شهید؛ از هدایت تا شفاعت
«شهید؛ از هدایت تا شفاعت»
شهادت والاترین واژه ای است که در عالم خلقت نورافشانی می کند و حقیقت هستی را به نمایش می گذارد. شهید از فرازها گذر می کند و بر حیطه آنچه موجود است نظر می افکند، همراه می شود با هر آنچه در عالم سیر می کند و می داند آنچه را که در عروج نیاز است. مسأله ای در این وادی برای او لاینحل نمی ماند و از هزار توهای این عالم خاکی به سلامت می گذرد. آنچه در این عالم ، سرگردان مانده را راهنمایی می کند و برگره های برجای مانده کلید گشایش می شود. ادراک در عالم شهید نظاره حق است و معارف بشری در نظرگاه او دفتری گشوده و خوانده شده، از کلام و واژه عبور کرده و به متن و لب منظور رسیده است. نمی توان تصوراتی از جنسِ عالمِ واقع برای او تصور کرد؛ چرا که معنا را معنا بخشیده و جلوه را متجلی کرده است. حقیقت آن است که ما شهید و شهادت را، ادراک خود معنا می کنیم و در باطن آن تصوری خاکی و ناسوتی داریم، چرا که هنوز «ارتزاق عند رب» را تجربه نکردهایم و بر سفره، رزق الهی در لاهوت ننشسته ایم. تصورات عالم دنیا در قیاس با عالم لاهوت نه در وصف ماست و نه ادراک و تجربه ی ما، آن قدر می دانیم که معارف الهی شهید و شهادت را کمال انسانی می داند و منزلتی برای آن قائل است که حضرت امیر(ع) در مقام دعا و مسألت از ذات ربوبی می فرماید:
«نسال الله منازل الشهداء» (از خداوند جایگاه شهیدان را طلب می کنم.) لذا جایی که آن انسان کامل آرزو دارد مسلماً منزلتی بی رفیع و غیرقابل تصور دارد. و اما آنچه شهید برآن صحه می گذارد راهی است که جز سعادت و فلاح نیست. که پیامبر(ص)فرمود:
«فَوْقَ كُلِّ ذِي بِرٍّ بَرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ اَلرَّجُلُ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ»
« بالاتر از هر خیر و نیکی، خیر و نیکی دیگری وجود دارد، تا آن که انسان در راه خدا کشته شود، که از آن بالاتر جایگاهی یافت نشود.»
چرا در معارف ما این قدر به این اتفاق سترگ و زیبا تأکید می شود؟ چونکه اوج حرکت انسان کامل رسیدن به شهادت است. پس جز با شهادت به تکامل و کمال انسانی نخواهیم رسید، هر قدر هم که تلاش و مجاهده شود. اما آن که خداوند مجاهدت را در سیر زندگی بشر قرار داده است برای حرکت در این مسیر بسیار مطلوب و نیل به این سعادت عظیم و بی مانند است. شهید مرتبت والا و بی توصیف زمینی دارد. از ظرفیتی برخوردار می شود که هدایت گر و شفیع می شود، آخرین مراحلی است که یک انسان کامل می تواند به آن دست یابد. نقش هدایتگر، نقش انبیاء و رسالت رسل الهی است و شفیع واسطهای است که خداوند به حرمت او عنایت ویژه می کند و مرحمت و لطف مزید و نامتناهی را ارزانی می دارد. شهید نفس مطمئنه ای است که در جنت الهی وارد می شود و مخاطب خاص خداوند می گردد.
امام خمینی(ره) درباره این مسأله می فرمایند:
«جلوه شفاعت شافعان در این عالم، هدایت آنهاست و در آن عالم، باطن هدایت، شفاعت است. اگر از این هدایت بی بهره شدی، از شفاعت نیز بهره ای نخواهی برد و به هر قدر هدایت شوی، شفاعت شوی.»
لذا جایگاه رفیع شهدا که شفاعت هفتاد نفر را می توانند، بستگی به هدایت شفاعت شوندگان در این عالم دارد که همان هدایت آنها به سمت و سوی قرب الی الله است وچنانچه در این عالم به تأکیدات شهدا در وصایا و توصیه های آنان توجه نشود، مسلماً هدایتی صورت نپذیرفته، که ما انتظار شفاعتی داشته باشیم؛ یعنی شفاعت شوندگان باید اهلیت داشته باشند تا ظاهر و باطن همسو شود و وجود از باوری در فعل بهره مند شود که جز وحدت ذهن و عمل نباشد. امروز، روز هدایت شدن است و فردا روز شفاعت گرفتن؛ دریابیم که چه می کنیم و به چه سمت و سو حرکت می کنیم و برچه صحیفهای یادگاری مینویسیم و دفتر زندگی مان را چگونه ورق می زنیم.
1399/12/3