رو به صبح
بیا دوباره به یمن فرار اهریمن
هر آنچه بوي بدي می دهد خراب کنیم
نماي شب زده شهر مهربانی را
پر از سپیده زیباي آفتاب کنیم
براي سبز شدن ریشه هاي هستی را
به خاك باغچه پیوند جاودان بزنیم
میان کوچه و پس کوچه هاي جنگ زده
ز عشق سقف بسازیم و آشیان بزنیم
در این دیار گذشته است فصل تاریکی
تمام پنجره ها رو به صبح باز شدند
ز خون روشن آنان که جان فدا کردند
معابدند که آماده نماز شدند
در این دیار هم آواز با شقایق ها
قصیده اي به بلنداي عشق می مانیم
پر از نسیم بهاري براي باغچه ها
سرود سبز، سرود جوانه می خوانیم
در این دوباره آزادي، این دوباره صبح
بتاب عشق، که باز آسمان شهر آبی است
بیا مهاجر دلتنگ، سوي خانه خویش
که این مسیر دگر انتهاي بی تابی است
سروده: مهرناز آزاد – اصفهان
به مناسبت آزادسازي خرمشهر
منبع: کتاب زخم سیب (مجموعه اشعار برگزیده پانزدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس)،حسین اسرافیلی،نشر صریر