باران گلوله و امدادهای غیبی

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «درویش زارع» ۱۷ تیر سال ۱۳۴۹ در روستای بیزجان شهرستان کامفیروز دیده به جهان گشود. دوران کودکی را گذراند و هفتسالگی راهی مدرسه شد. دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سرگذاشت. دوم راهنمایی بود که جنگ شروع شد و با دستبردن در شناسنامه راهی جبهه شد. وی سرانجام ۲۷ شهریور ۱۳۶۵ به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای بیزجان علیا به خاک سپرده شد.
خاطره روزنوشت قسمت «4» : امدادهای غیبی
روز پنجم اسفندماه 1363. در این روز من از زارع و نوروزی جدا شدم و به آتش بار 130 رفتم که در آبادان واقع بود و حدود 15روز در آن آتش بار بودم.
20 اسفندماه 1363و بعد از 15 روز شبی که گفتند ساعت هشت شب بصره را گلوله باران خواهيم کرد، من به شلمچه رفتم و حدود ساعت هشت و نيم بود که اولين گلوله را من بند کشيدم و بر خاک عراق رفت، ساعت حدود هشت و نيم شد ناگهان عراق ما را به گلوله بست؛
امدادهای غيبی ما را کمک میکرد، ما هيچ سنگری نداشتيم گلوله همانند باران بر سرمان میباريد، کاتيوشا از يک طرف، توپ از يک طرف، خمپاره از يک طرف بر سر ما میباريد اما خدا نخواست حتی يک نفر مجروح يا شهيد شود.
آن شب تا ساعت 2 ما گلوله بر سر شهر بصره ريختيم و ساعت 2 خاتمه داديم؛ عراق تا صبح زد، صبح ساعت 5 باز رفتيم پای توپ و گلوله آماده کرديم و ساعت دو بعدازظهر باز شليک کرديم و فردای آن روز چند تا از برادران در سنگر بودند، ناگهان گلولهای بر سر سنگر خورد و يکی از برادران به نام پاسدار شهيد اسلام احمد ديزی شهيد و برادران خودی و علی مهاجر مجروح شدند و فردای آن روز برادر علی رحم يوسفی موج خورد.
انتهای متن/