روایت یک عهد؛ شهادت در میدان و صبر در اردوگاه
به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی، غلامعلی کابلی، فرمانده گردان حر از تیپ ۲۱ امام رضا (ع)، از جمله رزمندگانی است که سالهای جوانی خود را در میدانهای نبرد و سپس در اردوگاههای اسارت سپری کرد. او بیش از هشت سال و سه ماه در اردوگاههای موصل ۳ و ۴ عراق، رنج اسارت را به جان خرید و امروز روایتگر روزهایی است که با خون و ایمان نوشته شدند.
آغاز ماجرا؛ شناسایی سرنوشتساز
کابلی از روزی میگوید که سرنوشتش با اسارت گره خورد:
«پیش از عملیات بیتالمقدس، اوایل اردیبهشت سال ۱۳۶۱، قرار شد جمعی از فرماندهان مشهدی و بچههای شیراز برای شناسایی منطقه برویم. من و سرگرد کرامتالله فلاحتپیشه، فرماندهای از ارتش زرهی شیراز، ساعت هشت صبح قرار گذاشتیم. به سنگرهای بتنآرمه رسیدیم. هنوز چند قدمی جلوتر نرفته بودیم که موتورها را با آرپیجی هدف گرفتند. لحظهای بعد انفجاری مهیب رخ داد و ما بر زمین افتادیم. وقتی به خود آمدم، دیدم من و سرگرد به شدت مجروح شدهایم. چشمانم دیگر جایی را نمیدید و تنها حس میکردم که دستانم را از پشت بستهاند.»
اسارت و بیخبری از همرزم
او ادامه میدهد:
«ما را با خود بردند. چیزی نمیفهمیدم. وقتی به هوش آمدم، دستانم بسته بود و تنها آب میخواستم. اما خبری از آب نبود. دوباره از هوش رفتم. بار دیگر که چشم گشودم، خود را در بیمارستان بصره یافتم. پس از مدتی، مرا به اردوگاه موصل ۴ منتقل کردند. از همان لحظهای که موتورمان هدف قرار گرفت، دیگر هیچگاه شهید سرگرد کرامتالله فلاحتپیشه را ندیدم.»
لحظه شهادت شهید کرامتالله فلاحتپیشه
سرگرد کرامتاله فلاحتپیشه، افسر شجاع ارتش زرهی، در همان روزهای نخستین مجروحیت، با بدنی خونین و چشمانی روشن از ایمان، به استقبال شهادت رفت. او در میدان شناسایی، در حالی که پیکرش بر خاک داغ خوزستان افتاده بود، با لبانی زمزمهگر نام خدا و قلبی سرشار از عشق به وطن، آخرین نفسهایش را کشید.
کابلی با اندوه و ایمان میگوید:
«بعد از آن انفجار، دیگر هیچوقت او را ندیدم. اما ایمان دارم که همانجا، در همان لحظههای خون و آتش، به آرزویش رسید و به کاروان شهدا پیوست.»
شهادت فلاحتپیشه نه پایان، که آغاز راهی شد برای همرزمانش. خون سرخ او بر خاک جبهه ریخت تا درخت آزادی و عزت ایران اسلامی بارورتر شود.

سالهای اسارت؛ صبر و استقامت
هشت سال و سه ماه اسارت در اردوگاههای موصل، برای غلامعلی کابلی تنها به معنای دوری از وطن نبود؛ بلکه مدرسهای از ایمان، صبر و مقاومت بود. او و دیگر آزادگان، با وجود شکنجهها و سختیها، پرچم عزت و آزادگی را بر زمین نگذاشتند.
یادمان ایثار
روایت آزاده گرانقدر غلامعلی کابلی و شهادت سرگرد کرامتالله فلاحتپیشه، تنها یک خاطره نیست؛ بلکه سندی زنده از تاریخ دفاع مقدس است. این دو نام، یکی در قامت آزادهای صبور و دیگری در جایگاه شهیدی سرافراز، نماد ایثار و پایداری مردانیاند که برای دفاع از میهن و آرمانهای انقلاب اسلامی، از جان و آزادی خویش گذشتند.
این خاطرات، همچون چراغی فروزان، راه را برای نسلهای آینده روشن میسازد؛ نسلی که باید بداند امنیت و آرامش امروز، وامدار خون شهیدان و صبر آزادگان است.