نوید شاهد-شهید هادی قنبری در قسمتی از وصیت‌نامه خود نوشته است: «انگيزه من از رفتن به جبهه سه چيز است: عشق به خدا، عشق به اسلام و عشق به شهادت فی سبيل‌الله.»

عشق به شهادت فی سبیل‌الله مرا راهی جبهه کرد

به گزارش نوید شاهد، شهید«هادی قنبری وشنویی» فرزند«علی محمد»، 2 فروردین 1341 دیده به جهان گشود. این شهید والامقام آبان‌ماه 1361  مصادف با 10 محرم همان سال و عاشورای حسینی، در سومار به فیض شهادت نائل آمد. بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید قنبری را می‌خوانیم.

بسم الله الرحمن الرحيم

انا لله و انا اليه راجعون

و لا تحسبن الذين قتلو فی سبيل‌الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون(سوره آل عمران، آيه 164)

مپنداريد كسانی كه در راه خدا كشته شده اند، مرده اند بلكه زنده اند و نزد خدا روزی می‌خورند.

خداوندا! تو را شكر می‌كنم كه به من راه نشان دادی، تا رهرو راهی باشم كه رضايت توست.

ايزدا! تو را شكر می‌كنم كه من در خانواده‌ای پرورش يافتم كه مقيد به اجرای احكام الهی هستند كه هيچ‌گاه در درست پرورش دادن من قصور نكردند.

پدر و مادر عزيزم! شما می‌دانيد كه من امانتی بودم نزد شما و شما از اين امانت را به درستی نگهداری كرديد، برای چنين روزی كه اسلام در خطر است و مورد هجوم دشمنان اسلام قرار گرفته است.

خداوندا! ما را خلق كرده‌ای و ما در اختيار تو هستيم و خود را تا لحظه شهادت وقف تو كرده‌ايم و از تو می‌خواهم كه به اين بنده ضعيف خودت نيرو و قوتی عطا كن تا بتواند تا آخرين لحظه خدمتگزار اسلام باشد.

خداوندا! من به جبهه نيامده ام تا بگويند فلانی به جبهه رفته، به جبهه نيامده‌ام تا قهرمان جنگ شوم، به جبهه آمده‌ام تا به هدف نهائی خويش كه اسلام و قرآن است برسم، و از تو می‌خواهم كه ياريم كنی.

پروردگارا! دوست دارم كه شهادت را كه وسيله‌ای برای رسيدن به هدفم نصيبم گردانی.

من عاشق معشوقی هستم كه تا او را نيابم آرام نخواهم گرفت و راه رسيدن به آن معشوق شهادت فی سبيل‌الله است.

يارب از تو می‌خواهم كه يک لحظه مرا به خودم وامگذاری و مرا در مبارزه با نفس خويش پيروز گردانی.

پروردگارا! من در همه جا، در هر حال به فكر و يادت بودم و از تو می‌خواهم كه در هنگام شهادت مرا تنها نگذاری.

پدر، مادر، خواهران و برادران عزیزم! اگر من لياقت شهادت در راه خدا داشتم و به اين درجه نائل شدم، از همگی شما می‌خواهم كه به هيچ وجه ناراحت نشويد و هميشه خدای خويش را از ياد نبريد و به فكر و ياد خدا باشيد تا آرامش قلب پيدا كنيد، كه قرآن می‌فرمايد: الا به ذكر الله تطمئن القلوب.

از پدر و مادر عزيزم می‌خواهم كه مرا حلال كنند؛ زيرا اين برای من خيلی مهم است و حلاليت را هم از ديگران می‌خواهم. از خداوند متعال می‌خواهم كه به شما پدر و مادر عزيزم صبر جليل عطا فرمايد.

از خانواده خويش و عموم مردم می‌خواهم كه دست از حمايت روحانيت كه محور اصلی استقلال و آزادیِ جمهوری اسلامی هستد بر ندارند؛ زيرا ابر قدرتهای شرق و غرب و منافقين بدتر از كفار، روحانيت و سمبل آن امام خمينی را مانع و سدی در مقابل راه خود می‌بينند و در طول تاريخ در فكر نابودی روحانيت بوده‌اند كه شكر خدا موفق نشده‌اند.

از مسلمانان می‌خواهم كه برای تعجيل در ظهور امام زمان(عج‌الله) دعا كنند و همچنين از خداوند عاجزانه بخواهند كه امام عزيز ما را تا ظهور حضرت مهدی(عج‌الله) برای ما نگهدارد.

انگيزه من از رفتن به جبهه سه چيز است: عشق به خدا، عشق به اسلام و عشق به شهادت فی سبيل‌الله.

از برادر كوچكم مهدی و ديگران می‌خواهم كه ادامه دهنده راه شهدای به خون خفته اسلام و قران باشند.

برادر عزيزم رضا جان! ان‌شاالله كه نوجوانی كوشا، فعال و پر تحرک برای اسلام باشی كه هست و ان‌شاالله بتوانی در پشت جبهه خدمات ارزنده‌ای برای جامعه اسلامی انجام دهی و هر قدمت برای رضا الله باشد.

«والسلام»

هادی نيمه شب 1361/7/10

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده