راز پُرفروش شدن کتاب «راز درخت کاج» از زبان نویسنده
به گزارش نوید شاهد؛ معصومه رامهرمزی یکی از امدادگران دوران دفاع مقدس است که از سال 1359 و در سن 14 سالگی به عنوان امدادگر، از پشتیبانی هلال احمر جنوب به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد. این رزمنده آبادانی، نویسنده ادبیات پایداری نیز هست که امسال در سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، دارای چهار عنوان کتاب به نامهای «راز درخت کاج»، «من میترا نیستم»، «امدادگر کجایی» و «یکشنبه آخر» است.
رامهرمزی کتاب «رازِ درخت کاج» را در سال 88 با همکاری نشر شاهد به چاپ رسانید و این روزها در قفسه‌های کتاب غرفه نشر شاهد در نمایشگاه بین‌المللی به فروش می‌رود.
وی در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد، ضمن بیان اینکه ویژگی‌ها و برتری‌های "سوژه"، مهمترین علت پُرفروش شدن کتاب است، درباره چگونگی انتخاب سوژه نیز توضیح داد: من از سالهای جنگ با خواهران شهیده زینب کَمایی (شخصیت اصلی کتاب رازِ درخت کاج) آشنا بودم و در کنار یکدیگر در دوران دفاع مقدس به عنوان امدادگر خدمت می‌کردیم. زمانی که زینب شهید شد، من و خواهرانش در بیمارستانی در شهر شوش کار می‌کردیم که خبر شهادت زینب رسید. همزمان با این روزها، عملیات فتح‌المبین انجام شد.
رامهرمزی افزود: من زینب را ندیده بودم اما از خواهرانش درباره روحیات و اخلاق او کم‌وبیش می‌شنیدم. چند سال پیش خانوده شهید از من درخواست کردند که زندگی زینب را به رشته تحریر درآورم. در ابتدا قبول این کار بسیار سخت بود. زیرا از نظر من، نثر و موضوع کتابهایی که درباره زندگینامه شهدا می‌خواندم، بصورت کلیشه‌ای مطرح می‌شد و عدم تمایل من به خاطر این بود که شاید نتوانم حق مطلب را درباره شهیده زینب کَمایی ادا کنم اما پس از درخواست خانواده زینب و علاقه‌ای که در مادر این شهیده برای نشان دادن مظلومیت دخترش دیدم، نگارش کتاب را شروع کردم.
نشان بندگی در دستنوشتههای زینب
نویسنده کتاب درباره شخصیت اصلی داستان «رازِ درخت کاج»، گفت: زینب شخصیت خاصی بود و من سوژه بِکری را در دست داشتم که می‌شد به خوبی روی آن کار کرد. وقتی کار را شروع کردم احساس کردم زینب را یک عمر است که می‌شناسم، اطلاعاتی که از او به دست آوردم، نگاهش به زندگی که در دست نوشته‌هایش پیدا بود موجب احساس نزدیکی من به او بود. در مسیر کار متوجه شدم که هر دوی ما متولد خرداد 1346 هستیم. همه این‌ها موجب نزدیکی من به زینب شد.
وی ادامه داد: آن چیزی که کمک زیادی به من کرد تا شخصیت زینب را به خوبی تبیین کنم دست نوشته‌های به جا مانده از او بود. او اهل نوشتن بود و نامه و یادداشت زیادی داشت. وقتی دغدغه‌های زینب را می‌خواندم، گویی با خودش زندگی می‌کردم. زینب روحیه معنوی و قدرت خودسازی بالایی داشت. ارتباط عمیقی با خداوند داشته و با حس و حال نماز می‌خواند. او دختر راحت طلبی نبود و اعمال و رفتارش نشان می‌داد واقعا سختی کشیده تا خودسازی کند و تلاش کرده تا چشم و گوش و زبان خود را از هر کار بیهوده‌ای نگه دارد.
رامهرمزی گفت: زینب به خوبی بندگی کردن و عبادت خدا را یاد گرفته بود و سبک زندگی خوبی را برگزیده و همواره رابطه‌اش با اطرافیان بسیار خوب بوده است. رفتار زینب به هیچ وجه شعاری نبوده است زیرا همه نوشته‌هایش با این جملات که صداقت و احساس در آنها موج می‌زند، آغاز میشود؛ "بنام او که از اویم"، "بنام او که بسوی اویم"، "بنام او که بخاطر اویم"، "بنام او که زندگیم در جهت اوست، رفتنم به اوست، بودنم به اوست، جانم به اوست، احساسش میکنم، با ذره ذره وجودم احساسش میکنم، اما بیانش نتوانم کرد ".
نویسنده داستان زندگی زینب (میترا) کمایی، متذکر شد: این جملات بسیار صادقانه بوده و در دستنوشتههای شخصی که اصلا قرار نبوده چاپ شود و یا حتی کسی آن را بخواند نوشته شده‌اند.
وی درباره مخاطبان این داستان، گفت: زینب شخصیت اصلی داستان
که دختری 14 ساله است و روایتی از زندگی دختری نوجوان و
انقلابی دارد که در ابتدای دهه شصت و در کوران تحرکات شوم سازمان منافقین، به دلیل
فعالیت‌های مذهبی – سیاسی‌اش
مورد خشم و کینه اعضای این گروه قرار می‌گیرد. همین موضوع سبب شد تا بسیاری از مخاطبان همسن زینب جذب شوند. طی چند سالی که
کتاب چاپ شده است، بارها به مسابقات کتابخوانی در استانها و شهرستانها و جلساتی که
نوجوانان همسن زینب حضور داشتند دعوت شده‌ام. از این‌رو، دریافتم که محتوای کتاب
با مخاطب خود ارتباط خوبی پیدا کرده است. البته گروه‌های سنی بالاتر و آقایان نیز
مخاطب این کتاب شده‌اند و ازقضا بازخوردهای خوبی را از آقایان گرفته‌ام.
آنچه باعث پُرفروش شدن کتاب «رازِ درخت کاج» شد
رامهرمزی گفت: همواره شیوه انجام مصاحبه، تدوین و بکارگیری یک ساختار خوب برای نگارش خاطرات، بخش مهمی است که باید یک نویسنده به آن مسلط باشد. من علاوه براینکه با همه اعضای خانواده مصاحبه گرفتم، سعی کردم کسانی که در کتاب نامی از آنها برده شده بود را پیدا کنم. موفق شدم یکی از دوستان صمیمی زینب را که خاطراتی باهم داشتند و اکنون ساکن شهرکرد است را بیابم. سپس خاطرات را در ساختار جذابی کنارهم نشاندم. همه مطالبی که در کتاب آمده، به نقل از راویان است و من هیچ دخالتی نداشته‌ام. نگارش بصورت داستان نیست اما ساختار از نوع داستانی است. فلش بک و جای درست قرار گرفتن خاطرات، از ویژگی‌های کتاب «رازِ درخت کاج» است که خواننده را با خود همراه می‌کند. مجموع همه این تلاشها و از آن بالاتر، عظمت شهید کَمایی باعث شد، کتاب «رازِ درخت کاج» پُرفروش شود.
وی در پایان به علت انتخاب عنوان ذکر شده برای کتاب اشاره کرد و گفت:
پیکر زینب به همراه شهدای فتح المبین تشییع شده و در زیر درختان کاج به خاک سپرده
شده است.
مصاحبه از فرزانه همتی/
