آخرین اخبار:
کد خبر : ۵۹۷۷۶۰
۰۸:۲۱

۱۴۰۴/۰۵/۲۲

نعمت‌های خداوند و دعای عاشقانه یک رزمنده: تا پای جان در راه اسلام و انقلاب

رزمنده‌ای با استناد به آیه‌ای از قرآن کریم، نعمت‌های ظاهری و باطنی خداوند را یادآور می‌شود و با دعایی پراحساس، عشق خود را به شهادت و دفاع از آرمان‌های امام حسین(ع) و امام خمینی(ره) ابراز می‌کند. او بر ضرورت حضور در جبهه و یاری رساندن به انقلاب تأکید کرده و از همگان حلالیت می‌طلبد.


به گزارش نوید شاهد البرز، شهید علی آزاد ارجستانی در پنجم بهمن ۱۳۴۲ در روستای ارجستان از توابع اردبیل به دنیا آمد. او در خانواده‌ای زحمت‌کش و مذهبی پرورش یافت و از کودکی به دلیل مشکلات مالی، نتوانست به مدرسه برود و برای کمک به معیشت خانواده، به کار کشاورزی و گاهی کارگری پرداخت.  

با آغاز جنگ تحمیلی و احساس مسئولیت در دفاع از میهن، در سال ۱۳۶۴ به خدمت سربازی اعزام شد و به جبهه‌های نبرد رفت. پس از ۱۵ ماه رشادت و ایثار در خط مقدم، سرانجام در منطقه سردشت بر اثر اصابت ترکش بمب هواپیماهای دشمن به شهادت رسید.  
نعمت‌های خداوند و دعای عاشقانه یک رزمنده: تا پای جان در راه اسلام و انقلاب

"أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَهً وَبَاطِنَهً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًی وَلَا کِتَابٍ مُنِیرٍ"

آیا مشاهده نمی‌کنید خداوند آنچه را در آسمان‌ها و در زمین است مسخر شما ساخته و نعمت‌های خویش را اعم از نعمت‌های ظاهری و باطنی بر شما گسترده و افزون گردانیده؟ ولی بعضی از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگری درباره خدا به مجادله می‌پردازند.

خدایا! من از دنیا وارسته‌ام، از همه چیز خود دست شسته‌ام. دلیلی ندارد که تسلیم ظلم و کفر شوم و خدا را به طاغوت بفروشم. من می‌سوزم تا راه حق را روشن کنم و همه قیود و بندها را بریده‌ام که آزاد در معرکه قیامت جولان دهم. خدایا! مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقایق را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم. خدایا! پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه‌گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند.

خدایا! اینجا چه جایی است؟ اینجا از دانشگاه اخلاق بالاتر است، زیرا اینان را که من در اینجا مشاهده می‌کنم انسان‌های معمولی نیستند. هر یک از آن‌ها دنیای اخلاق و عرفانند، ولی حیف که هر یک‌یشان یکی پس از دیگری به سوی معبودشان پر می‌کشند و ما دوباره تنها می‌مانیم و مسئولیت سنگین خونشان بر دوشمان...

انسان به برادران کوچک‌تر از خودش حسرت می‌خورد، چون آن‌ها آنقدر با اخلاص نماز و دعا می‌خوانند که انسان بی‌اختیار گریه می‌افتد. خدایا! من چگونه خودم را با این عزیزان مقایسه نمایم؟ اینان دریای معرفتند، اینان خالصانه سلاح در دست می‌گیرند و عاشقانه می‌رزمند و جان تسلیم می‌دارند. خدایا! دوست دارم مقداری از عشق و اخلاص و شجاعتشان را به من نیز عطا فرمایی.

نمی‌دانم با چه زبانی این مطالب را بیان کنم. وقتی با این برادران صحبت می‌شود، می‌بینیم بعضی‌ها برادرشان شهید و یا مفقود است و اینان سلاح آن‌ها را به دوش می‌کشند. فقط و فقط انسان باید اینان را ببیند و درس بگیرد. و واقعاً همین خانواده‌های شهیدپرور با تربیت چنین عزیزانی نخواهند گذاشت امام تنها بماند و راه امام حسین(ع) بی‌رهرو بماند.

پس خدایا! با وجود این‌ها چگونه انسان می‌تواند اینجا را ترک کند؟ حال آنکه تاریخ تکرار شده و هر کس یاران حسین را یاری نکند، در آخرت باید پاسخگو باشد. و هر کس که مدعی است اگر در روز عاشورا بود جزء یزیدیان نبود، باید پای در عرصه جنگ بگذارد و در عمل ثابت کند و در راه حسین جان دهد. پس سعی کنید جبهه‌ها را گرم نگه دارید تا این‌ها که اینجا هستند خسته نشوند.

آیا در گوشه‌ای نشستن و به تجاوز تماشا کردن عار من نیست؟ مگر پیشوایم امام حسین(ع) نیست؟ مگر رهبرم خمینی نیست؟ مگر اسلامم از بدو ظهورش با ناملايمات درگیر نبود؟ پس برمی‌خیزم، سلاح به دست می‌گیرم، به جبهه می‌روم و در آنجا با یارانم همدست می‌شوم و علیه کفار، علیه تجاوز، علیه عصیان بر حق و علیه خودکامگی می‌جنگم. و آنقدر از ظالمان می‌کشم تا مرگ با عزت و سعادت را (لقاء الله) را، مرگ سرخ را و شهادت را در آغوش بگیرم.

در پایان از تمامی دوستان و آشنایان و فامیل‌ها حلالیت می‌طلبم و امیدوارم اگر حقی به گردن من داشته‌اند و ادا نشده، مرا ببخشند. و در ضمن دوست ندارم کسانی که مخالف این انقلابند، نه در تشییع جنازه‌ام شرکت کنند و نه در مراسم مسجد. زیرا هدف ما حفظ این انقلاب و اسلام بود و در همین راه نیز جان دادیم. پس همان‌ها مخالفین و دشمنان ما هستند.

انتهای پیام/


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه