این برهه ویژه، لحظه تولید معانی جمعی، کنش جمعی و هنجارهای عمومی حول آن بود و نماز جمعه یکی از جلوههای این کنش جمعی بود. جمعه نصر، تاریخی ترین جمعه در سالهای پس از انقلاب بود؛ یک «جمعه» به وسعت یک «تاریخ»!

تنها جمعهای که تعطیل نبود!...
جمعه نصر، تنها جمعه این سالها بود که تعطیل نبود! مکتبی بود که «معلم مهر» و «ادیب محبت»، چون پدری دلسوز و مهرآفرین، با حضورش همه را حتی آن «طفلان گریزپا» را هم به صحنه کشاند و اقیانوسی از شور و حضور و غیرت و غرور آفرید. درس معلم، آن روز، هم فریاد بر سر دشمن بود با همه خشم و خروش و قاطعیت، و هم زمزمه محبت بود برای ملت از هر قشر و هر فکر، اما یکدل و یکصدا بر سر مهر به ایران و دفاع از آن. آن روز، همه تحقق این سخن آشنای شاعر قرنها پیش «نظیری نیشابوری» را به چشم خویش و به عیان دیدند که: «درس معلم ار بُود زمزمه محبتی جمعه به مکتب آورد، طفل گریزپای را»

شاید پس از آن جمعه تاریخی روز قدس سال 64 که چهار میلیون نفر از مردم تهران، در گرمای داغ اواخر خرداد، زیر تهدید شدید و یکماهه رژیم بعثی عراق به بمباران و ارعاب و تحذیر و منع مردم از شرکت در مسیر راهپیمایی از میدان امام حسین تا دانشگاه تهران، با یک اشاره امامشان، سیلوار به خیابان ریختند و تاریخ را شگفت زده از این حضور خود کردند. پس از آن جمعه، این جمعه شگفتی سازترین بود در تاریخ این ملت.

خیلی ها باور نداشتند دوباره حماسه ای مثل آن سالهای اوج جنگ و اول انقلاب خلق شود. می گفتند مردم معترض و ناراضی اند. «نسل زِد» آمده روی کار و هیچ نسبتی با انقلابیگری و آرمانخواهی آن سالها ندارد. اما دیدیم که چه حماسه بزرگی آفریدند این مردم و همین جوانانی که ظاهرشان شاید در هرجایی و هرروزی جز این، ما را به اشتباه میانداخت. و این معجزه را «امام جمعه نصر» رقم زد با هوشمندی، موقعیتشناسی، درک عمیق از روح جمعی، فرصت سازی، عرصهگشایی، رهبری میدانی، ترسیم چشم انداز راهبردی و ابتکار و پیشگامی در تعیین مسیر و نگاه رو به جلو و نه تابع حرکت دشمن.

نماز نصر؛ «نقشه راه» برای آینده مقاومت منطقهای و جهانی
از عملیات هفتم اکتبر 2023 موسوم به «طوفان الاقصی» تا شهادت سید مقاومت و دبیرکل حزب الله لبنان، مسیری پیموده شد که نماز جمعه نصر را باید در امتداد آن بررسی و بازکاوی کرد. اقدام رهبر انقلاب، چند تأثیر مهم بر معادلات منطقه داشت که یکی از آنها تقویت روحیه مقاومت است. پیام قاطع مقتدای مقاومت در حمایت از فلسطین و لبنان، این پیام و پالس را برای همه دنیا از دوست و دشمن داشت که سیاست راهبردی جمهوری اسلامی همان است که بود و با شدت و قدرت بیشتر هم پی گرفته خواهد شد. دشمن منتظر نمودی از شکست، انفعال، مرعوبیت و تسلیم طلبی رهبران مقاومت بود تا بازهم برای نهایی کردن کار، خیز به جلو بردارد و روحیه تهاجمی خود را تشدید و روحیه یاران مقاومت را تضعیف کند. اعلام مواضع رهبری در نهایت اقتدار، روحیه مقاومت را در میان ملتهای منطقه تقویت کرد و روح امید و انگیزه ادامه راه را در همراهان این محور، برانگیخت. آنهم در زمان و شرایطی که با حمله سنگین و خسارتبار دشمن در بمباران مقر دبیرکل حزب الله و واردآوردن مصیبتی بزرگ برای این محور، یک حس بهت زدگی، بلاتکلیفی و یک شوک بزرگ ایجاد شده بود و همه می پرسیدند چه خواهد شد و تکلیف چیست؟ و تکلیف را رهبر انقلاب، روشن کرد و حالت انفعالی را به مرحله بازیابی اعتماد به نفس و قوای خودی، باور به تعیین کنندگی و تاثیرگذاری قدرت مقاومت بر معادلات سیاسی و روند تحولات منطقه و جهان، خودآگاهی کنشگر و فعال، و تجدید روحیه و انسجام و عمل، تبدیل کرد. در شرایطی که تازه چندروز از عملیات «وعده صادق 2» و پاسخ کوبنده به شرارت و تهاجم دشمن توسط نیروهای مسلح ایران در دهم مهرماه میگذشت و همه منتظر واکنش رهبری پس از این عملیات بودند.

خطیب نماز جمعه نصر، در سخن خود، نقشه راه را اینگونه و با این قاطعیت و شجاعت و اطمینان، نشان همه داد: «هر ملّتی اگر میخواهد مبتلای به محاصرهی فلجکنندهی دشمن نشود، باید از اوّل چشم را باز کند، بیدار باشد؛ وقتی دید دشمن سراغ یک ملّت دیگر رفت، خود را با آن ملّت مظلوم و زیر ستم شریک بداند، به او کمک کند، با او همکاری کند تا دشمن آنجا موفّق نشود. اگر دشمن آنجا موفّق بشود میآید سراغ این نقطهی بعدی. ما مسلمانها سالهای متمادی از این حقیقت غفلت کردهایم، نتایجش را هم دیدهایم؛ امروز دیگر نباید غفلت کنیم؛ باید حواسمان جمع باشد. ما باید کمربند دفاع را، کمربند استقلالطلبی را، کمربندعزّت را، از افغانستان تا یمن، از ایران تا غزّه و لبنان، در همه کشورهای اسلامی و ملّتهای اسلامی محکم ببندیم. این اشغالگران از کجا آمدهاند؟ ملّت فلسطین حق دارد در مقابل آنها بِایستد؛ هیچ محکمهای، هیچ مرکزی، هیچ سازمان بینالمللیای حق ندارد به ملّت فلسطین اعتراض کند که چرا در مقابل رژیم غاصب صهیونیستی سینه سپر کردید؛ حق ندارند. آن کسانی هم که به ملّت فلسطین کمک میکنند، وظیفهی خودشان را انجام میدهند؛ هیچ کسی بر اساس هیچ قانون بینالمللی حق ندارد به ملّت لبنان، به حزبالله لبنان اعتراض کند که چرا شما از غزّه، از قیام مردم فلسطین حمایت کردید؛ وظیفهی آنها است، باید میکردند. این دیگر، هم حکم اسلامی است، هم قانون عقلی است، هم منطق بینالمللی و جهانی است. فلسطینیها از خاک خودشان دارند دفاع میکنند؛ دفاع آنها مشروع است، کمک به آنها هم مشروع است.



بنابراین همهی این حملات و طوفانالاقصیٰ که در سال گذشته تقریباً همین ایّام انجام گرفت، یک حرکت درستِ منطقیِ قانونیِ بینالمللی بود و حق با فلسطینیها بود. دفاع جانانه لبنانیها از مردم فلسطین هم مشمول همین حکم است؛ آن هم قانونی، معقول، منطقی و مشروع است و کسی حق ندارد از آنها انتقاد کند که چرا شما در این دفاع وارد شدید. کار درخشان نیروهای مسلّح ما در دو سه شب قبل هم یک کار کاملاً قانونی و مشروع بود.»




ترسیم سیاست راهبردی بازدارندگی و دفاع مشروع
تاکید فرمانده کل قوا بر اصل دفاع مشروع و محوریت راهبردی بازدارندگی دفاعی، موضع قوی و قاطع ایران را در برابر تجاوز و تهاجم دشمن صهیونیستی به جهان رساند: «کاری که نیروهای مسلّح ما کردند، کمترین مجازات برای رژیم غاصب صهیونی در برابر جنایتهای حیرتآور آن رژیم بود؛ رژیم خونآشام، رژیم گرگصفت و سگ هار آمریکا در منطقه. جمهوری اسلامی هر وظیفهای در این زمینه داشته باشد، با قدرت و صلابت و قاطعیّت انجام خواهد داد. ما در انجام این وظیفه، نه تعلّل میکنیم، نه شتابزده میشویم؛ تعلّل نمیکنیم، کوتاهی نمیکنیم، دچار شتابزدگی هم نمیشویم. آنچه منطقی است، آنچه معقول است، آنچه درست است، به نظر تصمیمگیران نظامی و سیاسی، در وقت خود، در هنگام خود انجام میگیرد؛ کمااینکه انجام گرفت و در آینده هم اگر لازم شد، باز انجام خواهد گرفت.»

ابعاد اثرگذاری نماز نصر بر تقویت جبهه مقاومت
اول- اعلام صریح آمادگی ایران برای پاسخ قاطع به هرگونه تجاوز، یک عامل بازدارنده مهم در برابر ماجراجوییهای احتمالی رژیم صهیونیستی و متحدانش بود. این مساله در تغییر معادلات نظامی منطقه به نفع جبهه مقاومت، تاثیرآفرین بود.
دوم- حمایت صریح رهبری از حزبالله لبنان و گروههای مقاومت فلسطینی، انسجام بیشتر محور مقاومت را در پی داشت. این اتحاد، توان چانهزنی جبهه مقاومت را در معادلات سیاسی منطقه افزایش میداد.
سوم - تأکید رهبری بر ناپایداری و غیرقانونی بودن رژیم صهیونیستی، افکار عمومی جهان را نسبت به ماهیت این رژیم آگاهتر کرد. که در درازمدت، مشروعیت بینالمللی رژیم صهیونیستی را بیش از پیش زیر سوال خواهد برد همچنانکه این روزها با محکومیت جنایات رژیم در موجی از بیداری ملتهای جهان از اروپا و آسیا تا استرالیا شاهدیم. اعلام موضع قاطع ایران از زبان رهبری آن در حمایت از فلسطین، روند عادیسازی روابط بعضی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی را به چالش گرفت و بر گسترش فشار افکار عمومی بر دولتهای منطقه برای حمایت از فلسطین، تاثیرگذار بود.



نمایش اقتدار، تجلی پویایی و تمدن سازی «قدرت نرم»
نمازجمعه نصر، فراتر از یک نمازجمعه ساده و متعارف و حتی آیینها و مراسم سالانه و مرسوم انقلاب در سالهای اخیر بود. این اقدام در پیوند با شرایط و مجموعه تحولات، یک مانور عظیم قدرت، نمایش وحدت ملی بر سر دفاع از تمامیت کشور، و یک جلوه روشن از قدرت پویایی، بسیج کنندگی و توان اجماع سازی و وفاق آفرینی نظام جمهوری اسلامی، علیرغم همه چالشها و بحرانها و نقدها و اعتراضها و اختلاف نظر و سلیقهها و در سختترین و بحرانیترین شرایط تاریخی محسوب میشود. همین روحیه بود که همه جهانیان و حتی خودیها را در جریان جنگ تحمیلی 12 روزه، متحیر ساخت و به ابعادی نایافته و ناشناخته از عظمت روح و هویت این ملت بزرگ، و تاریخساز رهنمون شد. اعلام نمازجمعه نصر، از سویی نشان از عمق ادراک امام جمعه آن نسبت به این روح و هویت ملی داشت. مقتدای مقاومت، مردمش را خوب می شناخت و می خواست این پشتوانه و پتانسیل بزرگ را فعال کرده و به میدان بیاورد و آن را بعنوان مهمترین عامل قدرت نرم در معادلات معرفی کند؛ عاملی مهمتر از موشک و پهپاد و قدرت هسته ای که همه اینها با این محور اتکاء و با این توانمندی، می توانند موثر باشند و این بزرگترین درس «امام جمعه نصر» به تاریخ ما و به همه آیندگان بود: قدرت حقیقی، همین مردمند و نظام اگر این مردم را ببیند و به میدان بیاورد، در همه عرصههای نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی، پیروز میدان خواهد بود و دیدیم که درستی این بینش و این باور «کاروانسالار اقتدار»، 8 ماه بعد و در دفاع مقدس پیروز 12 روزه این ملت، حماسهای ماندگار به بزرگی ایران ساخت: «مردم» اگر در صحنه و پشت سر یک نظام باشند، می شود بر یک جهان، سلاح و سرمایه و رسانه و دشمنی، پیروز شد!

اعتراف جهان: رهبر و ملت ایران؛ در اوج قدرت و ابتکار
خبرگزاری رویترز نوشت: آیتالله خامنهای روز جمعه اعلام کرد که حملات موشکی اخیر ایران علیه اسرائیل «قانونی و مشروع» و حداقل تنبیه «جنایات» اسرائیل بود. تحلیلگران بیبیسی هم گفتند: رهبر جمهوری اسلامی در روز جمعه، نهایت آرامش و مدیریت را نشان داد و اعلام کرد صحنه تحت کنترل ایران در منطقه است. «ولی نصر» استاد دانشگاه آمریکایی «جان هاپکینز» نیز در گفتگو با CNNدر تحلیل این اتفاق گفت: «روی صحبت رهبر ایران، هم با مردم ایران بود هم با آمریکا و اسرائیل و هم لبنانیها و جهان عرب؛ فکر میکنم همه سخنان او برجسته، سرسختانه و بیپروا بود و گفت که ایران محکم و با قدرت ایستاده و آماده نبرد است. رهبر ایران با یک تیر چند نشان زد!» شبکه تلویزیونی «سی ان ان» آمریکا با اشاره به این موضوع که این اولین بار بعد از پنج سال است که آیت الله خامنه ای در نمازجمعه حضور می یابد، نوشت: «رهبری ایران به اسرائیل هشدار داد.» «یو.اس.نیوز» هم تیتر زد: «رهبر ایران، با تفنگ در دستش، قول مقاومت در برابر اسرائیل را داد.» همچنین روزنامه «تایمز» چاپ لندن که از مطبوعات نزدیک به وزارت امور خارجه انگلیس به شمار میرود، نوشت: «مقاومت در منطقه کوتاه نخواهد آمد.» الجزیره قطر در گزارشی مفصل نوشت: «دیدگاه استراتژیک ایران درباره ترک کردن خویشتنداری یکجانبه، رها نکردن متحدان منطقهای تحت هیچ شرایطی و حمله ویرانگر در صورت اشتباه اسرائیل در سخنرانی رهبر ایران واضح بود.» خبرنگار شبکه NTV ترکیه هم گزارش داد: «ما حضور بی نظیر مردم در نماز جمعه تهران را شاهد بودیم. آیت الله خامنه ای خطبه های پیروزی ایراد کرد و ایران، اقتدارش را به نمایش گذاشت.» رسانه های صهیونیست هم به این موضوع پرداختند. «اسرائیل هیوم» نوشت: «آیت الله خامنهای با وجود تمامی تهدیدها خودش را در معرض دیدها قرار داد و نشان داد یکی از شجاعترین رهبران جهان است.» روزنامه «تایمز اسرائیل» نیز با تیتر: «رهبر ایران: اسرائیل نمیتواند به حزبالله و حماس آسیب جدی بزند» بیانات رهبر انقلاب را بازنشر کرد. همزمان «عبدالباری عطوان» از تحلیلگران برجسته جهان عرب، در واکنش به این خطبه تاریخی نوشت: «از خونسردی ایرانیان غافلگیر شدم، سیدعلی خامنهای امروز در اوج قدرت و ابتکار ظاهر شد...»




آفتابیتر از نور...
سلام بر «امام جمعه نصر» و سلام بر نمازگذارانی که آن روز، حصار ترس، تهدید و تردید را شکستند و نمازی خواندند آفتابیتر از نام نور، که در متن وحشت و ویرانی، گل خورشید شد و در دل یک امت، از شرق تا غرب عالم، شکفت و شعله کشید و روشنی پاشید و شعاع شادی و امید را بر چشمها و بر لبها نشاند. آن روز، محراب این مردم، فقط «مصلای تهران» نبود؛ همه ایران، آن روز «محراب نماز نصر» بود و دلش در آن صحن می طپید و نماز را به «خامنهای» عزیز اقتدا کرد و همه دانستند چرا سالها قبل از این، سردار بزرگ شهیدمان گفته بود: «ایران، حرم است» و آن روز قلب همه شهیدان، در حرمی به وسعت ایران، در ضربان پرطنین کلام «امام جمعه تهران» میطپید که دیگر پیشنماز همه مجاهدان راه حق و عدالت و آزادی در همه جهان بود....

پایان تشنگیهاست یک جرعه دیدن تو...
هر چند دل، پر آتش، از داغ یار داری
بشکوه خطبههایی چون ذوالفقار داری
پایان تشنگیهاست یک جرعه دیدن تو
از چشمهسار کوثر جانا تبار داری
دیدار و گریه شوق بی یکدگر نباشد
ای چشم من! چهها از من انتظار داری
ای دل مزن به سینه، در لحظههای دیدار
سرگرم کار خود باش! با من چه کار داری
سوز خزان چه سازد با قامت بلندت
سرو چهار فصلی، زینسان بهار داری
ما بیقرار یک شهر، یارا قرار ما باش
فردا نماز جمعه، با ما قرار داری…
شاعر: علی محمد مودب

خدای من چه بهشتی!... خدای من چه نمازی!...
نشستهام به سخن؛ با تویی که محرم رازی
نشستهام که دل خستهی مرا بنوازی
در این جماعت یکرنگ، با همین دل شیدا
در آرزوی تو امروز میرسم به نمازی
رسیدهام به صف آخر و بدون تکلّف
نشستهام به تماشای نور و آینهبازی
در این زمانهی دلتنگ زخمهای پیاپی
خرابههای دلم را مگر به عشق بسازی
میان خطبه به نام تو میرسد سخن آری
گمان کنم که تو هم گوشهای به راز و نیازی
نماز جمعهی موعود، با امامت نورت
خدای من! چه بهشتی؛ خدای من! چه نمازی…
شاعر: نغمه مستشار نظامی