خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «66»

روزهای اول فروردین سال 1360

شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «شب دوم فروردین سال 1360 شبی آرام بود. آن روز به ما دستور دادند که وسائل غير ضروری را جمع آوری نموده تا در پادگان به صورت بارهای A21 بسته بندی و به سقز فرستاده شود، روز دوم با تمام آرامی خود گذشت. شب سوم فروردین سال 1360 شبی آرام بود...» قسمت شصت و شش خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.

روز های اول فروردین 1360

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «هوشنگ رستمی» چهارم خرداد سال 1319 در خرم‌آباد لرستان دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. تحصيلات خود را تا مقطع لیسانس در رشته علوم و فنون نظامی گذراند. اردیبهشت سال 1344 به استخدام ارتش درآمد. پس از سپری نمودن دوره‌های آموزشی، داوطلبانه به تيپ 55 هوابرد شيراز منتقل شد. سال 1357 با شروع درگیری در کردستان خود را به جبهه غرب رساند و تا پایان جنگ حضور مستمر در جبهه داشت. وی سرانجام پس از سال‌ها مجاهدت 20 آذر سال 1369 در حین پاکسازی ميدان مين بر اثر انفجار مين به شهادت رسید. پیکر پاکش در بهشت رضا خرم آباد به خاک سپرده شد.

قسمت «66» خاطره خودنوشت شهید «هوشنگ رستمی» :


شب دوم فروردین سال 1360 شبی آرام بود و در پايگاه‌ها هیچگونه درگيری نبود و روز آن آفتابی بود چند سری هليکوپتر به سردشت آمدند.


آن روز به ما دستور دادند که وسائل غير ضروری را جمع آوری نموده تا در پادگان به صورت بارهای A21 بسته بندی و به سقز فرستاده شود، روز دوم با تمام آرامی خود گذشت.


شب سوم فروردین سال 1360 شبی آرام بود، فقط گاه‌گاهی صدای رگبار در پایگاه‌ها به گوش می‌رسید.

روز سوم فروردین وسايل مخابراتي تفنگ 57 ، يک قبضه خمپاره تامپلا را پايين فرستادم، بسته‌بندی گرديد و همراه با گروهبان مرادی به سقز فرستاده شد و تا اندازه‌ای بار ما سبک شده و جز تجهيزات و جنگ افزارهای انفرادی و تيربار و آر‌پی‌جی 7 بچه‌ها وسائل ديگری نداشتند، جز 2 قبضه خمپاره چيز ديگری نداشتيم با خودمان ببريم زيرا مسلسل کاليبر 50 را نيز فرستاده بودم.

انتهای متن/

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده