بر لب خونرنگ خود، آب بقا دارد شهید...

چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۵۶
روز شهید و هفته شهید، تنها بهانه‌ای است برای اندیشیدن به حقیقت ناگشودنی ایثار و شهادت که جوهره حیات و جریان جان یک ملت است در بستر طپش و پویایی و بالندگی تاریخ خویش. عنصری که روح شرف و شهامت و خون غرور و غیرت را در رگ و پیکر جامعه جاری می‌کند و سرمایه «عزت» و پشتوانه «اقتدار» می شود. و اینگونه است که امام شهیدان فرمود: «مکتبی که شهادت دارد، اسارت ندارد» و «ملتی که شهادت برای او سعادت است، پیروز است.»

بر لب خونرنگ خود، آب بقا دارد شهید...

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، بیست و دوم اسفند، روز شهید و آغاز هفته بزرگداشت و تکریم شهدا است. در چنین روزی در 22 اسفند 1358، به فرمان حضرت امام خمینی (ره)، بنیاد شهید و امور ایثارگران تاسیس شد تا نهادی برخاسته از انقلاب و فلسفه شهادت و ایثار بعنوان خمیرمایه و شاکله اعتقادی و معنوی انقلاب اسلامی، متولی رسمی امور معیشتی، درمانی، رفاهی، فرهنگی، پژوهشی، آموزشی مرتبط با شهدا و خانواده ایثارگران باشد. این روز در تقویم رسمی کشور، بعنوان روز شهید و آغاز هفته شهید نامگذاری شده است. تامل در نقش عظیم شهادت به مثابه یک «فرهنگ» و «آیین»، در شکل گیری هویت معنوی این انقلاب و تاثیر آن در تداوم و بقای این نظام و عزت و قدرت این کشور در برابر توطئه‌ها و تهدیدهای سخت افزاری و نرم افزاری دشمن، آنچنان است که شهید و شهادت را همچون مظهریتی از روح مقاومت و آرمان تاریخی بقای فرهنگی و تمدنی یک ملت و سرزمین، تبدیل به محور وحدت و وفاق جمعی می‌سازد. 

با این ستاره‌ها می شود راه را پیدا کرد...

شهدا چراغ راهنما و «نقشه راه» یک ملت برای پیمودن مسیر خود هستند. شاخص و طراز و معیاری هستند برای تشخیص و بازشناسی حق از باطل و خونشان روشنای افق آینده است. ملتی که شهید را علامت و سنگ نشان راه خود کرده، هرگز در بیراهه گم نمی‌شود. وصیتنامه شهدا، نشان از بلندای بینشی است که در پرتو آن، حقیقت ناب، بی غبار و شفاف، رخ می‌نماید. شهید، تجلی فرهنگ ناب توحیدی و اخلاق قرآنی و تجسم روح و باطن معنویت و معرفت اسلام است و پیامی که با ایثار خون و نثار جان خویش می‌دهد، پیام تقوی، خلوص، خداجویی، تعاون و توحید کلمه است:

 ترویج روح گذشت، فداکاری و گذشت در جامعه

شهید، با بذل جان و خون، همه منیت ها و نفسانیت ها را در جامعه، تبدیل به روح گذشت و فدا در راه تحقق جامعه قرآنی طراز مکتب می کند. در محراب شهادت، هرچه هست، از خود گذشتن است و به دیگری اندیشیدن و منافع فردی را در پای مصالح جمعی قربانی کردن. به تعبیر مقام معظم رهبری: »فداکاری، ناشی از یک احساس معنوی است. البته این احساس معنوی می‌تواند ناشی از دین و یا غیر دین باشد؛ لیکن در این میان آن فداکاری عامل امتیاز است که ناشی از تقوا و ایمان باشد«

فداکاری، یکی از مؤلفه‌های اجتماعی نشأت گرفته از فرهنگ ایثار و شهادت است که می‌تواند با ایجاد امنیت اجتماعی حاصل از رفع و نفی اختلاف طبقاتی و همه اشکال تبعیض و نابرابری و گسست‌ها و شکاف‌ها میان اقشار جامعه، روحیه همکاری و تشریک مساعی و اشتراک منافع بین آحاد جامعه را ایجاد کند. به طوری که این حقیقت، از زیرساخت‌های اصلی در بنیان تمدن اسلامی است. از نگاه رهبری: «شهادت، بدین معناست که انسان، برترین و محبوبترین سرمایۀ دنیوی خویش را نثار آرمانی سازد که معتقد است زنده ماندن و بارورشدن آن به سود بشریت است.»

  گسترش روحیه عدالت خواهی و عدالت ورزی

شهید، دلبسته آرمان توحید است و در مکتب حق، عدالت و قسط، پیام اصلی دعوت انبیا الهی و زیربنای جامعه توحیدی و قرآنی است. پیام خون شهید، حرکت جامعه به سمت عدالتخواهی و عدم تمکین به همه ابعاد و اشکال ظلم و بیعدالتی است. چنین جامعه ای با این جهت گیری اعتقادی و با این آرمان بزرگ الهی و انسانی، که عدالت را یک ارزش و یک شاخص می داند، یک جامعه زنده و فعال و پویا و یک جامعه بیدار و حساس در برابر ستم و سلطه قدرتهای غیر الهی است.

 شهید، مظهر وفاق جمعی

شهدا میراث مشترک معنوی یک ملت هستند. آنان با خونشان تفرقه و تخاصم و انشقاق و نفاق را در دریای خورشیدی خون طاهر خویش محو و ذوب کرده و تبدیل به وحدت و همدلی و وفاق و وداد می سازند. خون شهید، بزرگترین سرمایه وحدت یک جامعه بر مبنای یک داشته و پشتوانه و سرمایه پایان ناپذیر و یک ذخیره دائم تجدید شونده معنوی است که همان عنصر شهادت است.

 شهدا؛ مایه «قدرت»، «عزت‌مندی» و «اقتدار»

چه کسی می تواند انکار کند که عنصر شهادت طلبی، اصلی ترین موتور محرک و عامل انگیزه بخش برای قدرت یک ملت و تزریق کننده روح شهامت، شجاعت، غیرت و عزتمندی و عامل اصلی اقتدار یک کشور است؟ ملتی که شهادت را حیات جاوید و مایه تکامل و تعالی روح و وجدان جمعی می داند، ترس از مرگ، در نگاهش رنگ می‌بازد و به قلب بحران می زند. دشمن از همین روحیه شهادت طلبی می هراسد چرا که عامل اقتدارطلبی ما همین است و برای همین، جلوگیری از ترویج این روحیه و این بینش و این فرهنگ، هدف اصلی همه تهاجمات و عملیات تخریبی روانی و رسانه‌ای دشمن است. به گفته رهبر انقلاب: «مظهر قدرت ایران، شهدا هستند» و در بیانی دیگر، عزت امروز ایران و جهان اسلام را حاصل همین روحیه می دانند: «امروز شما می‌بینید... در مسائل گوناگون این منطقه، همه قدرتهای جهانی عقیده دارند که حضور ایران و رأی ایران تعیین‌کننده است. این را دشمنان درجه یک ما هم دارند می‌گویند که برای حل مسأله خاورمیانه یا مجموعه کشورهای این منطقه، بدون حضور ایران، هیچ تصمیمی قابل گرفتن و قابل عملشدن نیست. این کجا و آن وضعیت کجا که کشور بزرگ ایران با آن میراث عظیم تاریخی گذشته‌اش، با آن مردم، مجموعا یک مهره‌ای باشد در دست سلطه‌گران و استعمارگران که هر جور می‌خواهند جابه‌جایش کنند، از او استفاده کنند... مردم هم به حساب نیایند.

شهدا، شناسنامه هویت معنوی و اعتقادی یک ملت

اگر ملتی هویت خود را بر مبنای شهدا تعریف کند، هرگز در کوران و کشاکش تبلیغات و تهاجمات تخریبی دشمن، که سلب هویت او را هدف گرفته، به بی هویتی، هویت باختگی، انفعال و اسارت در سلطه فکر و فرهنگ بیگانه دچار نمی‌شود. ملت و کشوری که هویت خود را از حیثیت و حرمت خون مقدس شهیدانش گرفته باشد، ملتی پیشرو است و هویت خود را پشتوانه تداوم حیات و رمز بقای خود کرده و موجودیتش را در دل همه بحرانها و در برابر همه تهدیدها تضمین‌شده می‌یابد. 

 دشمن شناسی و دشمن ستیزی

شهید، دشمن را نشان می‌دهد و راه مقابله با دشمن را هم. شهید، اگر در میان ملتی زنده باشد، دشمن شناسی آن ملت، در اوج است. و بنابر این یکی از راههای شناخت میزان زنده بودن یک جامعه، میزان و عمق دشمن شناسی و شناخت آنان از ماهیت ابزارها و اقدامات دشمن است. به فرموده مقام معظم رهبری: »دشمن های ما کسانی هستند که با انسانهای مرتبط با خدا و دین... کینه توزانه برخورد می‌کنند... ترورهایی که در حوادث کثیرالوقوع انقالب ما صورت میگرفت. چهرۀ واقعی دشمن را برای ملت ایران و دنیا روشن‌تر کرد. چه کسی گمان می‌کند منافقین و دیگر گروههای تروریست، اینقدر قسی القلب و خشن و کینه توز و خبیث باشند؟... این حوادث و شهادت یاران انقلاب، به گونه ای خباثت و دنائت دشمنان کشور را به اثبات می‌رساند و سبب می گردد که ملت هرچه بیشتر دشمنان اسلام و ایران و اهداف آنها را بشناسد و این دشمن شناسی به خودی خود، سبب استحکام کشور می گردد؛ زیرا زمانی که یک ملت، دشمن را شناخت و توانایی تشخیص دشمن را پیدا کرد، در واقع توانسته میان حق و باطل مرز ایجاد کند. همین مرزبندی سبب می‌گردد که ملت در زمان و موقع مناسب، زمانی که مواضع و اهداف کشور در معرض خطر دشمنان اسلام و کشور است، دشمن را بشناسد، وارد صحنه گردد و سینه سپر کند و از مواضع کشور، جانانه دفاع کند«

شهدا و «تمدن سازی» 

مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب، در ترسیم حرکت انقلاب سه مرحله را مطرح فرموده­اند: «تشکیل دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی» و در این مسیر، شهید و شهادت، هسته مرکزیت این تمدن سازی است. تمدنی که مبتنی بر معرفت و معنویت و فرهنگ و سبک زندگی اسلامی- ایرانی و بنیان گرفته بر بستر «حیات طیبه توحیدی» است و شهید، الگوی اصلی این تمدن است. محوریت انسان شناختی این تمدن اگر بر اساس فلسفه زندگی در پیوند با شهادت و حیات جاوید معنوی معنا شود، هرگز دستخوش زوال نخواهد شد. تمدنی که بر اساس شاخصه های مکتب شهادت شکل گرفته باشد، تمدنی است پویا، کنشگر، زنده و زاینده، و سرشار از روح حیات و شور ایمان و اراده و جرات عبور از همه موانع تحمیلی و توان راهگشایی برای همه معضلات جهان. 

شهدا؛ مظهر اقتدار جهانی اسلام

خون شهید، سرچشمه جوشانی است که روح مقاومت اسلامی در برابر نظام سلطه استکباری و صهیونیسم جهانی را از جوشش امید و آرمان و باوری عظیم، سیراب می کند. اگر شهادت یاران و همراهانی به بزرگی سید عباس موسوی، عماد مغنیه، فتحی شقاقی، شیخ احمد یاسین، حاج قاسم سلیمانی، سید مقاومت سید حسن نصرالله، فواد شکر، یحیی سنوار، عباس نیلفروشان و خیل شهدای مقاومت نبود، چگونه می شد این جریان را تبدیل به نقطه اتکای عزتمندی اسلام در جهان کنونی ساخت؟ به گفته رهبر معظم انقلاب و مقتدای مقاومت اسلامی در جهان: «یکی دیگر از عواملی که سبب گردید تا جمهوری اسلامی ایران بتواند در سطح بین الملل به اقتدار لازم دست یابد، وجود روحیۀ مقاومت و ایستادگی است. همین روحیه به نوبه خود در دهه های گذشته سبب پیروزی انقلاب و پیروزی در جنگ تحمیلی شد. امروز نیز به دلیل وجود چنین روحیه ای که خود متأثر از وجود فرهنگ ایثار و شهادت در میان ملت است، کشور ما به چنان اقتداری دست یافته است که برخلاف رژیم گذشته که مصالح بیگانگان را بر مصالح ملت ترجیح می‌داد، در باب سیاست خارجی و ارتباط با دنیا، مصالح ملت را در اصل و رأس قرار داده است و در تمامی امور از جمله زمینه‌های اقتصادی، صادرات، واردات، سیاستهای فرهنگی، سیاسی و در زمینۀ روابط بین‌الملل به دستور و امر و نهی بیگانگان توجهی ندارد. عامل اصلی در ایجاد چنین اقتداری، وجود روحیه مقاومت در میان مسلمانان است؛ زیرا از دیدگاه اسلام، شرف انسانی چنین اجازه‌ای را به هیچ قدرتی نمی‌دهد که تحمیل بیگانگان و دیگران را قبول کند.»

انتهای گزارش/ 

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده