خاطرهای از نحوه مواجهه امام(ره) با ظلم و فساد
نوید شاهد: حضرت امام (ره) در هیچ یک از مقاطع مبارزه، به ویژه در 15 خرداد برخورد انفعالی نداشتند و همواره حرکتهای مذبوحانه رژیم را خنثی میکردند.
این موضوع زمانی تأیید میشود که میبینیم امام خمینی(ره) تفکرات اصلاحطلبانه و بنیادین خویش را در زمینه حکومتی مدون میکنند. این نکته نشان میدهد که صبر و استقامت ایشان به گونهای است که سالها اندیشههای خویش را در خلوت نگه میدارند و زمانی که احساس میکنند باید مطرح شود وارد عرصه مبارزه میشوند و لحظهای هم عقب نشینی نمیکنند.
امام خمینی(ره) از ابتدا به این مسأله اعتقاد داشتند که حکومت پهلوی از دوران رضاخان قصد براندازی و نابودی اسلام را داشه است، به گونهای که در سخنرانیهایشان اعلام کردند که آتاتورک در ترکیه و رضاشاه در ایران کمر به نابودی اسلام بستند که آتاتورک موفق شد اما رضاشاه نتوانست و پسرش محمدرضا پهلوی دنباله کار پدر را گرفت و روشهای پیچیدهتر نیز استفاده کرد. به همین خاطر امام معتقد به براندازی رژیم طاغوت و برپایی حکومت دینی بودند و این مهم در بهمن 1357 تحقق یافت.
تز ولایت فقیه در نزد امام(ره) صرفاً این نبود که حکومت شاه فاسد است پس باید نابود شود بلکه نوع تفکر فاسد را زیر سؤال میبرد.
بسیاری از افراد بر این باور بودند که حکومت شاه باطل است اما نمیدانستند برای جایگزینی حکومت چه باید کرد؟
امام خمینی(ره) جنبه فردی حکومت پهلوی را مردود میدانستند و در جنبه اثباتی نیز به ولایت فقیه و حکومت اسلامی نظرداشتند و همواره در این آرزو بودند که این اصل اسلامی را احیا کنند. منتها در زمان آیتالله بروجردی شرایط اجتماعی برای امام(ره) مهیا نبود که بتوانند چنین نظریهای را مطرح کنند و گسترش دهند.
البته از همان زمان این موضوع را به صورت ملایم و رقیق مطرح میکردند و در نامههایشان سالها پیشتر از 15 خرداد آمده است و در ملاقاتهایشان با آیتالله بروجردی به این موضوع اشاراتی داشتند که نشان میداد ایشان از جانب رژیم برای اسلام احساس خطر میکردند منتها ظرفیت روحی و معنوی ایشان باعث کنترل میشد که این موضوع پیش از موقع مطرح نشود.
اگرچه بسیاری از گروهها حتی پیش از 15 خرداد مبارزه خود را آغاز کرده بودند اما به نتیجه دلخواهشان نرسیده بودند زیرا شرایط لازم را نداشتند و توسط رژسم سرکوب شده بودند و امام(ره) با اشراف به این مسائل نمیخواستند حرکتی بکنند که بدون پشتوانه است.
مبارزه امام خمینی(ره) نیاز به این داشت که مردم به آمادگی روحی لازم برسند و ابعاد حکومت اسلامی را بشناسند، چه بسا در همان زمان گروهی تبلیغ میکردند که مبارزه امام خمینی(ره) برای ارضای حس جاهطلبی، مقام و حکومت است و مردم را منحرف میکردند.
رژیم شاه نیز در فقدان یک قدرت تمرکز معنوی پس از آیتالله بروجردی مرجعیت را به خارج از مرزهای ایران هدایت میکرد تا بدین وسیله به راحتی اسلام را در ایران تضعیف کند، به همین خاطر بلافاصله لایحه انجمنهای ایالتی ولایتی مطرح میشود که در آن شرط سوگند خوردن به قرآن عوض میشود و نمایندگان میتوانند به کتابهای آسمانی سوگند بخورند. اگرچه آنها که به قرآن هم سوگند میخوردند تابع سوگند خود نبودند اما سکوت در قبال چنین لایحهای توجیه پذیر نبود و امام(ره) هم از این لایحه به عنوان توطئه نام میبردند.