شهید «محمدحسین کریمپور احمدی»؛ بازوی رهبر انقلاب در تبعید، «بهشتی سیستان و بلوچستان»
به گزارش خبرنگار نوید شاهد، «محمد حسین کریمپوراحمدی» در سال 1331 در یک محله قدیمی شهرستان «بیرجند» در خانواده ای متدین پا به عرصه وجود گذاشت. تا پایان متوسطه در رشته آمار تحصیل کرد. پس از پایان تحصیلات خود در مقطع دیپلم در سال 1350 برای انجام خدمت سربازی به اصفهان رفت. این دوران نقش مهمی در شکل گیری شخصیت فکری و سیاسی او داشت .
او به عنوان نگهبان زندان، امکانات معاشرت با زندانیان سیاسی را پیدا کرد و از فرصت به دست آمده، نهایت استفاده را کرد و حتی با قبول شیفت نگهبانی دوستانش سعی کرد تا زمان بیشتری را در کنار زندانیان بگذراند. این معاشرت ها موجب شد تا دیدگاه او نسبت به مسائل و حقایق روز و شناخت عمیقتر ماهیت رژیم پهلوی، وسعت گیرد. با اعتمادی که به تدریج بین او و زندانیان به وجود آمد ،امکان برقراری ارتباط بین آنها خصوصاً زندانیان انفرادی فراهم آمد.
محمد حسین بعد از دوره سربازی به زاهدان آمد و در اداره تعاون مشغول کار شد. وظیفهای را که به او محول شده بود، در کمال صداقت انجام میداد. در محیط کار، عاملی برای توجه بیشتر همکاران به مسائل مذهبی بود و تا آنجا که امکان داشت سعی می کرد بر اطلاعات مذهبی و سیاسی خود و دیگران بیفزاید .کتاب کریم وحی، انیس و مونس تنهاییهای او در این ایام بود و همه روزه قبل از رفتن به محل کار، قرآن میخواند و خواندن این کتاب نور و هدایت و رحمت را همیشه به دیگران نیز توصیه میکرد.
بازوی مشورتی «آقا» در دوران تبعید
در سال 1355 بموازات ازدواج، تحصیلات خود را در رشته اقتصاد و تعاون روستایی در یکی از دانشگاه های کشور پی گرفت اما داشتن زن و فرزند و کار و تحصیل، او را از فعالیت سیاسی باز نداشت و با برقراری ارتباط با روحانیون و مبارزان سیاسی، سعی در افزایش اطلاعات مذهبی و سیاسی خود داشت. به همین منظور در سال های 1356 و 57 که تعدادی از روحانیون به استان سیستان و بلوچستان تبعید شده بودند، با آنها ارتباط برقرار کرد و ضمن کسب رهنمودهای لازم، در رفع مشکلات افراد تبعیدی نیز میکوشید .
یکی از این روحانیان تبعید شده به استان، مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای بودند که از افتخارات شهید کریم پور، برقراری ارتباط با ایشان در روزهای اول تبعیدشان بود .تکثیر و انتشار اعلامیه های امام در آن منطقه نیز، از جمله فعالیتهایی بود که در ابلاغ پیام و خط مشی رهبر کبیر انقلاب و ایجاد جو مبارزه و اعتراض در شهر زاهدان بعنوان مرکز استان، بسیار مؤثر بود.
شهید کریمپور با آغاز روند انقلاب اسلامی، نقش بیشتری را در صحنه سیاسی استان ایفا کرد و با توجه به شناخت قبلی رهبران و بزرگان انقلاب، توانست علاوه بر مسئولیتهایی که به او محول شده بود، بهعنوان یک بازوی مشورتی قابل اعتماد برای آنان باشد و با ارائه تحلیلهای دقیق و واقعبینانه، در اصلاح و پیشبرد روند امور، موثر باشد.
سازماندهی و برگزاری اولین راهپیمایی انقلاب در زاهدان
شهید کریمپور نقش بسیار فعال و تعیین کنندهای در شکل دادن به اعتراضات و تظاهرات مردم در مقابل رژیم پهلوی داشت و با تشکیل و شرکت در هستههای مبارزاتی، حرکتهای مردمی را سازماندهی میکرد. یکی از اقدامات مؤثر این شهید بزرگوار در قبل از انقلاب که با هماهنگی و کسب نظر از مرحوم آیتالله کفعمی انجام میگرفت، دعوت از روحانیونی بود که با ایراد سخنرانیهای آتشین و انقلابی، مردم را آگاه و برای مقابله با رژیم طاغوت آماده میکردند. محمدحسین کریم پور، بر اساس همان روحیه مدیریت و راهبری حرکتهای انقلابی و با استفاده از جایگاه و موقعیتی که بعنوان امین و مشاور مقام رهبری و روحانیون برجسته انقلابی در منطقه بلوچستان داشت، نخستین راهپیمایی را قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در زاهدان، سازماندهی و برپا کرد که تاثیر مهمی در شروع حرکتهای انقلابی در این استان و تسری آن به مناطق دیگر داشت و درواقع، این منطقه با همت او، به انقلاب پیوست.
کسی که از «آقا»، لقب «بهشتی سیستان و بلوچستان» گرفت
اما کسی که از بزرگی چون مقام معظم رهبری، لقبی به عظمت «بهشتی سیستان و بلوچستان» گرفته باشد، باید چه فضیلتها و امتیازاتی در خود داشته باشد؟ اهمیت این عنوان، بدانجهت است که حضرت آیت الله خامنهای، خود به مقام محوری و جایگاه بزرگ شهید دکتر بهشتی بعنوان یک رکن اصلی انقلاب واقف و از نزدیکترین همراهان آن شهید بزرگ بود و با شناخت کامل از مراتب والای آن یار و تکیه گاه امام (ره) این نام را به شهید کریم پور داد که حکایت از نقش عظیم و موثر آن شهید در هدایت و راهبری و مدیریت انقلاب در این منطقه راهبردی و حساس کشور در نگاه ایشان دارد. بواسطه ارتباط مستمر با مقام معظم رهبری در زمان تبعید ایشان در ایرانشهر توانست به عنوان بازوی مشورتی قابل اعتماد، نقش موثری ایفا کند، تا انجا که مقام معظم رهبری به ایشان لقب «بهشتی سیستان و بلوچستان» دادند.
بروایت «رهبر»: چهره او نشانگر حاکمیت خط امام و جریان اصیل انقلاب در بلوچستان بود
«درنخستین روزهایی که وارد ایرانشهر شده بودیم با آقای کریمپور آشنا شدیم .چند نفر از برادران خوب و خدمتگزار در ایرانشهر بودند که هر کسی به عنوان تبعیدی می رفت آنجا ،اینها علیرغم دستگاه، از او پذیرایی می کردند.
وقتی که شهید کریمپور در اولین ساعات ورودم مرا ملاقات کرد ،خاطرم جمع شد. دیدیم این جوان مؤمن، در خط درست قرار دارد و من از همان اوایل انقلاب تا انتها در همه جریانات و موضع گیریهای سیاسی، همواره شهید کریمپور را در خط درست یافتم. ما آقای کریمپور را تشویق کردیم که در زاهدان به تلاش های تبلیغاتی ،اسلامی و انقلابی بپردازد .ایشان هم طبق همان برنامه ریزی که ما می کردیم، عمل می کرد. جوانی بود مؤمن، باصفا، شجاع و با اخلاص و بخاطر گرمی و گیرایی و خوش صحبتی دارای جاذبه و دوستی و رفاقت بود و خیلی زود توانست با مرحوم آقای کفعمی ارتباط نزدیک بر قرار کند و ایشان را وادار کند که مسجد خود را پایگاه تبلیغات اسلامی قرار دهد، که این کار در آن روز زاهدان مسأله مهمی محسوب میشد. لکن در رابطه با بلوچستان هر کاری که داشتیم، حتی قبل از انقلاب که برای سیل زدگان یک گروه امداد تشکیل دادیم، در تمام این کارهایی که من درجریان بودم، شهید کریمپور یکی از عناصر فعال و تعیین کننده و بسیار مؤثر بود و چهره او نشانگر حاکمیت خط امام و جریان انقلابی اصیل در بلوچستان و زاهدان بود.»
تمام وقتش بعد انقلاب، صرف خدمت به مردم شد
«باید بگویم که تمام وقت او بعد از انقلاب، صرف خدمت میشد. شاید نتوانستم فهرستی از خدمات این شهید را ارائه بدهم و آن هم به خاطر این است که ایشان درشهرستان زندگی می کرد و مسائل جزئی و ریزی که در آنجاها جریان دارد، ممکن است ما به صورت ریز و دقیق از آن مطلع نباشیم .خود او هم اهل تظاهر نبود که بیاید و بگوید. زندگیاش بسیار ساده و فقیرانه میگذشت و با قناعت، زندگی میکرد و تمام وقتش را صرف انقلاب مینمود. حقیقتاً دشوار خواهد بود که انسان، همین قدر میدانم که بعد از انقلاب، نه پست و مقامی، نه فرماندهی و نه مسائل مالی و پولی، هیچ کدام اورا به خودش جذب نکرد. خدمات یک چنین فردی راکه تمام عمرش به خدمت میگذرد، یک به یک بیان کند. لکن در رابطه با بلوچستان، هر کاری که داشتیم، حتی قبل از انقلاب که برای سیل زدگان، یک گروه امداد تشکیل دادیم، در تمام این کارهایی که من درجریان بودم، شهید کریمپور یکی از عناصر فعال و تعیین کننده و بسیار مؤثر بود.»
شهادت، مزد مجاهدتهای او بود
این شهید عزیز از جمله مصادیق کامل آن مطلبی است که من یک وقتی گفتم: آنکه شهادت، مزدی و پاداشی است که خدای متعال برای جهاد افراد با اخلاص میدهد و خداوند متعال، این زندگی منور و روشن و سرتا پا اخلاص و شور و هیجان انقلابی را باید با یک چنین پایان مبارکی، یک چنین فرجام پرافتخاری، یعنی شهادت، ختم میکرد و لطف الهی شامل حال ایشان شد و به شهادت رسید.»
عشق، در معراج خون گل کرد، آواز مرا...
سردار شهید حاج محمدحسین کریمپور، رادمردی مخلص از تبار عاشوراییان و از قبیله حسینیان بود که دنیا وجلوه های گذران آن دمی او را به خود مشغول نساخت. عاشقی که در رویاهای رمزگونه و مناجاتهای عارفانه اش همه خواهشها بیرنگ بود جز نقش یک آرزو و آن اینکه با تن پاره پاره و بدنی زخمی به دیدار معبود برود همانگونه که مولایش حسین (ع) رفته بود و این خواسته در روز پانزدهم اسفند سال 65 به تحقق پیوست و محمدحسین، سبکبال بر بلندای عشق به پرواز آمد.
این سردار بزرگ انقلاب، به عنوان بسيجی، بارها در جبهه حضور يافت. سرانجام در پانزدهم اسفند ۱۳۶۵ ، در پاسگاه زيد عراق بر اثر اصابت تركش خمپاره به شكم، به آرزوی دیرینه خود و وصل معشوق رسید. کسی که مایه آرامش و دلگرمی رهبر بزرگوارمان بود و چهره او در نگاه آن بزرگ، تجسم کاملی از خط امام و ارزشهای اصیل و والای انقلابی، آنچنانکه فرمود:
«عنصری که به من آرامش میبخشید و اطمینان و دلگرمی میداد که جریان خط امام و انقلاب اصیل همچنان در زاهدان و بلوچستان حاکمیت دارد، مرحوم کریمپور وروحیه پرنشاط او بود...»
انتهای گزارش/