دوشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۷
نوید شاهد – مادر شهید "محمدهادی جواهری" نقل می‌کند: «برای تسلی دلم به امامزاده یحیی (ع) رفتم. در حیاط امامزاده، چشمم به چهل و پنجاه تا قبر افتاد. بعضی از آنها چند طبقه بود. طول کشید تا از امامزاده و قبرها دل بکنم و به خانه برگردم. چند روز بعد خبر شهادت محمدهادی به ما رسید. یکی از همان قبرها نصیب پسرم شد.» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، شما را به مطالعه خاطرات این شهید والامقام دعوت می‌کند.

قبری که به آن دل بسته بودم، نصیب پسرم شد

به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید محمدهادی جواهری دهم اسفندماه ۱۳۴۲ در روستای لاسجرد از توابع شهرستان سمنان به دنيا آمد. پدرش نورعلی و مادرش خوشقدم نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. كارگری می‌‌كرد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. يكم آبان‌ماه ۱۳۶۱ با سمت ديد‌بان در شلمچه بر اثر اصابت تركش به سر و شكم، شهيد شد. پيكر وی را در گلزار شهدای امامزاده یحیای شهرستان زادگاهش به خاک سپردند.


مامورها تا پشت در آمدند!
چندمین شبی بود که دیر وقت به خانه برمی‌گشت. آن شب صدای مأمورهای رژیم را از توی کوچه‌مان شنیدیم. محمدهادی اشاره کرد که ساکت باشیم. مأمورها تا پشت در ما هم آمدند. چند ضربه محکم به در زدند و ما در را باز نکردیم. با رفتن آنها همه به اتاق برگشتیم.

زیر نور مهتابی نگاهی به سر تا پای محمدهادی انداختم. دست و صورتش سیاه شده بود و لباس‌هایش بوی نفت و دود می‌داد.

گفتم: «مگه حکومت نظامی نیست، پس چرا بیرون موندی؟ اگه بلایی سرت بیاد چی؟» با خنده گفت: «جاتون خالی. با کمک تعدادی از مردم، مجسمه شاه رو با طناب بستیم و پایین کشیدیم!»
(به نقل از پدر شهید)

 

قبری که به آن دل بسته بودم، نصیب پسرم شد
برای تسلی دلم به امامزاده یحیی (ع) رفتم. در حیاط امامزاده، چشمم به چهل و پنجاه تا قبر افتاد. بعضی از آنها چند طبقه بود. طول کشید تا از امامزاده و قبرها دل بکنم و به خانه برگردم. چند روز بعد خبر شهادت محمدهادی به ما رسید. یکی از همان قبرها نصیب پسرم شد.
(به نقل از مادر شهید)

 

منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت

 

از دست‌های بابا خجالت می‌کشم

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده