ماجرای «جاسم رمبو» در نوید شاهد شنیدنی شد
به گزارش نوید شاهد، کتاب «جاسم رمبو» نوشته داوود امیریان و شامل هشت داستان است. جلد دوم از این مجموعه پنج جلدی، با عنوان «ترکشهای ولگرد» منتشر شده است که داستانهای طنز دفاع مقدس را در بر دارد.
کتابهای دیگر این مجموعه پنج جلدی شامل «شمر و صدام و یارانش»، «ماردونا در سنگر دشمن» و «داماد فرماندهی لشکر» است. نویسنده در این مجموعه کتاب میکوشد با بهرهگیری از تصاویر طنزگونه، داستانهای خود را به مخاطب نوجوان عرضه کند. این کتاب به کوشش «ایران صدا» در نوید شاهد شنیدنی شد.
این کتاب شامل هشت داستان است: دیوانهی جبهه، آمیرزا عبدالطمع، در جستوجوی قهرمان، جاسم رمبو، عمو پفکی، آن شب که واویلا شده، نمکی و دستیارش، یک قدم دور از قبله.
در برشی از کتاب صوتی جاسم رمبو میشنویم:
نگاهی به علی کردم و با افسوس گفتم: «بازم خوش به حال تو، من که اگر حرف از جبهه بزنم، یا ننهام غش میکند یا آقاجان رودرواسی را میگذارد کنار و با کمربند میافتد به جانم. به جان علی، عشق جبهه دارد دیوانهام میکند.»
علی که از دو ساعت پیش کلافه و بیحوصله پای حرفهایم نشسته بود، مثل اسپندی که روی آتش انداخته باشند، جَست زد و با خوشحالی گفت: «آفرین، خودش است!»
با حیرت پرسیدم: «چی؟»
ـ دیوانگی!
ترش کردم و گفتم: «مرد حسابی! دو ساعت است دارم درددل میکنم که ننه و بابام نمیگذارند بروم جبهه و ماندهام معطل اگر تو بروی جبهه، دیگر کی سنگ صبورم میشود! حالا پرت و پلا میگویی؟»
علی چفیهاش را دور گردن انداخت. عجب لباس نظامی خوشرنگی هم داشت. از آن لباس پلنگیها که کماندوها به تن میکنند. نیش علی تا بناگوش باز شد و گفت: «مگر دنبال راهی برای جیم شدن و آمدن به جبهه نیستی پسرعموجان؟»
با خوشحالی گفتم:«هستم! اما چطور؟»
ـ دندان روی جگر بگذار عزیزجان! ببینم، پول چقدر داری؟
فصل اول: