فرماندهی که همچون ابوالفضل(ع) جنگید / زندگی نامه شهید
نویدشاهد: صالح اللهيارلو، فرزند حسين و كبرى قربانلو در اولين روز فروردين 1341 در خانواده اى مذهبى در روستاى ينگجه فيرورق خوى به دنيا آمد. پدرش به دامدارى و كشاورزى اشتغال داشت. صالح تحت توجه حاج آقا على - برادر بزرگ ترش كه در كسوت روحانيت بود - در فضايى معنوى و روحانى رشد كرد. دوره ابتدايى را از سال 1348 تا 1353 در دبستان روستاى ينگجه سپرى كرد واز همان دوران دبستان علاقه ويژه اى بين او و بردار كوچك ترش، علىاصغر به وجود آمد.
پس از پايان مقطع دبستان، دوره راهنمايى را از سال 1353 تا 1356 در مدرسه راهنمايى زادگاهش با موفقيت پشت سرگذاشت و دوره متوسطه را در هنرستان شهيد رجايى شهر خوى در رشته راه و ساختمان آغاز كرد. شروع تحصيلات دبيرستانى او با اوجگيرى مبارزات مردمى عليه رژيم پهلوى مصادف گرديد. صالح و علىاصغر با راهنمايى و هدايت حاج على آقا فعالانه در تظاهرات و مبارزه عليه دستگاه طاغوت شركت مى كردند. از اين زمان به بعد، صالح با عشق به امام خمينى (ره) و ايمان و اعتقاد به اهداف نهضت اسلامى به طور تمام وقت در خدمت مبارزه و نهضت قرار گرفت. او با سرى نترس به همراه برادر كوچك ترش اعلاميهها و نوارهاى سخنرانى امام خمينى(ره) را به دور از چشمان مأمورين ساواك بين مردم پخش مى كرد .
در سال 1360 در رشته راه و ساختمان از دبيرستان فنى شهيد رجايى با رتبه ممتاز موفق به اخذ ديپلم شد و به عضويت سپاه پاسداران خوى درآمد. از ابتداى ورود به سپاه پاسداران حضور در جبهه ها را به كار در شهر ترجيح مى داد. لذا به مناطق عملياتى رفت و در عملياتهاى فتح المبين، بيت المقدس، رمضان، مسلم بن عقيل، والفجر مقدماتى، والفجر 2 و مرحله اول و دوم والفجر چهار شركت كرد و مسئوليتهاى مختلفى را در اين عملياتها به عهده داشت. در عمليات فتح المبين در منطقه ميش داغ، براى تأمين احتياجات و ملزومات نيروهاى خودى به منطقه تحت كنترل دشمن نفوذ كرد و در برابر ديدگان متعجب دوستانش با تعدادى پتو و مقاديرى مهمات بازگشت. صالح، بارها در عملياتهاى مختلف زخمى شد؛ از جمله در عمليات والفجر مقدماتى از ناحيه چشم مجروح شد و عملاً بينايى خود را از دست داد. در سال 1362 براى درمان و معالجه چشم از طرف سپاه پاسداران به آلمان اعزام گرديد. بعد از مراجعت على رغم ضرورت استراحت پزشكى، با اعتقاد به اينكه «زمان استراحت نيست بلكه زمان مجاهدت است.» به جبهه بازگشت و در عمليات مسلم بن عقيل عليه السلام فرماندهى گردان حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام را به عهده گرفت. در زمان تصدى مسئوليت گردان نسبت به آمادگى نيروهاى تحت امر بسيار حساس بود و با بى نظمى و كم توجهى به مسائل نظامى به شدت برخورد مى كرد. به نظر او «حضور در جبهه مبناى صدور انقلاب و عامل نابودى منافقين است.» صالح براى مسائل شرعى اهميت زيادى قايل بود. به عنوان مثال در جريان عمليات كربلاى 2 در منطقه حاجى عمران مقدارى عسل از كندوهاى سوخته اهالى روستاى خلال پايين، به دست آورد و براى آگاهى از حكم شرعى و فقهى استفاده از آن به روحانى گردان و سپس به فرماندار پيرانشهر مراجعه كرد و پس از آن كه از حليت شرعى آن مطمئن شد، دستور تقسيم عسلها را بين نيروهايش داد. صالح اللهيارلو در شرايط دشوار عمليات نيز فضيلت نماز شب را از دست نمىداد. بى تفاوتى و كم توجهى به مسائل شرعى و خون شهدا را از گناهان بزرگ مى دانست و در كنار فعاليتهاى نظامى در جبهه از مسائل اجتماعى نيز غافل نبود.
صالح در 6 آبان 1362 در مرحله دوم عمليات والفجر چهار در بازپس گيرى كله قندى در منطقه پنجوين عراق به همراه گردان حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام وارد عمليات شد. اين گردان در نبرد شبانه به اهداف مورد نظر دست يافت و نيروهاى آن در مقر نيروهاى عراقى مستقر شدند، اما ارتش عراق با مقاومت و زمين گير كردن ساير گردانهاى عمل كننده در محورهاى عملياتى، گردان حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام به فرماندهى صالح اللهيارلو را از سه جهت به محاصره درآورد. صالح و تعداد اندك نيروهاى تحت امر او با مهمات ناچيز در برابر پاتك اول عراقيها يك شبانه روز ايستادگى كردند. در نيمه شب روز دوم، نيروهاى عراقى با اجراى پاتك سنگين، نيروهاى گردان حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام را با شرايط بسيار دشوار روبرو كردند. با شدت گرفتن حملات دشمن، صالح بر اثر اصابت تركش، دست راستش قطع گرديد. با وجود اين، تا صبح مقاومت كرد. با پيشروى نيروهاى عراقى و سقوط سنگرهاى گردان حضرت ابوالفضل عليه السلام صالح اللهيارلو در درگيرى تن به تن به شهادت رسيد.
صالح اللهيارلو در وصيتنامه خود ادامه راهش را از خانواده درخواست كرده بود. او دنيا را بىثبات و بىارزش مىدانست و تنها راه چاره و نجات را توجه و اهتمام به دستورات هدايت بخش اسلام و كتاب آسمانى مىدانست. او همواره توصيه مىكرد:
فرامين و اوامر امام را با جان و دل پذيرا باشيد. جنگ را از ياد نبريد، چه با جان چه با مال به جبهه ها كمك نماييد. امر امام در مورد «مساجد سنگرند» را فراموش نسازيد. على الخصوص شما جوانان با خانواده شهدا و معلولين رفت و آمد كرده و جوياى حالشان باشيد.
پيكر شهيد صالح اللهيارلو در مزار شهدا در خوى در آذربايجان غربى مدفون است. بعد از شهادت صالح، برادرش على اصغر نيز در عمليات بدر در تاريخ 22 اسفند 1363 در جزيره مجنون به شهادت رسيد.
