کد خبر : ۵۹۹۷۲۰
۰۹:۱۱

۱۴۰۴/۰۶/۱۷
خاطرات شفاهی جانبازان؛

روایت جانباز از روزهای سخت اسارت

آزاده و جانباز سرافراز «دادشاه حسن‌زاده» درباره نحوه اعزامش به جبهه چنین روایت می‌کند: در دوران جنگ بود که برای سربازی نام‌نویسی کردم و دوران آموزشی خود را در ۰۵ کرمان گذراندم. یک شب ما را به سنگر کمین بردند و فاصله عراقی‌ها با ما هفتصد متر بود و به انداره‌ای نزدیک بودیم که اگر سرمان را بالا می‌آوردیم می‌توانستند به ما شلیک کنند. در دوران اسارت اتفاقات سخت زیادی برایم افتاد به گونه‌ای که نه در شب و نه در روز نمی‌توانستم بخوابم. دو سال در اسارت بودم. تو این ایام اسارت هیچکس از وجود ما با خبر نبود و مفقودالاثر بودیم و زمانی خانواده از وجو ما با خبر شدند که ما را به بندرعباس آوردند.


یب

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، «اسناد افتخار» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، همسران شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان هرمزگان بوده که این برنامه با همکاری معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان هرمزگان و صدا و سیمای مرکز خلیج‌فارس تهیه شده است. این قسمت از «اسناد افتخار» با آزاده و جانباز سرافراز «دادشاه حسن‌زاده» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این کلیپ دعوت می‌کند.

آزاده و جانباز سرافراز «دادشاه حسن‌زاده» درباره نحوه اعزامش به جبهه چنین روایت می‌کند:

در دوران جنگ بود که برای سربازی نام‌نویسی کردم و دوران آموزشی خود را در ۰۵ کرمان گذراندم. یک شب ما را به سنگر کمین بردند و فاصله عراقی‌ها با ما هفتصد متر بود و به انداره‌ای نزدیک بودیم که اگر سرمان را بالا می‌آوردیم می‌توانستند به ما شلیک کنند.

در دوران اسارت اتفاقات سخت زیادی برایم افتاد به گونه‌ای که نه در شب و نه در روز نمی‌توانستم بخوابم. دو سال در اسارت بودم. تو این ایام اسارت هیچکس از وجود ما با خبر نبود و مفقودالاثر بودیم و زمانی خانواده از وجو ما با خبر شدند که ما را به بندرعباس آوردند.

کد ویدیو

یب


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه