زندگی نامه شهید حمید چیذری
شهید حمید چیذری در سال 1343 در قصبه چیذر و در یک خانواده مذهبی بدنیا آمد. در همان سنین کودکی همراه پدر و بعد خود بتنهایی در جلسات قرآن شرکت می کرد وخیلی زود قرآئت قرآن را بخوبی فرا گرفت. از نظر اخلاقی بسیار مهربان و قانع بود و هیچگاه بخاطر شکم فریاد نمی زد.
در زمان انقلاب در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می کرد و سعی داشت تا اعلامیه های امام را بدست آورده و پخش کند. در 12 بهمن سال 1357 که امام به ایران تشریف آوردند سر از پا نمی شناخت و همراه امت حزب الله مسافت تا بهشت زهرا را پیاده طی نمود. در زمان تشکیل بسیج و در اولین روزها در این ارگان جوشیده از مردم ثبت نام کرد. و علاقه زیادی به این کار داشت، در چند دوره رأی گیری به پاسداری از صندوق های رأی پرداخت. در گروه مقاومت که بود به مسئله تبلیغات اهمیت زیادی می داد و همیشه از بی نظمی ها در این راه می نالید. همیشه سعیش این بود که این بی نظمی ها را از بین ببرد. در زمان مبارزه علیه بنی صدر و در زمان اعان جنگ مسلحانه منافقین چاقو به دست گرفته و همیشه حتی شب ها هم با همان ساح سرد به گشت در خیابان ها می پرداخت. بعد از فاجعه هفتم تیر همیشه می گفت: ای کاش قطعه کناری آقای بهشتی پرنشود تا من هم شهید شوم و در کنار آنها و همسایه آنها باشم. خوشا بحال آنها که این سعادت نصیبشان شده بود.
در نمازهای جمعه و دعای کمیل همیشه شرکت می کرد و همواره سعی می کرد که دوستان را هم به اینکار تشویق کند و جلسات قرآن برگزار می کرد و همت زیادی بکار بست تا دوستانش را هم با قرآن آشنا کند.
