ترانههاي زخمي باران...
يکشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۵
سرود مخفي ماه/ درنبض پرتلاطم چشمه سار كوچك/ ميدرخشد و/ تاريك ميشود
سرود مخفي ماه
درنبض پرتلاطم چشمه سار كوچك
ميدرخشد و
تاريك ميشود
اي كاش! بغض تندري
ترانههاي زخميِ باران را
به تكلمهاي دريا، ميبخشد
پلاكهاي مذاب
دستي قلم شده
و ساعت مه، در مدارِ مسدودِ زمان خواب رفته است
كبوتري نوبال
برخواب خاموشي مرداب
مرده است
لكنتِ هفت گرهِ ني
برگلوي باد
پردههاي تاريكِ خاكستر
بر چشمان ناگشودهي سپيده دمان
بوي خردل، جويباره خوناب
و ترّنمِ ترانهي تلخ
كه از هزارهي هجران، ميآيد
در دور دست ما
كسي
سوره مريم را
در گوش آلالههايِ نو شكفته، ميخواند و
ميگريد
و قنوتِ ناتمامِ كسي
هم پيالهي سرشارِ شقايقها
راز تشنگي دريا را
براي لبهاي برخاك ريخته
معني ميكند
شاعر: تيمور ترنج
نظر شما