خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «25»
شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «بعضی وقت‌ها كه به خوابگاه می‌آمد می‌رفت زير پتو و با گوشی روضه حضرت رقيه (س) گوش می‌داد و گريه می‌كرد...» قسمت بیست و پنجم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
اشک های یک شهید در روضه حضرت رقیه
 
به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «عسکر زمانی» 11 بهمن سال 1372 در روستای تیرازجان از توابع شهرستان ممسنی و رستم دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را در زادگاهش تا مقطع دیپلم با نمرات عالی گذراند. پس از دوران تحصیلی بی‌درنگ به خدمت مقدس سربازی رفت و در پادگان 07 کازرون مشغول آموزش گردید. چند ماهی از خدمت نظام وظیفه نگذشته بود که در دانشگاه سراسری «مهندسی برق» و دانشگاه امام حسین (ع) پذیرفته شد. او با علاقه‌ای که به ولایت داشت دانشگاه امام حسین(ع) را برگزید. وی سرانجام در 16 بهمن ماه 1394 در دفاع از حرم اهل بیت در سوریه به شهادت رسید.
 
 
متن خاطره خودنوشت قسمت «25»: اشک های یک شهید در روضه حضرت رقیه (س)
 
6 آبان 1392 ساعت 14:00، چند دقيقه پيش از حسينيه بعد از صحبت‌های مسئول تربيت بدنی در مورد فعاليت‌های ورزشی؛ ركوردها و اماكن ورزشی دانشگاه به خوابگاه آمديم.
 
امروز روزه هستيم. «روزهای دوشنبه هر هفته روزه ميگيريم» ديشب توی محافل گردان عزاداری و خاطره‌گويی همرزمان شهيدان صابرين برگزار بود. برادر همرزم خاطره‌هایی از شهيدان مصطفی صفری‌تبار؛ محمد محرابی‌پناه و يوسف فدايی نژاد را برای ما تعريف كرد.

در مورد شهيد مصطفی صفری‌تبار تعريف كرد كه ايشان بعضی وقت‌ها كه به خوابگاه می‌آمد می‌رفت زير پتو و با گوشی روضه حضرت رقيه گوش می‌داد و گريه می‌كرد.

و در ادامه گفت: او وقتی كه شهيد شد جدا از اصابت گلوله به سينه‌ی او تركشی به صورتش برخورد كرد كه علاوه بر زخم كبود شده بود. و اينكه هنگام خاكسپاری مادرش او را وارد قبر كرد اما مادرش نمی‌دانست كه صورت مصطفی به اون شكل افتاده بود و بعد كه فهميد گفت: ای كاش صورت او را می‌ديدم.

بعد مادرش گفت: وقتی بعد از شهيد شدنش رفتيم سر مزار حضرت رقيه سه بار مصطفی را ديدم كه يكی از آن ديدارها به اين نحو بود: كنار قبر حضرت رقيه نشسته بودم كه وقتی نگاه به دور خودم می‌كردم يكدفعه ديدم مصطفی كنارم نشسته و مستقيم را نگاه می‌كند و اصلا مرا نگاه نمی‌كند.

گفت: با دست صورتش را به طرف خودم برگرداندم كه ديدم طرف ديگر صورتش كبود است و سرم را برگرداندم و به مزار حضرت رقيه نگاه كردم و تا دوباره نگاه كردم ديدم نيست. السلام عليكم يا شهدا و الصديقين.

انتهای متن/
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده