برادرم! مسئولیت خون شهدا را بر دوش نگه دار
به گزارش نویدشاهد، شهید«مجید حجتی رزگی» فرزند«محمد»، یکم آبانماه 1339 تربت حیدریه دیده به جهان گشود. این شهید والامقام، 9 آذرماه 1360 به فیض شهادت نائل آمد. بخشهایی از وصیتنامه شهید حجتی را میخوانیم.
با درود به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران و بنيانگذار جمهورى اسلامى، امام خمينى و با سلام به كليه رزمندگان و ملت حزبالله ايران كه با حضور هميشه خود در صحنه، روح شهيدان را زنده و شاد مینمايند.
پدر و مادر عزيزم!
كه همچون حسين(ع) و مادر علی اكبر(ع)، علی اكبرى پرورانديد و اينك به يارى حسين زمان فرستاديد تا با نثار جان خويش در راه حسين(ع)، رهبرى حسين زمان، تا اسلام عزيز را با حاكميت بر تمام جهان نيرو بخشد.
اكنون كه وصيتنامه را مینويسم، شب حمله است. شبى است كه حملهاى را با نام كربلا میخواهيم به اميد حق و تحت فرماندهى امام زمان(عجالله) شروع كنيم.
در اين حمله حتما جهت گشايش راه، خون لازم داريم، زيرا راه حق از همان اول، از عصر پيامبر(ص) تا به حال با خون گشايش يافته است و اكنون شايد خون من هم قابل آن باشد تا قطرهاى از رود خروشان اين راه باشد.
اميدوارم كه شهادت من شما را در راه اسلام و در راه اطاعت از رهبرى حسين زمان، امام خمينى مقاوم نمايد و هميشه به فكر آن باشيد تا اسلام باشد، اگر چه جوان خود را در اين راه بدهيد.
اميدوارم به هيچ وجه از خود هيچگونه ناراحتى و عكسالعمل در قبال شهادت من نشان ندهيد تا اينکه دشمنان ما بفهمند و ببينند كه ما پيرو مكتب حسين(ع) هستيم و همچنانكه امام خمينى فرمود: «بكشيد ما را، ملت ما بيدارتر میشود.»، شما بيدارتر و هوشيارتر شدهايد.
من از شما میخواهم كه هميشه به ياد خدا باشيد و براى فرج امام زمان و سلامتى امام دعا كنيد. از شهادت من ناراحت نباشيد و به فكر اين باشيد برادر و خواهرم را آنچنان تربيت كنيد كه ادامه دهنده راه شهدا و امام حسين)ع( باشند.
مادرم!
درست است كه 20 سال مرا بزرگ كردى و شبهاى زيادى از خواب بيدار شدى و مرا شير دادى، ولى حالا من از تو میخواهم كه به جاى ناراحتى، هميشه دعا كنيد.
از برادرم میخواهم كه مسئوليت خون شهدا را بر دوش محكم نگه دارد و فعالانه در جهت انقلاب كار كند.
در پايان، سلامتى همه شما، موفقيت و پيروزى اسلام و سلامتى امام امت را خواهانم.
والسلام.
مجيد حجتى