شهید بندهای در حمد و ثنای پروردگار است
نوید شاهد: شهید «سید محمد طائی» فرزند «علی»، 30 خرداد 1333 در کرمان دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 13 آذر ماه 1359 به فیض شهادت نائل آمد. بخشهایی از وصیتنامه شهید را به بهانه سالگردش میخوانیم.
اگر به تير جفا كشته شدم چنانچه پيكرم ناشناخته گردد يا بیكفن روزیِ روزیخواران درگاه حق شود، اما چنانچه خواستِ خدا بر اين باشد كه در جايگاه شهيدان به خاكم بسپارند، پس اين نوشته را بر بالای قبرم بنويسيد آنچنان كه با گذشت زمان اگر اثری از قبرم باقی نماند، آن نوشته بر جای باشد.
بسم الله الر حمن الرحيم
روزگاريست كه پيكر خونآلود جوانی را به امانت اين زمين سپردهاند، پيكريست كه برای دوام بخشيدن به دين خدا قامت راست كرد و براي مصون داشتن آن از آسيب دشمنان خويشتن را سپر گرداند كه اگر مورد رضای حق قرار گرفته باشد.
جای بسی شكر و سپاس است و چگونه انتظار چشم داشتی تواند داشت، در حالی كه او را خدا داده است و به سوی خودش باز گردانده، پس رهايی از حياتی دردناك و رنجآور، قبر، ترس و وحشت، عالم برزخ و عذابِ سوزان جهنم بر او مبارک باد.
برای او بيم بسيار است كه مبادا در اين همه كردار و گفتار، مرزهای ريا و خودنمايی ريشه دوانده باشد و او را از راه صدق و اخلاص و صراط مستقيم به راه شرك و خطوط شيطان سوق داده باشد كه در اين صورت انتظار دارد تا همه درخواست كنندگان برای او از خداوند غفور طلب استغفار نمايند، آنچنان استغفاری كه آنان را از راه خلافی كه میرفتهاند باز دارد تا به حسب عامل خير شدن، خداوند او را مورد آمرزش قرار دهد، اما اگر خداوند منان بر او منت نهاده و از درگاه تفضلش او را در زمره شهدا قرار داده باشد.
بر اين خاک قدم با ملايمت بردار و اندكی تأمل و تفكر نما كه اينجا نشان از بندهای در حمد و ثنای پروردگار است، با هر نفسش شكريست و آرزو يش اين است كه در حيات جاودانهاش بتواند سپاس اين همه كه با رنج و سختیِ اندک به دست آورده را به جا آورد. او در زمانی زيسته كه رنج دوران طاغوت را چشيده و در تلاش برای به ثمر رساندن انقلاب اسلامی و بعد از آن در حفظ و نگهداريش سعي بسيار داشته است.
چشمانش به ديدار امامش منور گشت، سخن او را با جان و دل شنيد و در انجام فرامينش خدا را به ياری طلبيد و اكنون نيز شاهد و ناظر بر امانتداري شما و آيندگان است، با اين همه آرزو داشت كه ای كاش در مدت كوتاه زندگيش آنی خدا را از ياد نميبرد و لحظهای بدون رنج و سختی در انجام كارهای دشوار برای رضای خدا سپری نمیكرد، بسيار قرآن میخواند و هميشه از خدا طلب استغفار مینمود، بدون ترس از خدا به رحمت او دل نمیبست، از بيهودگیها دوری میكرد و از سرگذشت پيشينيان عبرت میگرفت، میدانست كه هر لحظه از زندگيش در حال امتحان دادن است؛ پس در حوادث و رويدادها بيهوده به خشم نمیآمد، غمگين و نااميد نمیشد و از سرور و شادی از خود بيخود نمیشد.
اينک كه مهلت او تمام شده، اميدوار است در اين امور آيندگان از او سبقت گيرند؛ زيرا نه رشک و حسادتی در اوست و نه الطاف الهی محدود است تا به واسطه آن از او چيزی كاسته شود.
در نهايت سفارش میكند شما را به تقوا و سبقت گرفتن در آن از ديگران زيرا: «و السابقون السابقون اولئک المقربون»
والسلام