شهید چمران؛ اسطوره جهانی در محور مقاومت ضد صهیونیستی

گفته بود آرزویم این است که یک روز امام خمینی، عبا به دوش بیاندازد، بطرف فلسطین اشغالی رهسپار شود و فراخوان دهد: مسلمانان جهان! پیش به سوی فلسطین... و همه مسلمانان از همه جا پشت سر او راه بیفتند و قدس را از چنگ صهیونیست‌ها آزاد کنند. من منتظر آن روز خواهم ماند... او یکی از پایه گذاران جبهه جهانی مقاومت در خط مقدم‌ مصاف با رژیم جنایتکار و اشغالگر صهیونی بود. او رزمنده ای بود جهانی و بی مرز که سنگر به سنگر، از بیروت و جنبش امل در کنار امام موسی صدر، تا خاک خونین دهلاویه، سلاح نبرد از دوش نینداخت. این بود که روح خدا (ره) در وصفش گفت: شهادت، هنر مردان خداست. مثل چمران بمیرید...
به گزارش خبرنگار نوید شاهد، ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ روز به خدا پیوستن سردار عارفی بود که سنگر جنگ، محراب سلوک و معبد مناجات عاشقانه اش بود و یک عمر، از عرصه پژوهش و فعالیت در بزرگترین مراکز تحقیقات بنیادی علمی جهان در آمریکا همچون‌ سازمان ناسا، تا گمنامانه و داوطلبانه جنگیدن در کنار رزمندگان لبنان و جانفشانی در جبهه کردستان برای جدا نشدن این پاره ی تن ایران، و تا وزارت دفاع اولین دولت انقلاب و نمایندگی مردم‌ تهران و از جایگاه نمایندگی امام در شورای عالی دفاع تا فرماندهی جنگهای نامنظم در جبهه جنوب و تا شهادت، تنها خدا را می دید و آرمان بزرگ و مقدسش، آزادی انسان بود. شهید بزرگ جبهه جهانی مقاومت اسلامی. دکتر مصطفی چمران، رزمتده ای بین المللی و چریک و مجاهدی بی مرز و محدوده بود.
 
او به حق، یکی از پایه گذاران و اولین سنگربانان محور جهانی ضد صهیونیسم و الگویی ماندگار از فرهنگ انقلابیگری، کار جهادی و روح شهادت طلبی و تجسمی تابناک از مکتب رزم عارفانه و پیوند روح حماسی و هوشمندی و تدبیر نظامی و توان و تسلط فرماندهی، با معنویت و عرفان و شهود عاشقانه بود.او از قلب بیروت و بعلبک تا قله های جبل عامل و مرز فلسطین اشغالی و تا پاوه و مهاباد و مریوان و سرانجام تا مقتل و معراجگاهش؛ خوزستان خونین و سوسنگرد، سالکی بود مهاجر و سجاده نشینی مسلح، که همه درد و دغدغه او رهایی توده های محروم و پابرهنه و مسلمانان و شیعیان مظلوم و مقاوم از اسارت نظام زر و زور و سلطه جهانی بود. این روزها که مقارن با حمله مستقیم و تهاجم وحشیانه و جنایتکارانه رژیم نسل کش و نژادپرست صهیونیستی به ایران؛ این ام القرای اسلام و کانون مقاومت جهانی در برابر نظام استکباری است، چهل و چهارمین سالروز عروج سرخ این پرچمدار سرافراز استقامت و اقتدار در خط مقدم‌ مصاف با رژیم‌ صهیونی، حال و هوای دیگری دارد و انگار، چمران هم کنار حاج قاسم و سید حسن نصرالله، یحیی سنوار، اسماعیل هنیه، هاشم صفی الدین. عماد مغنیه، زاهدی، نیلفروشان، رضی، سلامی، باقری، رشید، حاجی زاده و همه شهیدان قدس، نظاره گر این مصاف تاریخساز و جهانی است. مصافی که نقطه نهایی، سرنوشت ساز و تعیین کننده ی نبرد همه اسلام با همه کفر است.

