روایتی از ایثار و استقامت شهید علی‌محمد حبیبی‌زاده؛

شهیدی که امنیت را به جان خرید

پنجشنبه, ۰۹ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۰۰:۰۳
شهید "علی‌محمد حبیبی‌زاده"، مردی از تبار ایثار و استقامت، که با عشق به اسلام و وطن، بیش از ۳۰ ماه در جبهه‌های جنگ حضور داشت و پس از سال‌ها مجاهدت، در غربت و در خاک پاکستان، هدف حمله تروریستی قرار گرفت و به فیض شهادت نائل شد. زندگی این شهید والامقام، روایتگر تعهد، وفاداری و ایستادگی در مسیر حق است.

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید علی‌محمد حبیبی‌زاده در سال ۱۳۴۲ در روستای سرسختی سفلی، از توابع شهرستان سربند، دیده به جهان گشود. او دوران ابتدایی را در همان روستا گذراند و از کودکی علاقه‌ای عمیق به خاندان عصمت و طهارت داشت. به حدی که با حضور در مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) به‌عنوان نوحه‌خوان، کار و زندگی را رها کرده و با عشق در این مراسم شرکت می‌کرد.

شهیدی که امنیت را به جان خرید

در سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد که ثمره این پیوند مبارک، چهار پسر و دو دختر بود. در سال ۱۳۶۱ به‌عنوان سرباز وظیفه راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد و در جریان یکی از عملیات‌ها از ناحیه کمر مجروح شد و به افتخار جانبازی نائل آمد. پس از بهبودی، در سال ۱۳۶۴ به‌عنوان جوشکار در شرکت ماشین‌سازی اراک مشغول به کار شد و با پشتکار و تلاش فراوان، به درجه استادکاری رسید. با تأسی به فرمایشات امام خمینی (ره)، بارها به‌عنوان بسیجی داوطلبانه عازم جبهه شد و در مجموع بیش از ۳۰ ماه به‌صورت مستمر در جبهه حضور داشت.

شهید حبیبی‌زاده فردی ایثارگر و نیک‌سیرت بود که همواره به نیازمندان کمک می‌کرد و از بخل و کینه دوری می‌ورزید. نیکی به والدین از صفات بارز او بود و هرگز کسی را از خود نرنجاند. محبت و مهربانی‌اش باعث شد که در میان خانواده، دوستان و همکاران جایگاه ویژه‌ای داشته باشد.

در سال ۱۳۷۶ به‌عنوان کارشناس به کشور پاکستان، شهر کراچی اعزام شد. عشق به اسلام و مکتب تشیع در وجودش موج می‌زد و هرگز تحت تأثیر تبلیغات قرار نگرفت. مدیرعامل شرکت ماشین‌سازی نقل می‌کند که شبی در یک رستوران، یکی از همکاران از او خواست تا ریش خود را بتراشد، اما شهید حبیبی‌زاده با قاطعیت گفت: «از کودکی تاکنون تیغ به صورتم نزده‌ام و اگر سرم را هم از بدنم جدا کنند، این کار را نخواهم کرد.»

در ماه رمضان همان سال، با حضور در خانه فرهنگ ایران در کراچی در مراسم دعا و نیایش شرکت می‌کرد. این رفت‌وآمدها سبب شد که مورد شناسایی گروه تروریستی سپاه صحابه قرار گیرد. پس از مدتی برای مرخصی به ایران آمد، اما تنها یک هفته بعد، با وجود توصیه نزدیکان مبنی بر ناامنی اوضاع، دوباره عازم کراچی شد. وقتی از او پرسیدند که چرا نمی‌ماند، پاسخ داد: «کسی که کاری را آغاز می‌کند، باید آن را به پایان برساند، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود.»

سرانجام، در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۷۶، هنگام انجام وظیفه، هدف حمله مسلحانه چند تروریست قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد. رگبار قساوت و عداوت مزدوران، ننگی بر پیشانی استکبار و اندوهی جانکاه بر قلب صنعت کشور و خانواده آن شهید بزرگوار نشاند.

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده