وقتی دل جوان با مسجد باشد، دل دشمن میلرزد

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، در میان هزاران مادر این سرزمین، مادرانی هستند که دل از عزیزترین داراییشان کندهاند تا امنیت و آرامش بر سفره مردم باقی بماند. آنان که فرزندانشان نهتنها سرباز خاک، که سرباز ایمان بودند؛ و با تربیت دینی، آنان را از کودکی برای بزرگی آماده کردند. شهید «محمدرضا مریمی» از جمله همین فرزندان است؛ جوانی که مسجد خانه دومش بود و ارتش، میدان خدمتش. حالا «مرضیه محمدی» مادرشهید با قلبی آکنده از داغ و افتخار، از پس سالها خاطره، از محمدرضایی میگوید که شهادت را نه تصادف، که مقصد خود میدانست.
از همان کودکی، محمدرضا برایش مسجد تنها یک ساختمان نبود؛ او از هفتسالگی با من پا به مسجد میگذاشت و در هر فصل، چه در سرمای زمستان و چه در گرمای تابستان، هیچوقت در رفتن به مسجد کوتاهی نمیکرد. محمدرضا همیشه میگفت: «مامان، مسجد جایی است که آدم خودش را پیدا میکند.»
دل جوان که با مسجد باشد، دل دشمن میلرزد. هنوز کلماتش در گوشم زنگ میزند که میگفت: «اگر جوانان در مسجد جمع شوند، دشمن دیگر جایی برای نفوذ ندارد.» محمدرضا فقط اهل نماز و عبادت نبود؛ در کارهای ساده مسجد مثل جارو کردن صحن، مرتب کردن مهرها و آمادهسازی مراسمها هم کمک میکرد و همیشه میگفت: «اینها هم خدمت به خانه خداست، مهم نیست کار کوچک باشد یا بزرگ، باید خالص برای خدا باشد.» خیلی از هممحلیها هنوز به یاد دارند که محمدرضا با چه عشق و دقتی مسجد را برای مراسمها آماده میکرد.
بعد از پایان تحصیلات، او راه خدمت در ارتش را انتخاب کرد و وارد دانشگاه افسری شد. در یگانهای مختلف، فرماندهان و همرزمانش او را افسری دقیق، صبور و متعهد میدانستند؛ کسی که علاوه بر انضباط نظامی، با ایمان و اخلاق نیکو، الگوی دیگران بود. در سختترین شرایط هم با روحیه بالا و رفتار محترمانه، فضا را آرام نگه میداشت. اهل شوخی بود، اما هرگز بیاحترامی نمیکرد.
محمدرضا همیشه از من میخواست برایش دعای شهادت کنم. اولش فکر میکردم شوخی میکند، اما جدی بود و میگفت: «مامان، دعا کن شهید بشم، چون شهادت یعنی خدا دوستت دارد.» با اینکه نگران بودم، اما این آرزو در دلش واقعی بود.
در جریان جنگ ۱۲ روزه و حملات رژیم صهیونیستی، محمدرضا با همان روحیه مسجدیاش در تیپ ۷۱ پیاده مکانیزه ابوذر در میدان ایستاد و تا آخرین لحظه مأموریتش را انجام داد. در ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، بر اثر حمله هوایی دشمن در خاک سرپل ذهاب به شهادت رسید و به آرزویی که سالها در دل داشت رسید.
پیکر پاک شهید والامقام در روستای محمودآباد، زادگاهش در شهرستان صحنه، با حضور مردم و همرزمانش به خاک سپرده شد، اما نام و راهش همیشه در دلها زنده خواهد ماند.
انتهای پیام/