کد خبر : ۴۳۲۲۹۱
۱۹:۳۵

۱۳۹۷/۰۵/۰۳
خاطرات خانواده، دوستان و همرزمان از شهید امیر امیرگان

امیر، امیر است

در زمان تحصیل امیر مدتی به منطقه جنگلی خارک اعزام شدم. روزی از خارک با مدیر مدرسه تماس گرفتم جویای وضعیت اخلاقی و درسی امیر شدم مدیر مدرسه که از سادات طباطبایی و فرد حزب اللهی بود گفت خوشا به حالتان با داشتن چنین فرزندی
نویسنده :
حسن افشار


در زمان تحصیل امیر مدتی به منطقه جنگلی خارک اعزام شدم. روزی از خارک با مدیر مدرسه تماس گرفتم جویای وضعیت اخلاقی و درسی امیر شدم مدیر مدرسه که از سادات طباطبایی و فرد حزب اللهی بود گفت خوشا به حالتان با داشتن چنین فرزندی. آنچنان توصیف و تمجیدی از امیر کرد که چشمانم پر از اشک شادی شد از یک طرف احساس غرور میکردم و از طرفی خیالم آسوده شد که در نبود من امیر، امیر و بزرگ است.

خدا را شاکر شدم به خاطر این همه لطف و نعمت. امیر هم خوب درس می خواند هم بازوی خوبی برای مسئولین مدرسه بود.

احمد امیرگان پدر شهید


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه