تقریظ آیتالله خامنهای بر کتاب «تنها گریه کن» رونمایی شد
به گزارش نوید شاهد به نقل از خبرگزاری فارس، به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، «یازدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت» همراه با انتشار تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر کتاب «تنها گریه کن» توسط مؤسسه پژوهشی، فرهنگی انقلاب اسلامی در تالار وحدت با حضور محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزیر ارشاد، علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور، برگزار شد.
بر اساس این گزارش، این مراسم امروز یکشنبه، ۳۰ آبانماه ساعت ۹ صبح، با حضور جمعی از خانوادههای معظم شهدا، پیشکسوتان جهاد و مقاومت و فعالان حوزه ادبیات و هنر دفاع مقدس، با رعایت دستورالعملهای بهداشتی برگزار شد.
همزمان با این مراسم، آیین ملی تجلیل از مادران شهدا و تقدیر از نویسندگان کتابهای مرتبط با دفاع مقدس در تمامی مراکز استانها برگزار شد.
هدیه ویژه رهبر انقلاب به مادر شهید
در این مراسم قرآن و انگشتر اهدایی رهبر انقلاب به خانواده شهید اهدا شد.
استقبال جامعه کتابخوان از کتابهایی که تقریظ رهبر انقلاب را دارند
«ایمان عطارزاده» معاون هماهنگی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب در این برنامه اظهار داشت: تجربه دورههای گذشته پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت نشان میدهد که انتشار توصیه، تحسین و تقریظ رهبر انقلاب بر آثار دفاع مقدس استقبال جامعه کتابخوان و مردم را به همراه داشته است.امیدواریم این کتاب هم با استقبال جامعه فرهنگی مواجه شود.
عطارزاده متذکر شد: اتفاقی که پس از انتشار تقریظ بر کتابها رخ میدهد، تولید آثار متنوع فرهنگی در قالب مستند، سرود، فیلم و... است، از این رو برای کتاب «تنها گریه کن» این اتفاق رخ داده و بناست امروز یادداشت رهبر انقلاب بر شعری که برای این کتاب سروده شده منتشر شود.
مختارپور: فرش حیات این بانوی گرامی با تار دیانت و پود انقلاب بافته شده است و هر یک از این حوادث گویی قطعه خاص و مهمی از شخصیت او را شکل میدهند
در ادامه این مراسم علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور به مقاله تالیفی خود در زمینه «نگاهی به نقش زنان در تاریخ معاصر ایران و انقلاب اسلامی (از مشروطه تا دفاع مقدس)؛
به بهانه رونمایی از تقریظ رهبر معظّم انقلاب بر کتاب «تنها گریه کن» اشاره کرد و بخشهایی از آن را برای حاضران خواند و گفت: زندگی خانم اشرف سادات منتظری را میتوان تاریخ مستند حیات زن مؤمنه انقلابی در قرن حاضر دانست. هر یک از آزمونها و سختیهای جانکاه و روحفرسایی که از دوران جوانی او مخصوصاً در دوره ۲۰ ساله از ۱۳۴۷ تا ۱۳۶۸ بر زندگی خانم منتظری گذشته کافی است تا نه یک فرد بلکه یک خانواده را به ناامیدی و انزوا و پرهیز از هرگونه فعالیت بکشاند و از نظر روحی به فرسودگی کامل منجر شود.
وی افزود: بیماریهای جسمی این بانو و آسیبهای سختی که برای محمد و زهرا در کودکی رخ میدهد و امید را در همه اطرافیان از بین میبرد گویی هر یک کورهای آتشین از دردهایی است که یکی پس از دیگری او را احاطه میکنند تا گوهر وجودی وی روزبهروز تعالی و تکامل یابد و پس از این ابتلائات به اسوه و نمونهای برای تمامی مردان و زنان جهان تبدیل شود.
دبیرکل نهاد کتابخانه ها تصریح کرد: فرش حیات این بانوی گرامی با تار دیانت و پود انقلاب بافته شده است و هر یک از این حوادث گویی قطعه خاص و مهمی از شخصیت او را شکل میدهند. نهال طیبه ایمان راسخی که از والدین خود به ارث برده با عبادت و توسل و زیارت رشد یافته و سرانجام به درخت شکوفا و تناوری تبدیل میشود که نه تنها خانواده و نزدیکان بلکه دیگر انسانها را نیز از دریای زلال خود سیراب میکند.
مختارپور متذکر شد: خانم اشرف سادات منتظری این مهربانوی ایران اسلامی از جهت دیگری نیز نمونه است. از این جهت که او نمونهای است از هزاران مادر شهیدی که جگرگوشههای نازنین خود را در دامان پُرمهر و عاطفه و مطهّر خود پروردند و درست در زمانی که هنگام لذتبردن از حیات فرزندان بُرنای خود بود مخلصانه و برای حفظ و حراست از دین و آیین و سرزمین مقدس خود نه تنها مانع حضور آنان در صحنههای خوف و خون و خطر نشدند که خود آنان را بدرقه کردند و افتخار ایثار را به دیگر شئون ارزشمند خود افزودند نظیر مادران دیگری از ایران و افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی که برای جلوگیری از تهاجم سپاه داعشی جهل و ارتجاع که اگرچه به ظاهر با شعارهای دینی اما در باطن در خدمت تام و تمام استکبار جهانی کمر اشغال سرزمینهای اسلامی و نابودی کامل تمامی آثار اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام بسته بود، فرزندان خود را به عرصه مقاومت اسلامی فرستادند و لقب پرافتخار مادران شهید مدافع حرم را بر سینه پُرمهر خود آویختند.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: امّا ماجرای این روایت عاشقانه مادرانه، بُعد افتخارآمیز دیگری نیز دارد و آن نقشآفرینی خانم اکرم اسلامی نویسنده کتاب «تنها گریه کن» است. خانم منتظری، مادر شهید محمد معماریان، متولد ۱۳۳۰ است. انقلاب اسلامی بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسیده، جنگ تحمیلی و دفاع مقدس از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ جریان داشته و حضرت امام خمینی در سال ۱۳۶۸ به ملکوت اعلی پیوسته است. خانم اسلامی در میانه این دفاع مقدس به دنیا آمده است و در پایان دفاع مقدس، سهساله و هنگام رحلت حضرت امام، چهارساله بوده است. در سال ۱۳۹۷، که کار مصاحبه و تدوین کتاب تنها گریه کن آغاز میشود خانم اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان، حدود ۶۷ساله است و خانم اکرم اسلامی حدود ۳۳ساله. مروری بر این تاریخها نشان میدهد انقلاب اسلامی امروز این افتخار را دارد که نسلی در آن پرورش یافته که با قوّت و صلابت و صداقت پرچم روایتگری و حفظ دستاوردهای مبارزات مردم مسلمان و آزاده ایرانی را بر دوش بگیرد و آن را تا سپردن به نسلهای بعدی حفظ و حراست کند. و این یعنی این نهضت زنده است و پرچم انقلاب اسلامی دوشبهدوش به نسلهای بعدی سپرده خواهد شد انشاءالله. آن زمان که شهید محمد معماریان هنوز یکسالونیمه بود و پزشکان از حیات او قطع امید کرده بودند خانم منتظری با توسل به خاندان عصمت و طهارت و خواندن نماز حضرت رسول (ص) شفای محمدش را گرفت و بعد از حیرت پزشک از معجزه شفای محمد یکجمله به او گفت: «ما بیصاحب نیستیم.» آری اسلام صاحب دارد، انقلاب اسلامی صاحب دارد، ایران صاحب دارد و حرم اهل بیت هم صاحب دارد. ما بیصاحب نیستیم.
وی در پایان افزود: درباره این کتاب خانم نغمه مستشار نظامی از بانوان شاعر کشورمان ترکیب بندی سرودهاند که مورد تحسین رهبر انقلاب هم قرار گرفت.
در بخش دیگری از برنامه نغمه مستشار نظامی سراینده ترکیب بندی که در راستای کتاب «تنها گریه کن» سروده شده بود بخشهایی از شعر خود را برای حاضران در تالار وحدت خواند.
تقدیر رهبر انقلاب از شاعری که ترکیب بندی تقدیم مادران شهدا کرد
در ادامه متن تقدیر و تحسین رهبر انقلاب بر شعر «نغمه مستشار نظامی» و توجه این بانوی شاعر به مادران شهدا منتشر شد.
در متن تحسین رهبر انقلاب آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
بسیار کار درست و به جایی کرده اند؛ آن بانوی شهید پرور و آن حماسه در خور چنین ستایشی ست. ای کاش برای دیگر مادران ارجمند شهیدان در قم مانند مادر شهیدان زین الدین و در سراسر کشور نیز زلال قریحه شاعران آثاری بیافریند. من هم آن کتاب را خوانده ام و چند کلمه تقریظ بر آن نوشته ام.
شعر نغمه مستشار نظامی در ادامه میآید:
بند اول
حماسه بی زن و زن بیحماسه بی معناست
که مرد بی مدد عشق در جهان تنهاست
کجاست خانهی سبزی بدون دستی گرم
که باغبان و پرستار و مرهم گلهاست
زن از نخست، اگر مادر است، اگر همسر
همیشه مظهر آرامش است و عطر صفاست
زنان لطافت تاریخی حکایاتند
که قصه گرچه غم انگیز، صبر زن زیباست
شبیه ساره صبور است و مثل مریم پاک
شبیه آسیه در مصر منجی موسی ست
اگر به هیئت بلقیس سرزمین سبا
وگر به هیئت هاجر نماد سعی و صفاست
بدون فاطمه(س) دنیا برای مولا هیچ
بدون فاطمه(س)پیغمبر خدا تنهاست
بدون زینب کبری(س) کدام خطبه ی ناب
طلایه دار پیام بلند کرب و بلاست
زمان رسیده به تکرار مادرانه ی عشق
بگو به نام خدا شرحی از ترانه ی عشق
بند دوم
بخوان به نام خدا داستان ایمان را
حدیث زینبی مادران ایران را
بخوان به نام خدا از شکوه بت شکنان
که روح تازه دمیدند باغ و بستان را
پس از حماسهی گردآفرین دوباره بخوان
غرور صف شکن این زن مسلمان را
به سمت لشکر طاغوت بی سلاح دوید
که جاودانه کند شوکت سلیمان را
اگر چه مادر و همسر ولی به راه "ولی"
گرفته در کف اخلاص گوهر جان را
بخوان حکایتی از صبر "اشرف السادات"
که یادگار بماند زنان دوران را
شکوه شیر زنی، مادری صبور و شکور
نماد عشق و بصیرت، غرورِ شعر و شعور
بند سوم
پیام روح خدا را شنید و جان آورد
از آفتاب نهان جلوه ی عیان آورد
پیام حضرتشان را رساند تا دلها
هزار جان به فدای عزیز جان آورد
به پیشواز حضورش چه عاشقانه شتافت
بصیرت از مدد پیر، ارمغان آورد
به عشق یاوری دین و پاسداری عشق
هرآنچه داشت در آن روز در توان، آورد
شبیه "چرخش گل سمت نور" می بالید
طلوع فجر ز بهروزی اش نشان آورد
زمان گذشت و بهاران رسید تا ایران
زمانه پرچم خورشید را عیان آورد
امام عشق به اعجاز انقلاب آمد
طراوتی به دل خسته ی جهان آورد
زمین خسته در آن التهاب تاب آورد
به یاری نفس عشق، انقلاب آورد
بند چهارم
نهال سرزده را گرم آبیاری شد
ستون خانهی او پایگاه یاری شد
کمی گذشت و کلاغان هجوم آوردند
زمان یاوری دین و پاسداری شد
اگر چه سنگر او پشت جبهه بود ولی
برای جبهه نشان امیدواری شد
بسیج کرد زنان را به نام حضرت عشق
به نام حضرت زهرا(س) سلام جاری شد
غذا، لباس، مربا، برنج، سبزی، آش
هر آنکه بود در آن جمع گرم کاری شد
چه کار بهتر از آیینه داری خورشید
که افتخار دلش بود یاری خورشید
بند پنجم
رسید نوبت دردانهی دلش، پسرش
گل محمدیاش، شاخسار پر ثمرش
نگاه کرد به مادر: "اجازه می خواهم"
کشید دست نوازش به گوشه ی جگرش
بلند گفت: "که من راضیم برو پسرم"
گرفت مصحف و پاشید آب پشت سرش
"خوشا به حال شماها که مرد مِیدانید"
به یاد خونِ خدا خون فشاند چشم ترش
خدا قبول کند از من این امانت را
فدای اصغر و اکبر، فدایی قمرش
فدای شاه شهیدان، برو برو پسرم
مباد باز بمانی ز یاری پسرش
به راه لشکر اسلام جان و دل دادم
چه غم اگر که نماند ز خادمی اثرش
شکوه مادری و ذکر یا رب و یارب
به جان و دل همه در راه حضرت زینب(س)
بند ششم
محمّد آن گل باغ محمدی بالید
همین که صبر و تولّای مادرش را دید
نگاه کرد به دستان زخمی مادر
کنار چادر و دستان خسته را بوسید
به شرم گفت به فکر لباس آخرتم
و شال سبز، اگر پیکرم به خانه رسید
مرا به دست خودت خاک کن، دعایم کن
به صبر زینبی و اجر مادران شهید
مباد اشک بریزی و خم شود کمرت
بایست محکم، من زنده ام مکن تردید
فقط به خلوت خود گریه کن به یاد حسین(ع)
به شکر آنکه نگاهش به جان ما تابید
گذشت چندی و از گل خبر نیاوردند
خبر از آن گل خونین جگر نیاوردند
بند هفتم
گواه می دهد این دل که یار می آید
گل محمّدی ام نامدار می آید
دل شکسته مبادا که آه و ناله کنی
که با رسیدن یارت قرار می آید
خبر رسیده به قلبم ز کاروان شهید
که سرفراز از آن کارزار می آید
خبر رسیده به جانم علیاکبر من
هزار زخم به جان، استوار می آید
به سر شتافته این جان و دل خوش آمدگوی
به پیشواز تو ای غمگسار می آید
خوش آمدی ز سفر، مادرت فدایت باد
به خانه آمدهای، خانهی دلت آباد
بند هشتم
حماسه بی زن و زن بی حماسه بی معناست
که بر سر شهدا، دست حضرت زهراست
چو کوه در وسط قبر نوجوان شهید
اگر چه در جگرش داغ عصر عاشوراست
چوکوه چادر خاکی به سر، دل مادر
به جستجوی نشانی ز خاک کرب و بلاست
چنان شکوه دماوند در غم فرزند
چنین صلابت نستوه، ناب و بی همتاست
گذاشت صورت فرزند را به سینه ی قبر
به خاک گفت که این نوجوان حبیب خداست
کنون که بار امانت به خاک می سپرد
به سربلندی دردانهاش سرش بالاست
چه شیر کوه زنی، مثل مادرش زهرا(س)
صبور و شکرگزارست و در دلش غوغاست
شکوه زینبی و صبر اشرف السّادات
نماد و جلوه ی ایثار مادر شهداست
گلم رسید، سرافراز و روسپیدم کرد
به شانزده غزلش مادر شهیدم کرد
بند نهم
اگر چه در غم روی تو نیستم تنها
چنان که خواسته بودی گریستم تنها
تو در کنار منی هر نفس، خدا اینجاست
نه، صادقانه بگویم که نیستم تنها
گرفته دست مرا هر زمان به مرحمتی
هر آن زمان که به یادت گریستم تنها
تو خواستی که نبیند غم مرا دشمن
تو خواستی که چو زینب(س) بایستم تنها
تو خواستی که ببینی که من سر افرازم
که یاد اوست همه هست و نیستم تنها
بخوان دوباره بخوان روضه خوان، هلاک شدم
به یاد حضرت ارباب زیستم تنها
شکسته پا و زمینگیر و خسته ام مادر
محرم است ببین دلشکسته ام مادر
بند دهم
صدای نوحه مرا برد تا کجا آن شب
صدای نوحه و بال فرشته ها آن شب
صدای نوحه و عطر شهید و دیدن تو
مرا رساند به دیدار کربلا آن شب
نگاه کردی و گفتی چرا شکسته دلت
گرفت دست تو دلتنگی مرا آن شب
نه درد ماند به پایم نه غم میان دلم
گرفتم از نفس آشنا شفا آن شب
علی اکبر من از زیارت ارباب
رساند هدیه سبزی به مبتلا آن شب
نشان ماست همان شال سبز کرب و بلا
که عطر دوست مرا برد تا خدا آن شب
"منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز"
بند یازدهم
نگاه کردی و گفتی دگر نیازی نیست
به این همه خطر و دردسر نیازی نیست
به دردهای پیاپی به زخمهای عمیق
به این همه غم و اشک و ضرر نیازی نیست
نیاز نیست ببندی دوباره پایت را
به نسخه های همه بی اثر نیازی نیست
زیارت تو قبول است و سعی تو مشکور
به راه دور و به رنج سفر نیازی نیست
همین دو بال پریشان برای تو کافی ست
بپر پرنده ی زخمی، به پر نیازی نیست
به شال سبز حسینی رسیده است شفا
به قرص و مرهم و دارو دگر نیازی نیست
نماند درد و غمی تا رسید نام حسین(ع)
دوباره روضه بخوان دل به احترام حسین(ع)
بند دوازدهم
بگو ستاره نتابد، پرنده پر نزند
که عاشقانگیاش را، کسی نظر نزند
صدای شیههی اسبان بی سوار، ای کاش
نمک به قلب پر از زخم، بیشتر نزند
به پیشواز شهیدان فرشته ای آمد
به گاهواره ی اصغر، بگو که سر نزند
عموی تشنگی آمد، سپر بیاور عشق
که خصم بر تن صد پاره اش دگر نزند
اگر چه خیمه ی زینب، سراچه ی درد است
بگو که لشکر غم بیش از این به در نزند
سکوت دشت پس از سور و شادی دشمن
چگونه شعله ی حسرت به هر جگر نزند
در آتش غمش اسپند دود کرده دلم
که عاشقانگیاش را کسی نظر نزند
به لطف عشق حسین (ع) و به اقتدای ولی
گشوده شد گره بسته ام به نام علی(ع)
نغمه مستشارنظامی
پس از این بخش، گروه تئاتر «شهر آشوب» به اجرای برنامه نمایشی از متن کتاب پرداختند.
مادر شهید«محمد معماریان»: ما هر چه داریم از امام حسین (ع) است
اشرف سادات منتظری مادر شهید«محمد معماریان» در این برنامه به کرامتی که از فرزند شهید خود دیده بود اشاره کرد و گفت: ما هر چه داریم از امام حسین (ع) است هر چه میخواهید دست به دامن امام حسین(ع) شوید.
کتاب «تنها گریه کن»، روایت زندگی «اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان»، در دوران مبارزات انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و پس از آن است که به قلم خانم اکرم اسلامی تدوین و توسط انتشارات حماسه یاران منتشر شده است.
پیش از این دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی در همایشهای جداگانهای از نویسندگان و راویان کتابهای «نورالدین پسر ایران»، «پایی که جا ماند»، «لشکر خوبان»، «من زندهام» ، «آن بیستوسه نفر»، «وقتی مهتاب گم شد، گلستان یازدهم، دختر شینا، آب هرگز نمیمیرد»، «فرنگیس»، «در کمین گل سرخ»، «مربعهای قرمز» و «عصرهای کریسکان» تقدیر نموده و یادداشتها و تقریظهای رهبر انقلاب اسلامی را بر این کتابها منتشر کرده بود.
انتهای پیام/