چهارشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۲۴
نوید شاهد_ شهید حجت الاسلام و المسلمین «میرزا محمود تقی پور» یکی از رزمندگان ایرانی لشکر فاطمیون بود که نام جهادی "ابوقاسم" را برگزید و با ارادت به بی بی حضرت زینب (س) مدافع حرم شد و اربعین 1396 در سوریه به شهادت رسید.

شهادت آرزوی قلبی فرزندم بود

مادر شهید «میرزا محمود تقی پور» در گفت و گو با خبرنگار نوید شاهد با بیان اینکه پسرش با شنیدن اخبار ناآرامی در اطراف حرم حضرت زینب بی قرار شده بود اظهار داشت: فرزندم از نوجوانی دقت ویژه ای برای تقویت فضائل اخلاقی در وجودش داشت. همین موضوع باعث شده بود که نزد کسانی که او را می شناختند جایگاه ویژه ای داشته باشد.

وی افزود: در گفتار و کردار محمود خلوص نیت موج می زد. از همان نوجوانی هر کاری که انجام می داد فقط برای رضای خدا بود. در آن سن کم بدون اینکه من و پدرش خبر داشته باشیم در جلسات حوزه علمیه شرکت می کرد و از طریق دوستانش مطلع شدیم. دلیلش هم این بود که برای جلب رضایت من و پدرش این کار را انجام می داد.

مادر شهید در ادامه صحبتهایش گفت: من که مادرش بودم یا همسرش که سال ها با او زندگی کرد بعد از شهادت در جریان بسیاری از کارهای خیرخواهانه اش قرار گرفتیم. شهید پشتکار خاصی در انجام کارها داشت. نمونه بارز این ویژگی اخلاقی بود که وقتی تصمیم گرفت به سوریه برود با سختی های فراوانی که داشت بالاخره خودش را به آنجا رساند. یکی از دوستانش تعریف می کرد که آنقدر او را در پادگان های مختلف شهر قم دیده که فکر می کرده محمود دوران سربازی اش را می گذراند.

وی اضافه کرد: بسیاری از دوستان محمود بعد از شهادت متوجه شدند که او برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه رفته است. شهید نسبت به همه بسیار مودب رفتار می کرد. برای او بزرگ و کوچک فرقی نمی کرد و در برابر همه با احترام رفتار می کرد. بارها وقتی خواب بودم طوری که متوجه نشوم کف پای من را بوسیده بود. وقتی از او دلیل این کار را می پرسیدم می گفت که می خواهم شخصیتم بزرگ شود.

مادر شهید یادآور شد: یکی از استادان محمود بعد از شهادت تعریف می کرد که بعد از جلسه در ورودی می ایستاد و سرش را پائین می انداخت تا در حین بیرون رفتن سوالش را از من بپرسد. محمود در رفتارش دقت می کرد تا مبادا کسی را برنجاند.

وی افزود: شخصیت فرزندم طوری بود که می دانستم شهید می شود. شهادت آرزوی دیرینه فرزندم بود که خوشحالم عاقبت به خیر شد. نه تنها فرزند من بلکه همه شهدا در زمان حیات خود را شهید کردند تا در نهایت با شهادت از این دنیا بروند. محمود اعتقاد داشت که شهادت بالاترین مقام نزد خداست و از خدا می خواست روزی اش کند.

مادر شهید خاطرنشان کرد: شهدای والامقام مالامیری، صدرزاده و آوینی همیشه الگوی او بودند. او ارادت خاصی به اهل بیت (علیهم السلام) داشت. این ارادت باعث شده بود که در نوجوانی امضائی که برای خودش انتخاب کرده بود «سائل الزینب (س)» باشد. نام هیئتی که در نوجوانی آن را تاسیس کرد «یا زینب (س)» بود.

وی افزود: در سال 1395 وقتی به کربلا مشرف می شود زیر قبه اباعبدالله الحسین (ع) از امام رضا (ع) می خواهد که توفیق دفاع از حرم حضرت زینب (س) نصیبش شود تا در اربعین 96 به شهادت برسد. محمود دوست داشت در سن و سال حضرت علی اکبر (ع) به شهادت برسد. شب قبل از عملیات که منجر به شهادتش می شود روی کاغذی می نویسد که فردا شهید می شوم و این آخرین دست نوشته من است. در نهایت آرزویش برآورده می شود و سال بعد در حین دفاع از حرم حضرت زینب به مقام رفیع شهادت می رسد. از خدا می خواهم کمک ما کند تا شرمنده شهدا نباشیم.

روحش شاد و یادش گرامی.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده