زندگینامه شهید علی اکبر اصغری+تصاویر
چهارشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۵۵
دوران ابتدايى را در دبستان عَلَم و دوران راهنمايى را در مدرسه ى ابومسلم گذراند. تحصيلات متوسّطه را در سال 1353 در دبيرستان ابن يمين آغاز نمود و پس از يك سال به دبيرستان فردوسى رفت و از جمله شاگردان ممتاز آنجا به شمار مى رفت.
على
اكبر اصغرى اوّلين و تنها فرزند قنبر روز جمعه 1339/09/12 در روستاى
كوشك مهدى از توابع شهرستان مشهد ديده به جهان گشود. پس از تولّد به همراه
خانواده به مشهد مهاجرت كرد.
دوران ابتدايى را
در دبستان عَلَم و دوران راهنمايى را در مدرسه ى ابومسلم گذراند. تحصيلات
متوسّطه را در سال 1353 در دبيرستان ابن يمين آغاز نمود و پس از يك سال به
دبيرستان فردوسى رفت و از جمله شاگردان ممتاز آنجا به شمار مى رفت. در
اوقات فراغت به يادگيرى زبان انگليسى همّت گماشت و 9 ترم را در «موسّسه ى
آموزش زبان ايران و آمريكا» گذراند.
تابستانها به كلاس قرآن مىرفت و از مطالعه ى كتب مذهبى و علمى غافل نمى شد؛ به خصوص كتب استاد مطهّرى و شهيد هاشمى نژاد. پاى منبر آقاى كافى مى نشست و به امام و روحانيّت علاقه ى وافرى داشت.
زمان شكل گيرى انقلاب و در جريان تظاهرات و راهپيمايى ها به فعّاليّت هاى مختلفى از جمله: جمع آورى اطّلاعات و اخبار مى پرداخت و در خنثى كردن توطئه هاى رژيم فعّالانه شركت داشت.
تابستانها به كلاس قرآن مىرفت و از مطالعه ى كتب مذهبى و علمى غافل نمى شد؛ به خصوص كتب استاد مطهّرى و شهيد هاشمى نژاد. پاى منبر آقاى كافى مى نشست و به امام و روحانيّت علاقه ى وافرى داشت.
زمان شكل گيرى انقلاب و در جريان تظاهرات و راهپيمايى ها به فعّاليّت هاى مختلفى از جمله: جمع آورى اطّلاعات و اخبار مى پرداخت و در خنثى كردن توطئه هاى رژيم فعّالانه شركت داشت.
در سال
1358 بعد از اخذ ديپلم، مدّتى آموزشيار نهضت سوادآموزى بود و بيش از 5 ماه
هم در كميته ى مبارزه با قاچاق موادّ مخدر، احتكار و افراد ضدّ انقلاب و
منافقين فعّاليّت داشت.
در اواخر دوران سربازى و در روز عيد غدير سال 1361، در 22 سالگى با خانم فروزان زينال زاده ازدواج كرد. در مدّت چهار سال زندگى مشترك صاحب دو فرزند دختر به نامه اى فاطمه (متولّد 1362/05/10) و محدّثه (متولّد 1365/01/01) شد.
همسر شهيد مى گويد: «شهيد در كارهاى خانه از جمله آشپزى و بچّه دارى به من كمك مى كردند. با دوستان هم فكر خودشان رفت و آمد داشتند. هميشه به خدا توكلّ داشتند و توصيه مى كردند خط امام را بگيريد و حجاب خود را رعايت كنيد. در مورد تربيت بچّه هايمان سعى كنيد اسلامى و مؤمن تربيت شوند. بزرگترين آرزوى ايشان شهادت و فرج امام زمان(عج) بود و به دعاى كميل و نماز جماعت اهميّت ويژه اى مى دادند. ايشان عاشق شهادت بودند. به ياد دارم قبل از به دنيا آمدن فرزند دوّم گفتند: شما در مرحله اى هستيد كه هر دعايى بكنيد مستجاب مى شود؛ اگر مرا دوست داريد دعا كنيد كه شهيد شوم.»
در اواخر دوران سربازى و در روز عيد غدير سال 1361، در 22 سالگى با خانم فروزان زينال زاده ازدواج كرد. در مدّت چهار سال زندگى مشترك صاحب دو فرزند دختر به نامه اى فاطمه (متولّد 1362/05/10) و محدّثه (متولّد 1365/01/01) شد.
همسر شهيد مى گويد: «شهيد در كارهاى خانه از جمله آشپزى و بچّه دارى به من كمك مى كردند. با دوستان هم فكر خودشان رفت و آمد داشتند. هميشه به خدا توكلّ داشتند و توصيه مى كردند خط امام را بگيريد و حجاب خود را رعايت كنيد. در مورد تربيت بچّه هايمان سعى كنيد اسلامى و مؤمن تربيت شوند. بزرگترين آرزوى ايشان شهادت و فرج امام زمان(عج) بود و به دعاى كميل و نماز جماعت اهميّت ويژه اى مى دادند. ايشان عاشق شهادت بودند. به ياد دارم قبل از به دنيا آمدن فرزند دوّم گفتند: شما در مرحله اى هستيد كه هر دعايى بكنيد مستجاب مى شود؛ اگر مرا دوست داريد دعا كنيد كه شهيد شوم.»
بعد از خدمت سربازى فعّاليّت هاى
شبانه داشتند و بين 12 مسجد اسلحه توزيع مى كردند. همچنين در رابطه با
برنامه ى منافقين چند بار به خانه هاى تيمى حمله كردند و بارها در معرض
خطر قرار گرفتند.
در سال 1360 منافقين قصد ترور ايشان را داشتند امّا موفّق نشدند. در همين ايّام بود كه به صورت مرتّب در كلاس هاى شهيد عبدالكريم هاشمى نژاد شركت مى كردند و فيض مى بردند.
در سال 1360 منافقين قصد ترور ايشان را داشتند امّا موفّق نشدند. در همين ايّام بود كه به صورت مرتّب در كلاس هاى شهيد عبدالكريم هاشمى نژاد شركت مى كردند و فيض مى بردند.
پس از اتمام
دوران سربازى، بلافاصله در سپاه پاسداران اسم نويسى كرد و حدود سه ماه
تحقيقات ايشان طول كشيد. پس از گذشت دوازده روز از پايان دوران سربازى، در
اواخر سال 1361 هنگامى كه همسرش باردار بود به جبهه رفت و حدود 4 ماه در
منطقه ى عمليّاتى نقده ى كردستان به سر برد. پس از اين كه از جبهه آمد،
به عنوان پاسدار رسمى استخدام شد. در دوران دفاع مقدّس در پشت جبهه، در
سپاه خدمت مى كرد. در جبهه معاون گردان بود و با قبول نكردن فرماندهى،
كارهاى پشتيبانى را انجام مى داد.
در سال 1363 به دليل قبولى در آزمون دانشكده ى تربيت مربّى سپاه قم كه با رتبه ى خوبى قبول شد به اتفّاق همسر و فرزندش به قم مهاجرت كرد. در دانشكده نيز ذكاوت و لياقت خويش را در رفتار و كردار و دروس دانشكده به اثبات رساند. در اين دوران اغلب مطالعه مى كرد و در حرم حضرت معصومه(س) به مباحثه مىپرداخت.
در تير ماه سال 1364، مدّت سه ماه در منطقه ى عمليّاتى مهاباد بسر برد و پس از بازگشت باز هم به درس مشغول شد. از مطالعه و تحصيل خسته نمى شد و با شوق و اشتياق به آن مى پرداخت. به بيت المال بسيار حسّاس بود. از نوشتن حتّى يك خط با قلم بيت المال در جهت امور شخصى خوددارى مى كرد.
در سال 1363 به دليل قبولى در آزمون دانشكده ى تربيت مربّى سپاه قم كه با رتبه ى خوبى قبول شد به اتفّاق همسر و فرزندش به قم مهاجرت كرد. در دانشكده نيز ذكاوت و لياقت خويش را در رفتار و كردار و دروس دانشكده به اثبات رساند. در اين دوران اغلب مطالعه مى كرد و در حرم حضرت معصومه(س) به مباحثه مىپرداخت.
در تير ماه سال 1364، مدّت سه ماه در منطقه ى عمليّاتى مهاباد بسر برد و پس از بازگشت باز هم به درس مشغول شد. از مطالعه و تحصيل خسته نمى شد و با شوق و اشتياق به آن مى پرداخت. به بيت المال بسيار حسّاس بود. از نوشتن حتّى يك خط با قلم بيت المال در جهت امور شخصى خوددارى مى كرد.
در كانون تربيت
زندانيان فعّاليّت ارشادى داشت و همواره به هدايت و ارشاد ديگران مى
پرداخت. مدّتى هم مسئوليّت بسيج مسجد امام هادى(ع) را عهده دار بود.خانم
صديقه رضازاده مادر شهيد در مورد رفتار و سجاياى فرزند شهيدش مى گويد:
«تمام همّ و غمّش آرامش مملكت بود و دوست داشت از لحاظ علمى به دكتر بهشتى
برسد. بزرگترين آرزويش اين بود كه امام زنده باشد، كشور مشكلى نداشته باشد
و دست منافقين بريده شود.»
توصيهى ايشان به ما همواره اين بود كه رسالت شما در پشت جبهه سنگين تر است؛ مبادا از دورى من دلتنگ شويد. حجاب خود را رعايت كنيد كه حجاب شما مانند گلوله اى است كه به قلب دشمن مى رود. مبادا نفس بر شما غلبه كند.
اوايل سال 1365 كه پدرش نيز در جبهه بود از دانشكده به جبهه شتافت. ابتدا سمت فرماندهى گردان به او پيشنهاد شد، امّا به علّت تواضع شديد نپذيرفت و فرماندهى يك گروهان از گردان يداللّه را انتخاب كرد.
توصيهى ايشان به ما همواره اين بود كه رسالت شما در پشت جبهه سنگين تر است؛ مبادا از دورى من دلتنگ شويد. حجاب خود را رعايت كنيد كه حجاب شما مانند گلوله اى است كه به قلب دشمن مى رود. مبادا نفس بر شما غلبه كند.
اوايل سال 1365 كه پدرش نيز در جبهه بود از دانشكده به جبهه شتافت. ابتدا سمت فرماندهى گردان به او پيشنهاد شد، امّا به علّت تواضع شديد نپذيرفت و فرماندهى يك گروهان از گردان يداللّه را انتخاب كرد.
در عمليّات والفجر 8 در منطقه ى فاو و در عمليّات
كربلاى 1 در منطقه ى مهران شركت داشت و در لشكر 5 نصر خراسان انجام وظيفه
مى كرد. و پس از اين كه دشمن به غرب كشور حمله كرد، به ايلام منتقل شد.
على اكبر اصغرى در تاريخ 1365/02/31 - مصادف با12 ماه رمضان 1405 ه ق بر
اثر اصابت خمپاره به ناحيه ى سر، در منطقهى كلّه قندى مهران به شهادت
رسيد. پيكر پاك اين شهيد در تاريخ 1365/03/08 مصادف با نوزدهم ماه مبارك
رمضان - در مشهد مقدّس با شكوهى خاصّ تشييع و دركنار مرقد ثامن الحجج على
بن موسى الرضا(ع) - به خاك سپرده شد.
نظر شما