از محله سرپولک و بازار تا دانشکده فنی تهران

مصطفی چمران ساوه ای، در روز ۱۰ مهرماه ۱۳۱۱ در محله سرپولک تهران در مجاورت بازار و بوذرجمهری، بدنیا آمد. پدر او حسن از روستای چمران ساوه به تهران مهاجرت کرده و ساکن شده بود. مصطفی در محله های نزدیک پامنار، دوران تحصیل ابتدایی خود را پشت سر گذاشت. دوره ابتدایی خود را در مدرسه انصاریه و دوره دبیرستان را در دارالفنون و البرز گذراند. در کنکور ۱۳۳۲ شمسی رتبه ۱۵ را کسب کرد. مصظفی چمران با رتبه عالی ای که در آزمون سراسری کسب کرده بود، توانست به دانشکده فنی دانشگاه تهران راه یابد. او از دانشجویان ممتاز و شاخص این دانشگاه به حساب می آمد. اما فصل اول حیات سیاسی و مبارزاتی او، با حضورش در اعتراضات دانشجویی در محل دانشکده فنی دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ رقم خورد که عاطفه و وجدان او با مشاهده شهادت سه دانشجوی حماسه ساز آن روز که خونشان لکه ننگی ابدی بر جبین آمریکای جنایتکار و مهری بر صحیفه مبارزات ضد استکباری و سلطه ستیزانه مردم ایران نهاد، برانگیخته شد و راه خود را برای همیشه پیدا کزد و مسیر حرکتش بر محور حق طلبی، ظلم ستیزی و آزادی خواهی شکل گرفت. ابن حادثه، تاثیر بزرگی بر روح و تفکر او گذاشت و هیچگاه این حادثه و خونهای قندچی، شریعت رضوی و بزرگ نیا را از یاد نبرد. سالها بعد، در جایی نوشت: من، آزادی خود را به هیچ قیمتی نمی فروشم حتی به بهای جانم!
 
تگزاس و برکلی، دکترای فیزیک و پلاسما، کار در ناسا
 
مصطفی چمران، علاقه زیادی به تکمیل دانش و تخصص علمی خود داشت. بهمین خاطر، برای ادامه تحصیلاتش در سال ۱۳۳۷ با استفاده از بورس تحصیلی دانشجویان‌ نخبه و ممتاز به آمریکا مهاجرت کرد. دانشگاه ای اند ام تگزاس، مقصد بعدی مصطفی چمران برای کسب علم بود. نام این دانشگاه در بین ۲۰ دانشگاه برتر دنیا قرار گرفته است. مصطفی چمران پس از تگزاس به دانشگاه کالیفرنیا مراجعه کرد و دردانشگاه برکلی کالیفرنیا برای دریافت مدرک دکترا اقدام کرد. و پس از تحقيقات علمی در جمع معروف ترين دانشمندان جهان در كاليفرنيا ومعتبرترين دانشگاه آمريكا؛ بركلی، با ممتاز ترين درجه علمی موفق به اخذ مدرک دكترای الكترونيك و فيزيك پلاسما شد.حضور در آزمایشگاه های بل و فعالیت در آزمایشگاه ناسا در دهه ۶۰ میلادی از فعالیت های مصطفی چمران در دوران دانشجویی و پس از دانشجویی بود.
هجرت به لبنان؛ دانشمندی که چریک شد!
مصطفی چمران در سفری که به همراه همسر خود به لبنان داشت، با سختی ها و محرومیت های شیعیان تحت اسارت و ظلم غاصبان قدس و رژیم صهیونیستی و جنگهای فرقه ای این سرزمین، آشنا شد و همین سفر کافی بود تا تصمیم خود را بگیرد و هجرت کند. از یک دانشمند و پژوهشگر علمی بزرگترین سازمان و مرکز علمی و تحقیقاتی فیزیک و فضاشناسی جهان، تبدیل به یک چریک سنگرنشین جبهه های پرخون و خطر بیروت و بعلبک و جبل عامل شد... مصطفی در لبنان با امام موسی صدر آشنا شد و این آشنایی، فصل دیگری در حیات او آغاز کرد. او با عشقی شیفته وار و مجذوبانه و از سر معرفتی عمیق، به شخصیت امام موسی، همراه و همسنگر او در محور جهاد و روشنگری و آموزش و کمک به شیعیان محروم لبنان شد.
 
بنیانگذار حرکت محرومین، جنبش امل و رزمنده ای جهانی در جبهه مقاومت

در لبنان با كمك امام موسی صدر، رهبر شيعيان آن دیار، حركت محرومين و سپس جناح نظامی آن، سازمان «امل» را بر اساس اصول و مبانی اسلامی پی ريزی کرد. اين سازمان درميان توطئه ها و دشمنی های چپ و راست، با تكيه بر ايمان به خدا و با اسلحه شهادت طلبی و تفکر جهادی، خط راستين اسلام انقلابی را برقرار کرد و در معركه های مرگ و حيات، به آغوش گرداب خوف و خطر شتافت و در طوفانهای سهمگین سرنوشت، به استقبال شهادت رفت و پرچم خونين مکتب تشيع را در برابر جبارترين و جلادترین شقاوت پیشگان روزگار، صهيونيزم اشغالگر و همدستان خودفروخته و جنایتکار آنها؛ راستگرايان فالانژ، به اهتزاز در آورد. اهمیت حرکت بزرگ چمران، نگاه پیشرو و راهگشای او در گسترش و گشودن جبهه ای در قلب سرزمین‌های اشغالی و بنیان نهادن محور جهانی مقاومت ضد صهیونیستی بر اساس اندیشه اصیل مکتبی و بینش شهادت طلبانه شیعی بود که بدون هیچ مشابهت و مقاربتی با جریان‌های مارکسیستی و ناسیونالیستی رایج، راه را در متن نگاه جهادی جستجو می کرد. الگویی که بعدها به ثمرات و برکاتی بزرگتر همچون حزب الله لبنان انجامید که پرچمدار محور مقاومت شد.
 
از مبارزه ملی مذهبی تا مسلحانه و چریکی بر مبنای معرفت اصیل دینی

مصطفی چمران از همان سنین کودکی به قرآن، انس و اشتیاق زیادی داشت به طوری که در سنین نوجوانی در کلاس های تفسیر و قرائت قرآن مفسر بزرگ، مرحوم آیت الله طالقانی حاضر می شد. او همچنین از طرفداران و علاقمندان مباحث و سخنرانی‌های استاد شهید مرتضی مطهری بود و در جلسات او شرکت می کرد. در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی که دکتر مصدق در تلاش برای ملی کردن صنعت نفت بود، توسط انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران حمایت شد که مصطفی چمران از اولین اعضای این انجمن بود. چمران پس از عزیمت به آمريكا نیز، با همكاری چندی از دوستانش، برای اولين بار، انجمن اسلامی دانشجويان آمريكا را پايه ريزی كرد و از موسسين انجمن دانشجويان ايراني در كاليفرنيا و از فعالين انجمن دانشجويان ايراني در آمريكا به شمار می رفت كه به دليل اين فعاليتها، بورس تحصيلی شاگرد ممتازی او از سوی رژيم شاه قطع شد. او پس از قيام خونين ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و سركوب مبارزات مردم مسلمان به رهبری امام خمينی (ره) دست به اقدامی جسورانه و سرنوشت ساز زد و  به همراه شماری از دوستان مؤمن و همفكر، رهسپار مصر شد و مدت دو سال در زمان جمال عبد الناصر، سخت ترين دوره های چريكی و پارتيزانی را گذراند و به عنوان بهترين شاگرد اين دوره شناخته شده و فوراً مسئوليت آموزشهای نظامی و تعليم چريكی مبارزان ايرانی را بر عهده داشت.

فاتح حماسه ساز کردستان، وزیر دفاع امام

دكتر چمران با پيروزی انقلاب اسلامی در ایران، پس از ۲۱ سال هجرت، به وطن بازگشت. همه تجارب علمی و مبارزاتی خود را در خدمت انقلاب گذاشت. آرام و بی ادعا و بی سر و صدا، اما فعالانه و قاطعانه و در نهایت خلوص، در میدان انقلاب بود و همه تلاش خود را صرف تربيت اولين گروههای پاسداران انقلاب در سعد آباد کرد. سپس در شغل معاونت نخست وزيری در دولت نوقت مرحوم‌ مهندس مهدی بازرگان، روز و شب خود را صرف کرد تا سريع تر، مسأله و بحران كردستان را فيصله دهد. او در حماسه حونین «پاوه»، قدرت ايمان و اراده استوار و شجاعت و فداكاری خود را به نمایش گذاشت. پس از اين حوادث و گستردگی دامنه جنایات و تخریب ها و توطئه های ضد انقلاب و گروهکهای مسلح و محارب آشوبگر و تجزیه طلب، فرمان انقلابی امام خمينی (ره) صادر شد. ایشان با یک تصمیم انقلابی و قاطع، خود، شخصا فرماندهی كل قوا را به دست گرفت و به ارتش فرمان داد تا ظرف ۲۴ ساعت، خود را به پاوه برساند و فرماندهی منطقه نيز به عهده دكتر چمران واگذار شد. رزمندگان فداکار و مخلص انقلاب، اعم از سرباز و پاسدار به حركت در آمدند وبا تكيه بر انگیزه، اراده و قاطعیت انقلابی، ايمان به هدف، روح فداكاری و ایثارگری، شجاعت، قدرت رهبری و برنامه ريزی دکتر چمران به بزرگترین موفقیتها دست يافتند و در عرض پانزده روز، همه شهرها و راهها و مواضع استراتژيك كردستان را به تصرف و تحت کنترل خود درآوردند. بدين ترتيب، كردستان از خطر سقوط حتمی نجات يافت و مردم مسلمان كرد با شور و شعفی عظیم، به استقبال اين پيروزی شتافتند. دكتر چمران پس از اين پيروزی بزرگ و بازگشت به تهران از سوی حضرت امام خمينی (ره)، به وزارت دفاع منصوب شد. 

بازسازی و اصلاح ساختار ارتش

او در این ماموریت جديد، برای تغيير و تحول ارتش، به يك سلسله برنامه های وسيع بنيادی دست زد كه پاكسازی ارتش و پياده كردن برنامه هایی برای یک اصلاح ساختاری در ارتش، از اين قبيل بود. او ارتش را با ۱۲۰۰۰ نیرو سازماندهی کرد و کار ترمیم و بازسازی آن را پس از چالش‌های بزرگی که در جریان انقلاب گذراند، آغاز کرد و در برابر نگاه‌های منفی و مخرب به ارتش و ادامه کار آن و نیز تهمت و تخریب بدنه ارتش و زمزمه های انحلال آن توسط گروهکها، قاطعانه از ارتش و ضرورت اقتدار آن دفاع کرد.او در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۹ با حکم امام به عنوان مشاور ایشان درشورای عالی دفاع منصوب شد. نقشی که در میانه ی همین سال و با شروع جنگ تحمیلی، تعیین کننده و جریان ساز شد.

نماینده تهران، قهرمان ایران، فرمانده جنگهای نامنظم

دکتر مصطفی چمران در خردادماه همین امسال به نمایندگی از مردم تهران به اولین دوره مجلس شورای اسلامی راه یافت. اما تقدیر برای او نقشی بزرگتر تدارک دیده بود. پس از شروع جنگ تحمیلی میان ایران و عراق، چمران برای حضور در صحنه نبرد، اعلام آمادگی کرد و شخصا به خوزستان اعزام شد. حضور چمران در جنگ باعث شد تا ستاد جنگ های نامنظم به ابتکار و فرماندهی او دایر شود. این نهاد با استفاده از انواع مهندسی های رزمی و عملیاتی، برنامه هایی برای پیشروی در جنگ تدارک دید. این برنامه ها شامل ساخت جاده های نظامی، نصب پمپهای آب در کنار رود کارون و احداث کانالی به طول حدود ۲۰ کیلومتر و عرض حدود ۱ متر در عرض مدت حدود ۱ ماه، با هدف انتقال آب به سمت تانک های عراقی و تاخیر در حرکت نیرو های عراقی، صورت گرفت. در طی حملات نیروهای عراقی به سوسنگرد، در عرض ۳ روز این نیروها، شهر را با استفاده از تانک هایشان تصرف کردند. چمران با توجه به نفوذی که در دولت داشت، ارتش را با نیروهای مردمی و سپاه پاسداران، در قالب یک ساختار رزمی نسترک، وحدت بخشید و به نبرد با دشمن شتافت. ارتش، حملات برنامه ریزی شده را از اهواز تا سوسنگرد انجام داد. چمران برای آزادسازی سوسنگرد، به همراه چندین تن از یاران خود که توانایی انهدام تانک را داشتند، تانک های دشمن را نابود کرد تا نیرو های عراقی را از شهر بیرون راند. او در این نبرد از ناحیه پا دچار جراحت شدید شد و به واسطه غنیمت یک دستگاه کامیون نفربر عراقی، خود را به بیمارستان رساند و پس از یک روز بستری، مجددا به مقر جنگ های نامنظم بازگشت.

هله عاشقان! بشارت، که نماند این جدایی....

سحرگاه ۳۱ خردادماه ۶۰، ایرج رستمی فرمانده منطقه دهلاویه و هنراه و همسنگر همیشگی چمران، به شهادت رسید و دکتر به شدت از این حادثه، غمگین و متاثر بود. شهیدچمران، یکی دیگر از فرماندهانش را احضار کرد و خود او را به جبهه برد تا در دهلاویه به جای رستمی معرفی کند و در لحظه حرکت او، یکی از رزمندگان با سادگی و زیبایی گفت: «همانند روز عاشورا که یکایک یاران حسین(ع) به شهادت رسیدند، عباس علمدار او (رستمی) هم به شهادت رسید و اینک خود او همانند ظهر عاشورای حسین(ع) آماده حرکت به جبهه است.»
 

اگر ما را هم دوست داشته باشد، می برد!...

دکتر چمران، شب قبل در آخرین جلسة مشورتی ستاد، یارانش را با وصایای بی‏سابقه‏ای نصیحت کرده بود. صبح آن روز، همه رزمندگان حاضر را در کانالی پشت دهلاویه جمع کرد، شهادت فرمانده‏شان، ایرج رستمی را به آنها تبریک و تسلیت گفت و با صدایی محزون و گرفته از غم فقدان رستمی، ولی نگاهی عمیق و پرنور و چهره‏ای نورانی و دلی مالامال از عشق به شهادت و شوق دیدار پروردگار، گفت: خدا رستمی را دوست داشت و برد و اگر ما را هم دوست داشته باشد، می‏برد... خداوند ثابت کرد که او را دوست می‏دارد و چه زود او را به سوی خود فراخواند... سخنش تمام شد، با همه بچه های رزمنده، خداحافظی و دیده‏بوسی کرد، به تمام سنگرها سر زد و در خط مقدم، در نزدیک‏ترین نقطه به دشمن، پشت خاکریزی ایستاد و به رزمندگان تأکید کرد که از این نقطه که او هست، دیگر کسی جلوتر نرود، چون دشمن دشمن به خوبی با چشم غیرمسلح دیده می‏شد و مطمئناً دشمن هم آنها را دیده بود. آتشخمپاره که از اولین ساعات بامداد شروع شده بود و علاوه بر رستمی، قربانیان دیگری نیز گرفته بود، باریدن گرفت و دکتر چمران دستور داد رزمندگان به سرعت از کنارش متفرق شوند واز هم فاصله بگیرند. یارانش از او فاصله گرفتند و هر یک در گودالی مات و مبهوت در انتظار حادثه‏ای جانکاه بودند که خمپاره‏ها در اطراف او به زمین خورد و با اصابت یکی از خمپاره‏های صدامیان، بزرگمردی، ما را ترک کرد و به آسمان رفت که شعاع یک عمر، مجاهدتش از خط مقدم‌ جهاد با غاصبان قدس، تا جبهه های دفاع از خاک مقدس این میهن اسلامی، امتداد داشت. ترکش خمپاره دشمن به پشت سر او اصابت کرد و ترکش‏های دیگر، صورت و سینه دو یارش را که در کنارش ایستاده بودند، شکافت. او را به سرعت به آمبولانس رساندند. در بیمارستان سوسنگرد، کمک‏های اولیه انجام شد و آمبولانس به طرف اهواز شتافت، ولی تنها جسم بی‏جانش به اهواز رسید و روح او سبکبال و با کفنی خونین که جامه رزمش بود، به ملکوت رضوان پروردگار و به جوار قرب معبودش پرواز کرد. ندای «ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی» را لبیک گفت و در ضیافت وصال، جاوید شد.
 
شهادت، هنر مردان خداست...

نام مصطفی چمران، شمایلی اسطوره ای در تاریخ دفاع مقدس است. چهره او بعنوان یک ستاره تابناک و پرفروغ عرصه جهاد بی مرز و ملیت و جهانی، در جبهه مقاومت ضد صهیونیستی و فضایل بی شمار اخلاقی و معنوی او در جنگ و روحیات و حالات عارفانه او، جایگاهی ممتاز و منحصر به فرد به او بخشیده و الگویی شاخص از پیوند حماسه با عرفان، دانش و درایت نظامی و فرماندهی مبتکر و پیشرو با معنویت و خلوص، عاطفه سرشار انسانی و شوری شاعرانه و عارفانه با روح فداکاری و ایثارگری، آفریده است که گنجینه ای کم‌نظیر را از فرهنگ جهاد و مسلک شهادت، تا همیشه ترسیم کرده است. اینگونه است که روح خدا (ره) که دلبسته او بود و مصطفایش می خواند، در اولین سخنرانی به مرگ حماسی و پرافتخار او اشاره کرد: مثل چمران بمیرید... و در پیام خود بمناسبت شهادت او فرمود:چمران عزیز با عقیدۀ پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای سیاسی و‏‎ ‎‏عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و‏‎ ‎‏جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید.‏ هنر، آن است که بی هیاهوهای سیاسی و خودنمایی های شیطانی برای خدا به جهاد‏‎ ‎‏برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست.‏...
 
انتهای پیام/ ز
 
 
 
برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده