آرامش شبانه با وجود ابرهای تیره/ پایان ماموریت
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «هوشنگ رستمی» چهارم خرداد سال 1319 در خرمآباد لرستان دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. تحصيلات خود را تا مقطع لیسانس در رشته علوم و فنون نظامی گذراند. اردیبهشت سال 1344 به استخدام ارتش درآمد. پس از سپری نمودن دورههای آموزشی، داوطلبانه به تيپ 55 هوابرد شيراز منتقل شد. سال 1357 با شروع درگیری در کردستان خود را به جبهه غرب رساند و تا پایان جنگ حضور مستمر در جبهه داشت. وی سرانجام پس از سالها مجاهدت 20 آذر سال 1369 در حین پاکسازی ميدان مين بر اثر انفجار مين به شهادت رسید. پیکر پاکش در بهشت رضا خرم آباد به خاک سپرده شد.
قسمت «64» خاطره خودنوشت شهید «هوشنگ رستمی» :
روز 27 فروردین سال 1360
من سرما خورده بودم، حالم خوب نبود. روز بيست و هفتم را من فقط استراحت نمودم و از بستر خود جز دو سه مورد کوتاه خارج نشدم، 24 ساعت بود که هيچی نخورده بودم جزدو تا تخم مرغ.
روز 28 فروردین سال 1360/ سردشت کردستان
هوا به شدت بارانی بود؛ حوصله سربازان سر رفته بود و انتظار آنها پايان يافته بود و میبايستی عوض میشدند ولی متاسفانه به علت بدی هوا، امکان تعويض وجود نداشت.
بارندگی به اندازهای شدت داشت که زمين به شدت اشباع شده بود و حتی يک قطره باران جاری میشد، در هر آبرو و شياری آب جاری شده بود.
شب 29 فروردین سال 1360
هوا ابری بود و توده ابرهای ضخيمی همه جا را فرا گرفته بود و امید نمیرفت که هوا صاف شود؛ ولی به علت تاثير ماه که تقريبا قرص تمام بود، از ورای ابر نفوذ کرده و زمين و تپه ها را نور خفيف و کم رنگی به وجود آورده بود، روی هم رفته شب ملايمی بود و درگيری وجود نداشت.
روز 29 فروردین سال 1360 با نهايت تعجب از آن همه ابر اثریی نمانده بود! آسمان صاف و يکپارچه و بسيار دلپذير بود.
3 سری هلکوپتر به سر دشت وارد شدند و همه دلخوش بودند که نيرو وارد میکنند، ولی جز مقداری جيره چيزی همراه نداشتند و بچهها کاملا دمق شده بودند.
عصر روز 29 فروردین جناب سروان رنجبر با من تماس گرفت و گفت:فردا روز 30 فروردین سال 1360 عوض خواهيد شد؛ پيش بينیهای لازم را بکنيد.
گروهان از قبل کارهای خود را کرده بودند و هيچ معطلی نداشت.
انتهای متن/