«پروازهای بیبازگشتِ» موشکهای مایوتکا با شلیک محسن خوشدل رقم خورد
به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ در بیست و دومین جایزه کتاب سال دفاع مقدس، کتاب «پروازهای بی بازگشت» حاصل پژوهش و گردآوری مصطفی رحیمی در گروه خاطرات دفاع مقدس جزو آثار برگزیده داوران قرار گرفت.
مصطفی رحیمی در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد درباره این کتاب گفت: «پروازهای بی بازگشت» خاطرات سید محسن خوشدل است. ایشان یکی از استادان بی بدیل در زمینه موشک مایوتکا در لشکر 27 بوده اند به نحوی که کمتر کسی است که ایشان را نشناسد. من در تیپ ذوالفقار در کنار ایشان بودم و برایم جای سوال بود که چرا درباره ایشان کسی کتابی ننوشته است. سید محسن خوشدل ده ها تانک و نفربر عراقی را با موشک مایوتکا زده بود اما متاسفانه کسی درباره کار بزرگی که ایشان انجام داده بود؛ به این سوژه نپرداخته بود به همین دلیل به مرکز تحقیقات جنگ سپاه پیشنهاد نگارش کتاب را دادم و در ادامه پس از موافقت آنان نوشتن این سوژه آغاز شد و ادامه پیداکرد.
وی افزود: نوشتن خاطرات محسن خوشدل از چند وجه برایم جذاب بود. یکی سابقه زیاد حضور ایشان در زمینه جنگ و دفاع مقدس بود. ایشان از زمستان سال 60 و قبل از آغاز عملیات فتح المبین اولین اعزامش بود و در آنجا به عنوان آر پی جی زن مشغول می شود. آخرین عملیات که به شدت در آن مجروح می شود 23 خرداد سال 67 است یعنی یکی دو ماه مانده تا جنگ تمام بشود تا آنزمان با وجود جراحت شدید مجبور به ترک جبهه می شود.
نویسنده کتاب «پروازهای بی بازگشت» با اشاره به دومین وجه جذابیت این سوژه، تشریح کرد: رسته ایشان دومین مورد جذابیت برایم بود. درباره رسته فرماندهی، تخریب، آر پی جی زن و ... کتابهای زیادی نوشته شده است اما در زمینه موشکهای ضدزره کتاب خاطره ای نگارش نشده است یا اینکه بسیار کم به آن پرداخته اند.سومین مورد خاطرات پرفراز و نشیب و جذاب ایشان است که خواننده را مجذوب خود میکند.تصور کنید موشک مایوتکا نهایت برد آن ۳ کیلومتر است و در هر هزار متر ۸ ثانیه طول میکشد تا موشک آن را طی کند و این درگیری ذهنی فرد تا رسیدن موشک به مقصد، پر از خاطرات جذاب است. خاطره جذاب دیگری به ساخت موشکهای مایوتکا برمیگردد. در واقع موشکهای مایوتکا ابداعی دوباره از موشک مایوتکایی بود ک حافظ اسد آن را به ما اهدا کرده بود.
رحیمی بیان کرد: سومین بُعد، خاطرات ۲ بار اعزام ایشان به انگلستان برای معالجه را در برمیگیرد. بهمن سال ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ ایشان چشم چپ خود را از دست میدهد و در این راستا دوبار به انگلستان برای معالجه اعزام میشود و تقابل فرهنگ داغ بسیجی آن زمان با فضای آن کشور برایم جذابیت دارد.
وی درباره مدت زمان گفتگوها با محسن خوشدل که به نگارش کتاب منتج شد، اظهار کرد: زمانی که کار نگارش کتاب به من واگذار شد، ۱۳ جلسه DVD از ایشان در اختیار من قرار گرفت که مجموع ۱۵ ساعت گفتگو با محسن خوشدل بود و در ادامه طی ۱۰ جلسه، ۲۴ ساعت به این گفتگوها اضافه شد و از خرداد تا آبان ۱۴۰۱ این مصاحبه ها تکمیل شد، در ضمن نگارش کتاب هر بار که نیاز به پرس و جوی دوباره بود به آقای خوشدل مراجعه میکردم. در مجموع نگارش کتاب از آذرماه ۱۴۰۱ تا تیرماه ۱۴۰۲ زمان برد.
رحیمی با اشاره به اینکه نگارش کتاب در پنج انجام شده است، اظهار کرد: فصل نخست «سفر به سرزمین رویاها» از زمستان سال ۶۰ تا عملیات والفجر مقدماتی زمستان سال ۶۱؛ فصل دوم «مسافران باغ هوگانی» از عملیات والفجر یک تا عملیات خیبر؛
فصل سوم «نبرد با غولهای پولادین جزیره» نام دارد و در این فصل شاهد اوج درخشش آقای خوشدل در عملیات بدر در جزیره مجنون هستیم که نزدیک به چهل تانک را از میان می برد.فصل چهارم «پزشک خیابان هارلی» و فصل پنجم «آخرین زخم» نام دارد.
نویسنده کتاب تشریح کرد: من سیدمحسن خوشدل را از پاییز سال ۶۳ در تیپ ذوالفقار حضرت رسول (ص) میشناسم؛ ایشان در آنجا کلاس هایی برای رزمنده ها برگزار میکرد و این شناخت از آنجا نشات میگیرد. آنچه ایشان را متمایز میکرد ارزش وجودی اش بود ایشان تیرانداز مایوتکا بود و مهارت و مدیریت استرس در زمان شلیک به تانک از اهمیت ویژه ای برخوردار بود که ایشان در آن تبحر بسیار بالایی داشت. همچنین ایشان پایه گذار آموزش موشک انداز مایوتکا در تیپ ذوالفقار بود و برای به دست آوردن چند موشک دوندگی های زیادی میکرد و به سایر لشکر ها قبضه های ابداعی را اهدا میکرد. در کنارهمه اینا اخلاق مدار بودن و شخصیت بینظیر آقای خوشدل بود که مجموع آنان از سید محسن خوشدل یک بسیجی دوستداشتنی و زحمت کش ساخته بود.
رحیمی در پایان با اشاره به وجه تسمیه کتاب «پروازهای بی بازگشت» افزود: نام کتاب اشاره به موشکها دارد، اکثر تیراندازهای موشک اندازهای ضدتانک از اصطلاح پرواز استفاده میکنند بنابراین مناسب دیدم از این اصطلاح استفاده کنم که اکثر موشکها به هدف میخورد و بازگشتی نداشت.
انتهای پیام/