آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۹۸۷۱۳
۰۹:۰۸

۱۴۰۴/۰۶/۰۳
شهید رضا کامرانی:

من برای مکتبم می‌جنگم و مکتب من قرآن است

شهید "رضا کامرانی" در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «از کشته شدن هراسی ندارم، زیرا از قرآن آموخته‌ام که شهیدان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. تا آخرین قطره خون از اسلام و قرآن دفاع می‌کنم و مبادا امام را همچون مردم کوفه تنها بگذارید.» این جوان غیور ساوجی سرانجام در پنجم شهریور ۱۳۶۲ در خرمشهر با نثار خون خویش دعوت الهی را لبیک گفت.


به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید رضا کامرانی فرزند تقی، در اول فروردین‌ماه سال ۱۳۴۱ در روستای قردین از توابع شهرستان ساوه، در خانواده‌ای متدین و شریف چشم به جهان گشود. زندگی او هرچند کوتاه بود، اما سرشار از مهر، صفا و ایمان بود. در فضای روستا مدرسه‌ای وجود نداشت و او ناچار شد خواندن و نوشتن را نزد ملای ده بیاموزد. پدرش کشاورز بود و رضا نیز برای یاری او به کار کشاورزی روی آورد و دوشادوش پدر تلاش می‌کرد.

من برای مکتبم می‌جنگم و مکتب من قرآن است

با آغاز مبارزات مردمی علیه رژیم ستم‌شاهی، رضا به صف آزادی‌خواهان پیوست و با اعتقادی راسخ به اسلام و انقلاب، در فعالیت‌های مردمی حضوری فعال داشت. او همواره پیشاهنگ حرکت‌های خداپسندانه بود و ارتباط صمیمانه‌ای با مردم داشت. به حال و روز همسایگان اهمیت می‌داد و می‌گفت: «همسایه باید از حال همسایه باخبر باشد؛ اگر مشکلی برای او پیش آمد، باید به یاری‌اش شتافت، چرا که همسایه از هم ارث می‌برد.»

با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، رضا برای پاسداری از آرمان‌های امام، امت و میهن اسلامی راهی جبهه شد و در لباس سربازی، غیرت و جوانمردی خویش را بیش از پیش به نمایش گذاشت. او که دیدن صحنه‌های کشتار مردم بی‌گناه و آوارگی خانواده‌ها را طاقت‌فرسا می‌دانست، دل به دریای مبارزه زد و اسلحه به دست گرفت تا از مردم و سرزمینش دفاع کند.

شهید رضا کامرانی پس از حضور فعال در جبهه خرمشهر، سرانجام در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۶۲ در همین منطقه و در کسوت سرباز ژاندارمری، بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت نائل آمد. پیکر پاکش در گلزار شهدای روستای قردین به خاک سپرده شد تا یاد و نامش برای همیشه در دل‌ها زنده بماند.


وصیت‌نامه شهید رضا کامرانی:

اینجانب سرباز وظیفه رضا کامرانی فرزند تقی کامرانی، متولد ۱۳۴۱، به دستور امام بزرگ اسلحه بر دوش می‌گیرم و همراه برادرانم در جبهه حق علیه باطل نبرد می‌کنم. از کشته شدن هراسی ندارم، چرا که از قرآن آموخته‌ام: «هرگز مپندارید آنان که در راه خدا جهاد می‌کنند مرده‌اند؛ بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.»

من برای مکتبم می‌جنگم و مکتب من قرآن است. تا آخرین قطره خون، از اسلام و قرآن دفاع خواهم کرد و با صدام و صدامیان مبارزه می‌کنم و اجازه نخواهم داد که حکومت عدل علی (ع) به دست خونخواران بیفتد.

برادران و خواهرانم، هنگامی که جنازه مرا بر دوش می‌گیرید گریه نکنید؛ لبخند بزنید، چرا که من به آرزویم رسیده‌ام. شما وظیفه دارید از دین خود دفاع کنید و مبادا همانند مردم کوفه، امام خویش را تنها بگذارید. با اتحاد و همبستگی، در برابر مزدوران آمریکایی بایستید و همه آنان را به جهنم بفرستید. پیام قرآن این است که اسلام پیروز است و شما نیز پیروز خواهید شد، چرا که هدفتان اسلام است.

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه