داغ فرزند عزیز فاطمه(ع) آتشی انداخت در قلب همه
باز آمد فصل داغ کربلا
تازه شد داغ شهید نینوا
داغ فرزند عزیز فاطمه(ع)
آتشی انداخت در قلب همه
سوخت قلب رهنوردان رسول(ص)
ظلم بر طفلان و فرزند بتول
آل بوسفیان و مروان لعین
غرق خون کردند اردوی حسین(ع)
جمله را کشتند آن کافردلان
تا نماند نام احمد(ص) در جهان
تا که آثار علی پنهان شود
یکّه تازی بهرشان آسان شود
شام را از بهر خود آراستند
با شکوهی جَشن بر پا ساختند
کَس نمیدانست در آن انجمن
از علی گوید کسی دیگر سخن
زینب کبری سخنرانی نمود
شام را گویی که طوفانی نمود
بر یزید و لشکرش فریاد کرد
با سخن بنیادشان بر باد کرد
با زبان چون شیر میدان دار بود
در سخن چون حیدر کرّار بود
گفت ای مردم نمیدانید اگر
باز گویم اصل خود را مختصر
زینبم من دختر شیر خدا
مادرم زهراست دخت مصطفی
این سر بر نیزه میدانید کیست
پور حیدر میوه باغ نبیست
جرم ما ای مردمان پَست چیست
پایداری بر ره پاک نبیست
شامیان کردند با هم هلهله
این بود دخت علی(ع) و فاطمه(ص)
خارجی کی هست آل مصطفی (ص)
این حسین فرزند پاک مصطفی(ع)
انقلابی کرد در آن سرزمین
کردان لرزان کاخ آن پَست لعین
برگرفت از نابکاران کام را
کرد ویران پایگاه شام را