رهبر حزب الله، از طلبگی تا شهادت
مسئولیت در حزب الله
به موازات فعالیتهای نظامی رزمندگان مقاومت اسلامی و پیش از صدور بیانیه رسمی اعلام موجودیت، تلاش سران و بنیانگزاران حزب الله برای سازماندهی تشکیلات خود و یافتن یک چهارچوب سیاسی که بتواند در آینده روحانیون و شخصیتهای سیاسی مبارز را هماهنگ و منظم کند، ادامه یافت. در این زمینه کمیتهای ۹ نفره از علمای بزرگ شیعه و شخصیتهای مستقل تشکیل شد و با انتشار بیانیهای تعهد خود را به ولایت فقیه و جنگ با اسرائیل اعلام کرد. این کمیته هیئتی 5 نفره را به نام شورای لبنان به ریاست شهید سید عباس موسوی تشکیل داد و آن را برای ملاقات با امام خمینی (ره) و کسب تکلیف شرعی از محضر ایشان به تهران اعزام کرد.
این هیئت با امام(ره) بیعت کرد و ایشان به عنوان ولی امر مسلمین این شورا را تأیید کردند و از اعضای آن خواستند که راهشان را ادامه دهند. شورای پنج نفره پس از بازگشت به بیروت، کار ساماندهی و تهیه پیش نویس اساسنامه حزب الله و هماهنگی همه بخشها و گروههای وابسته را آغاز کرد. همه فعالیتها و برنامهها در قالب حزب الله و خدمت به رزمندگان مقاومت و عملیات مسلحانه ضد صهیونیستی متمرکز شد. از ابتدای تأسیس حزب الله و آغاز مقاومت اسلامی در لبنان سید حسن نصرالله در این حزب نقش اصلی ایفا کرد. او در سال ۱۹۸۵ به سمت مسئول حزب الله در منطقه بقاع برگزیده شد. نصرالله پس از گذشت 2 سال به بیروت انتقال یافت و به عنوان معاون مسئول حزب در آن شهر منصوب شد. هنگامی که هسته اولیه حزب الله تشکیل شد، سید حسن نصرالله بیش از ۲۲ سال سن نداشت.
به مرور زمان تشکیلات و سازمان حزب الله در سراسر لبنان گستردهتر و مسئولیتهای سیاسی از تشکیلات سازمانی جدا شدند. در پی جداسازی برخی از بخشهای سازمانی، سید حسن بخش سیاسی حزب را انتخاب کرد و مسئولیت شهر بیروت به او واگذار شد. دیری نپایید که شورای اجرایی حزب تشکیل و در سال ۱۹۸۷ مسئولیت آن به عهده سید حسن نصر الله واگذار شد.
عزیمت به قم
باوجود تعهدی که سید حسن نصرالله به حزب داشت و بیشتر وقت خود را صرف پویایی و گسترش آن میکرد اما علاقه داشت که تحصیلات علوم دینی را ادامه دهد. با آن که او پس از حمله اسرائیل به جنوب لبنان در سال ۱۹۸۲ تحصیلات خود را متوقف کرده بود تا همه تلاش خود را وقف حزب الله و مقاومت کند اما در سال ۱۹۸۹ احساس کرد که میتواند تحصیلات علوم دینی خود را از سرگیرد، بنابراین با موافقت شورای مرکزی حزب، عازم حوزه علمیه قم شد تا تحصیلاتی را که در حوزه علمیه نجف و حوزه امام علی (ع) بعلبک آغاز کرده بود، ادامه دهد.آمدن سید حسن نصرالله به حوزه علمیه قم شایعات بسیاری را برانگیخت.
برخی از افراد وانمود کردند که نصرالله با کادرهای حزب الله اختلاف پیدا کرده و به قم آمده است. در پی تشدید بحران در روابط حزب الله و جنبش امل و بروز درگیریهای پراکنده در مناطق اقليم التفاح در جنوب لبنان سید حسن نصرالله با اصرار شورای رهبری ناچار شد که به بیروت بازگردد بازگشت او به بیروت باعث شد که بار دیگر از ادامه تحصیل علوم دینی محروم شود. نصر الله هنگام اقامت در قم مسئولیت اداره شورای اجرایی حزب الله را به معاون خود شیخ نعیم قاسم واگذار کرده بود. پس از بازگشت به بیروت ضمن این که عضویت خود را در شورای رهبری حفظ کرد، مسئولیتهای دیگری نیز به عهده او گذاشته شد. هنگامی که سید عباس موسوی به دبیر کلی حزب الله انتخاب شد، شیخ نعیم قاسم را به عنوان معاون خود برگزید و سید حسن نصرالله به مسئولیتهای خود در شورای مرکزی حزب الله ادامه داد.
انتخاب به عنوان دبیر کل حزب الله
در ۱۶ فوریه سال ۱۹۹۲ سید عباس موسوی دومین دبیر کل حزب الله که از مراسم سالگرد شهادت شیخ راغب حرب از شهرک جبشیت به بیروت باز میگشت در میان راه و در نزدیکی روستای تفاحتا مورد حمله هلیکوپترهای ارتش رژیم صهیونیستی قرار گرفت و به شهادت رسید. در این اقدام تروریستی همسر و دو تن از فرزندان سید عباس موسوی نیز شهید شدند. در پی این حادثه سید حسن نصرالله به اتفاق آرای اعضای شورای مرکزی حزب و در حالی که تنها ۳۲ سال داشت، به دبیر کلی حزب الله انتخاب شد.
سید حسن زمانی که ریاست شورای اجرایی را برعهده داشت روابط گستردهای با نیروهای مردمی و طرفداران حزب برقرار کرده بود. این روابط میتوانست یکپارچگی حزب را پس از شهادت سید عباس موسوی حفظ کند. دبیرکل حزب الله در تشریح احساس خود پس از این انتخاب چنین میگوید:« در آن روز که به دبیر کلی حزب انتخاب شدم به شدت دچار اضطراب و سراسیمگی شده بودم زیرا سن من از همه اعضای شورای مرکزی کمتر بود. پیش از انتخاب به دبیر کلی مأموریت من صرفاً جنبه تشکیلاتی و سازمانی و درون حزبی داشت. روابط خارجی حزب الله هیچ سنخیتی با مسئولیتهای اجرایی نداشت اما برادران شورای مرکزی پافشاری کردند این سمت را بپذیرم. ابتدا با این پیشنهاد مخالفت کردم و اصرار داشتم که شخص دیگری را انتخاب کنند. شورای مرکزی در پی مخالفت من جلسه دیگری تشکیل داد و بار دیگر بر لزوم واگذاری دبیر کلی به من مهر تأیید زد و سرانجام آن را پذیرفتم.»
مقاومت اسلامی لبنان در زمان دبیرکلی سید حسن نصرالله در برابر تجاوزهای مستمر رژیم صهیونیستی به حاکمیت سیاسی و تمامیت ارضی لبنان ایستادگی کرد و صحنههای درخشانی از شجاعت و پایداری در برابر متجاوزان را به نمایش گذاشت. جنگ تسویه حساب در ژوئیه سال ۱۹۹۳ و جنگ خوشههای خشم در آوریل سال ۱۹۹۶ از مهمترین حملههای اسرائیل به لبنان بود. حزب الله و عرصه سیاست در جریان جنگ خوشههای خشم، مقاومت بینظیر رزمندگان حزب الله به امضای تفاهم نامه آوریل منجر شد. به موجب این تفاهم نامه، حزب الله به عنوان یک سازمان مقاومت ملی که برای آزادسازی سرزمینهای اشغالی جنوب لبنان میجنگد به رسمیت شناخته شد. رزمندگان مقاومت اسلامی در ادامه ضربات کوبنده خود بر اشغالگران صهیونیست در روز ۲۵ مه ۲۰۰۰ توانستند جنوب لبنان را آزاد کنند.
یکی دیگر از دستاوردهای حزب الله لبنان در زمان دبیرکلی سید حسن نصر الله حضور فعال و چشمگیر حزب در فعالیتهای سیاسی داخلی لبنان بود حزب الله در سال ۱۹۹۲ برای اولین بار در انتخابات پارلمانی این کشور شرکت کرد و ۱۲ نامزد این حزب موفق شدند به مجلس لبنان (پارلمان) راه یابند. این انتخابات نخستین انتخاباتی بودند که پس از توقف جنگهای ۱۵ ساله داخلی لبنان برگزار میشدند. نمایندگان حزب الله در پی ورود به پارلمان، فراکسیون وفاداری به مقاومت را تشکیل دادند.
شهادت سید هادی نصرالله
سیدهادی نصرالله، فرزند ارشد سید حسن نصرالله در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۷ در رویارویی با اشغالگران صهیونیست در ارتفاعات جبل الرفیع در جنوب لبنان به شهادت رسید. نظامیان صهیونیست پیکر او را ربودند و به فلسطین اشغالی منتقل کردند. پیکر شهید سیدهادی در جریان مبادله اسیران میان حزب الله و اسرائیل به لبنان بازگردانده شد. سید حسن به عنوان پدری داغدار در برابر شهادت فرزند ارشد خود بردباری نشان داد و هنگام استقبال از تسلیت دهندگان انتظار تبریک و تهنیت آنان را داشت تا تسلی خاطرش باشد همان گونه که اطرافیانش و شرکت کنندگان در مجلس ترحیم در این باره گفتهاند، سید حسن هیچ ادعایی نداشت.
ایمان این مرد آن قدر قوی بود که به هنگام شنیدن خبر شهادت سید هادی هیچ واکنش منفی که نشان از حزن و اندوه باشد در چهره او مشاهده نشد. شهادت فرزند ارشد برای نصرالله مانند شهادت دیگر رزمندگان مقاومت بود. سید هادی چند سال در کنار دیگر همرزمانش در صفوف مقاومت اسلامی با اسرائیل جنگید. پدرش حضور او را شرافتمندانه و مایه سرافرازی همه انسانها و انسانیت تعبیر میکرد و شهادت در رویارویی با دشمن غاصب را امتیاز و افتخار میدانست و از این که سیدهادی خاک مقدس میهن را با خون خود رنگین کرده بود، اظهار خرسندی میکرد. او همواره میگفت که فرزندش با سایر فرزندان مقاومت تفاوتی ندارد، ایمان راسخش به او الهام بخشیده بود که هادی روزی به لقاء الله میپیوندد و رستگار میشود.
سید حسن پسرش را از دریچه ایمان به رضایت و تقدیر الهی نگاه میکرد. دبیر کل حزب الله نیز همیشه خود را در معرض تهدید جدی اسرائیل میپندارد و معتقد است که هدفی متحرک برای عوامل موساد است همان گونه که سراسر سرزمین لبنان همیشه و هر لحظه هدف دشمن بوده و خواهد بود در واقع آنچه که مورد تأیید و عشق و محبت سید حسن نصرالله است، از جمله کادرها و رزمندگان شجاع حزب الله مورد تهدید جدی اسرائیل است. سید حسن نصرالله براساس اعتقادات اسلامی باور دارد که خداوند پاداش نیکوکاران را در آخرت می دهد و مرگ پلی بین دنیا و آخرت است.
برخی از افراد با تحمل درد و رنج و دشواری و برخی نیز به راحتی و آسانی از این پل میگذرند. بنابراین شهادت بهترین شیوه گذر از دنیا به آخرت و دستاوردی برای انسانهای پاک و نیکوکار است. هرگاه انسانی با شهادت از دنیا می رود به بهترین پاداشها نایل میشود. این دیدگاه همه مسلمانان است و حتی ملتهای دیگر جهان و آنها که به خدا ایمان ندارند برای افرادی که در راه ملت و میهن ایثار و فداکاری میکنند و جان میدهند احترام قائل هستند، بنابراین به اعتقاد او، سید هادی که جانش را در راه میهن و آرمان اسلامی خود نثار کرد، اکنون در کنار اولیا و صالحان در بهشت زندگی میکند. سید حسن ضمن ابراز خرسندی از شهادت فرزندش تأکید میکند که روزی با یکدیگر دیدار خواهند کرد.
نصرالله در میان خانواده
سید حسن نصرالله در سال ۱۹۷۸ و در سن ۱۸ سالگی با بانو فاطمه یاسین از روستای العباسیه واقع در شهرستان صور ازدواج کرد. پس از شهادت سیدهادی نصرالله در سن ۱۸ سالگی اکنون سید حسن نصرالله سه فرزند به نام های محمد جواد، زینب و محمد علی دارد. سید حسن هنگامی که به خانه وارد می شود همه مسئولیتهایش را کنار میگذارد و مانند یک همسر و پدر معمولی به زندگی خانوادگی خود میپردازد. او در خانه اوقات فراغتش را صرف مطالعه کتابهای سیاسی و خاطرات سران رژیم صهیونیستی همچون آرییل شارون و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیران پیشین آن رژیم میکند تا شناخت بیشتری از اهداف دشمن به دست آورد.
دیدگاههای سید حسن نصرالله
دبیر کل حزب الله معتقد است که این حزب یک جنبش مقاومت نیست زیرا علاوه بر پیروی از اصول و تعالیم اسلام پویا اهداف و برنامههای سیاسی در از مدتی را دنبال میکند. او میگوید که اسلام تنها در برگیرنده عبادات و آیینهای مذهبی نیست، بلکه رسالتی الهی برای همه انسانها دارد و میتواند همه نیازهای شخصی و اجتماعی و عمومی انسان را تأمین کند.
اسلام دینی پویا و انقلابی است و قدرت به وجود آوردن دولت و نظام سیاسی را دارد. سید حسن نصرالله در یکی از گفت و گوهای گذشته خود تلاش برای برپایی جمهوری اسلامی در لبنان را به شرط فراهم شدن شرایط لفی نمیکند. او در این باره میگوید «اجازه دهید با صداقت و منطقی سخن بگویم حزب الله در تئوری و عمل، یک حزب اعتقادی است و به برپایی نظام جمهوری اسلامی اعتقاد راسخ دارد.» همچنین اعضا و هواداران حزب الله برپایی حکومت اسلامی را بهترین راه حل برای مشکلات جامعه کنونی لبنان میدانند اما حزب الله در صدد تحمیل جمهوری اسلامی با زور و قدرت بر هیچ گروهی نیست.
دبیر کل حزب الله نقش مردم را در سرنوشت خود تعیین کننده میداند و در این باره میگوید این مردم هستند که براساس اکثریت مطلق آرا تصمیم میگیرند. بنابر این برپایی جمهوری اسلامی در شرایط کنونی لبنان مطرح نیست. کادرها و هواداران حزب الله بر این باورند که امام خمینی(ره) تنها شخصیت بزرگ و بلامنازع قرن بیستم بوده است. آنان پس از ارتحال امام خمینی(ره) به آیت الله خامنهای به عنوان جانشین بنیانگزار انقلاب روی آورند. حزب الله هم اکنون آیت الله خامنهای را مرجع تقلید شیعیان جهان میداند و به دستورات ایشان عمل میکنند. سیدحسن نصرالله در این زمینه معتقد است که اندیشهها و دیدگاهای سایر علمای اسلام در گذشته و حال محترم است.
سید حسن نصرالله و همبستگی ملی
سید حسن نصرالله از سال 2000 تا 2024 دربدترین و بحرانیترین شرایط لبنان نقش به سزایی در تحکیم همبستگی ملی و همزیستی مسالمت آمیز در میان فرقههای لبنان این کشور بازی کرده است. در پی ترور رفیق حریری نخست وزیر پیشین لبنان که این کشور را دچار بحران داخلی کرد، دبیرکل حزب الله نقش مهمی در آرام کردن اوضاع داشته است. او با خردمندی و آگاهی سیاسی و حسن تدبیر توانست قطعنامه 1559 شورای امنیت سازمان ملل متحد را که برای خلع سلاح مقاومت صادر شده است، از محتوا تهی کند. او به رغم اتخاذ تصمیم مستقل بر اساس منافع کشورش، همواره با ایجاد تفرقه و اختلاف میان سوریه و لبنان مخالفت ورزیده است.
شهید سیدحسن نصرالله در 2 سال اخیر با همه توطئهها برای ایجاد درگیریهای فرقهای سیاسی به مبارزه برخاسته و با تشکیل نشستهای گفتوگوی ملی، به عنوان مهمترین شخصیت طرفدار وفاق و همبستگی ملی مشارکت فعالانهای در آن داشته است. در جنگ اخیر هم یکی از موفقیتهای اصلی شهید سیدحسن نصرالله، حضور و سخنرانیهای سنجیده و تلاش برای حفظ وحدت ملی بوده است که در این زمینه نیز کارنامه بسیار موفقی از خود ارائه داده است، به گونهای که همه توطئههای دشمن را در ایجاد شکاف در جامعه لبنان برهم زده و مایه شگفتی همه آگاهان در کشورهای منطقه را فراهم آورده است.
پایان پیام