«شهيد صدوقي در قامت يك مدرس » در گفت و شنود با آيت الله ابوالقاسم وافي
سه‌شنبه, ۱۲ تير ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۳۷
اخلاق حسنه شهيد صدوقي در كنار محبت خالصانه ايشان نسبت به جوانان، به ويژه طلبه ها و توانائي علمي بالاي وي، از ايشان يكي از زيباترين تصاوير را از مدرسي عالم و يگانه در ياد و خاطره شاگردان او بر جا گذاشته است، بدان گونه كه از پس ساليان دراز، هنوز حلاوت آن در كام جان آنان مانده است.

اخلاق حسنه ايشان مرا به طلبگي كشاند...

آشنایی شما با شهید آیت الله صدوقی از كي و کجا آغاز شد ؟

در حدود سال 1330 شمسی در سال های اول دبیرستان تحصیل می کردم که خبر ورود حضرت آیت‌الله صدوقی از حوزه علمیه قم به شهرستان يزد به گوشم رسید. با امکانات محدودی که آن روز مردم داشتند، خود را آماده استقبال از ایشان كردند و طولی نکشید كه جمعیت انبوهي با شور و شوق فراوان، در مسیر ورود آن عالم ربانی اجتماع كردند و با سلام و صلوات تا رسیدن به منزل ایشان را همراهی نمودند.

آشنایی من با آن شهید همام از سال های تحصیل در دبیرستان آغاز شد، زیرا در مدرسه علمیه خان سکونت داشتم و با طلاب و علما مأنوس بودم و گاه و بیگاه در مدرسه‌های علمیه، ایشان را نیز زیارت و در نماز جماعتشان هم شرکت می کردم.

به خاطر دارم از همان وقت، بیان شیرین و اخلاق آن شخصیت بزرگ برایم جاذبه زیاد داشت و ادب و تواضع ایشان مرا به یاد بندگان خالص خداوند می انداخت و شاید بتوانم ادعا کنم كه شان بسیار بالای علماي بزرگواری چون حضرت آیت‌الله حاج شیخ غلامرضا فقیه خراسانی و تواضع، صفا و صمیمیت های شخصیت‌هایی چون شهید محراب و دیگر بزرگانی که آن روز در گوشه و کنار استان یزد زندگی می کردند، یکی از عوامل مؤثر در روی آوردن این ناچیز و دوستانم به تحصیل علوم دینی و فراگرفتن معارف اسلامی است و از این جهت خود را مرهون آن انسان‌های بافضیلت و وارسته می دانم. خداوند آنان را با اولیايشان محشور بفرماید و به ما توفیق تخلص به اخلاق و پیروی از راهشان را عنایت کند.

شمه اي از ويژگي هاي اخلاقي ايشان را بيان كنيد.

نکاتی را که از اخلاق و روش آن شهید عزیز بیان می کنم، برداشتی است که از آغاز آشنایی‌ام با ایشان دارم. در مرحله نخست "تواضع و فروتنی" از نکات برجسته اخلاقی ایشان بود. انسان در اولین رویارویي باحضرت آیت‌الله صدوقی احساس می کرد با کسی روبرو شده که چون خود اوست، نمی‌خواهد از او جدا شود و هرچه را كه بخواهد، می‌تواند با ايشان مطرح کند. همه وجودشان برای شنیدن، گوش بود و برای دیدن، چشم و برای حل مش کل، دست و برای دلداری و آرامش بخشیدن، راهنما. انسان با ايشان احساس بیگانگی نمی‌کرد و حجب و فاصله مانع از بیان مشكلات نمی‌شد.

در مقابل بچه‌های کوچک چون پدری مهربان، در برابر جوانان چون رفیقی باعطوفت و در رویارویی با عالمان س سالخورده و جهاندیده، ساکت و متواضع بودند و پاداش فروتنی و تواضع هم، رفعت مقام و ترفیع درجه ای بود که از ناحیه خداوند به این عزیز عنایت شد.

از دیگر ویژگی های ایشان می توان به "زهد و ساده زیستی" اشاره كرد. کسانی که با زندگی و اخلاق شهید بزرگوار آشنا بودند، این دو خصیصه را به خوبی در زندگی ایشان درک می کردند، چه آنگاه که به صورت مدرسی عالی‌قدر در حوزه علمیه قم انجام وظیفه می کردند، چه آن وقت که از ناحیه مراجع بزرگ تقلید، تقسیم شهریه طلاب را برعهده داشتند، چه زمانی که در سنگر محراب و منبر به ارشاد و تبلیغ می‌پرداختند و چه در موقعیتی که عالم طراز اول استان یزد محسوب می‌شدند و بار رهبری فکری و مبارزاتی را به دوش می كشيدند، در همه این شرایط، روحیه زهد و زندگی بی‌آلایش بر شئون زندگی‌شان حاکم بود، سبک بال بودند، ولی آثار خدمات و برکات وجودی شان در غالب نقاط محروم، از شهر و روستا مشاهده می‌شد و اقشار مختلف از سفره احسانشان بهره مند می گردیدند.

از دیگر صفات مبرز ایشان "رأفت و رحمت همراه با شدت و عظمت" بود. حضرت آیت‌الله شهید صدوقي نسبت به ضعیفان، مستمندان و مؤمنان به خصوص طلاب و محصلین علوم دینی بیش‌ترین لطف را داش تند و در مجالس پرجمعیتي که اقشار مختلف حضور داش تند، هرگاه طلبه ای هرچند مبتدی وارد میشد، تمام قامت جلوی او بلند می شدند. هرگاه بیچاره و بینوایی به ایشان مراجعه می کرد تا آنجا که در توان داشتند، برای رفع مشکل او اقدام می کردند، ولی در مقابل مستکبران و مرفهین بی درد و بی اعتنایان به قشر ضعیف و گرفتار، با نهایت شدت برخورد مي كردند، يا آنان را عوض و یا از ضربه زدن به دیگران، مایوسشان می کردند واین خصلتی است که در مکتب امیرالمؤمنی ن)ع( آموخته بودند كه: "کونوا للظالم خصما و للمظوم عونا" .

به عنوان فردی که تدریس ایشان را از نزدیک ملاحظه فرموده اید، به چگونگی آموزش ایشان اشاره اي داشته باشيد.

اشتیاق به تعلیم و تربیت از ویژگی‌های روحی ایشان بود. بس یاری از علما و مراجعی که هم اکنون در حوزه های علمیه هستند، از خرمن تدریس ایشان بهره گرفتند و از بیانات شیوای ایشان استفاده کردند و مجلس درس و بحث ایشان یکی از پررونق‌ترین مجالس به شمار می رفت. طلاب و فضلا چون پروانه وجود ایشان را دربر می گرفتند و با تدریس جالب ایشان مأنوس بودند.

از دیگر ویژگی های ایشان ترویج مکتب با امر به معروف و نهی از منکر بود. کمتر کسی به خاطر دارد که آن شهید با منکری روبرو شود و با آن مقابله نکند و یا معروفی متروک شود و ایشان درصدد احیاي آن برنیاید و این از ویژگی های بندگان خاص خداوند است که به زندگی روح ونورانیت می بخشد.


اخلاق حسنه ايشان مرا به طلبگي كشاند...

درباره نحوه اجراي امر به معروف و نهي از منكر توسط ايشان، آیا خاطره ای دارید؟

اصولا مرحوم آيت الله صدوقي رضوان الله عليه روحيه اي داشتند كه در برابر منكرات با بيان و قلم موضعگيري مي كردند. كساني كه در دوران زندگي آن عالم رباني با روش و منش ايشان مانوس بودند، به اين واقعيت اعتراف مي كردند و در دوران سياه پهلوي اول و هنگام حضور آن شهيد گرانمايه در حوزه علميه قم، خاطراتي جالب از برخوردشان با آن دستگاه جبار براي ما نقل مي كردند

به عنوان نمونه در دوران قبل از انفلاب، يكي از اساتيد دانشگاه كه دكتر دامپزشكي بود، كتابي تاليف كرد كه در آن برداشت هاي غلطي را از برخي آيات قرآن كريم آورده و همه اديان توحيدي از جمله يهوديت، نصرانيت و اسلام را در مسير واحدي دانسته و به نظر خودش، راه همه آنها را به عنوان صراط مستقيم معرفي و تفاوت بين آنها را منتفي دانسته بود. شهيد صدوقي كتابي نوشتند و به عنوان گفتار يكي از دانشجويان، ضمن مردود شمردن نظريه دكتر، با لحني قاطع و منطقي و با تمسك به محكمات قرآن، همه رشته هاي او را پنبه كردند، به گونه اي كه براي بيان مطالب پوچ و بهره برداري از متشابهات، براي كسي زمينه اين ماند.

ايشان از نظر بيان و جهاد با زبان نيز چه هنگام تبليغ و چه در موضع گيري عملي، بسيار قاطع بودند. در مسير حركت آن شهيد از منزل تا مسجد روضه محمديه، هرگاه منكري وجود داشت، افراد قبل از رسيدن ايشان، آثار منكر را از بين مي بردند و اگر صاحب آن گناه متوجه حضور ايشان نمي شد، در مقابل مغازه با توقفي كوتاه و نگاهي تند، او را وادار به عذرخواهي مي كردند.

عموما چهر ههای برجسته یا اهل خطابه هستند یا اهل قلم. به نظر شما آیت الله صدوقی در زمره کدام کی بودند؟

ایشان هم خطیبی توانا و هم نویسنده ای زبردست بودند. شهید صدوقي پرشورترین خطابه ها را ایراد می کردند و در ایام و لیالی خاص، مردم را با بیانشان به وظایف خود آشنا می ساختند. در فن نویسندگی مهارت کاملی داشتند، آن هم قلمی که مدادش برتر از خون شهیدان بود. هرگاه نویسند های به خاطر ناآگاهی و یا از روی غرض به معارف اسلامی حمله می کرد و یا مطالب دینی را منحرف می نمود با قلمی روبرو می شد که چون سیل خروشان، خار و خاشاک بافته هایش را نابود می کرد و حق را به جای آن می نشانید.

از ارتباط آیت الله صدوقی با حضرت امام نكاتي را ذكر كنيد.

شهید محراب بیش از چهل سال سابقه دوستی و همنشینی با بنیانگذار جمهوری اسلامی را داشتند. بر اساس این سابقه آشنایی با حضرت امام)ره( ، همراهی شهید صدوقی با ایشان در همه مراحل مبارزاتی مشهود است. ایشان از همان آغاز نهضت در سال 1341 وارد میدان مبارزه شدند. در 15 خرداد 1342 از اولين علما بلاد بودند كه به خاطر دستگيري امام از يزد به تهران هجرت و در مجمع بزرگ علما و مراجع شركت كردند و این تلاش به انحاء مختلف تا پیروزی انقلاب ادامه پیدا کرد. بیانیه ها، موضع گیری ها وروشنگری های حضرت آیت الله صدوقی، علاوه بر اینکه در آماده سازي مردم شهیدپرور استان یزد مؤثر بود، موجی را در سراسر کشور ایجاد و روحیه مقاومت

و ایثار را در همگان زنده و نقشه شوم دشمنان و توطئه منافقان را خنثی می کرد. در این زمینه حدود دویست بیانیه و تلگرام )غیر از سخنرانی و خطبه( از ناحیه آن شهید مجاهد در طول چهار سال به جای مانده است. نقش ايشان در پيروزي انقلاب در بهمن 1357 و قيام مردم يزد بر كسی پوشيده نيست و در كتاب ها و مقالات به ثبت رسيده است.

از فعاليت هاي شهيد صدوقي در دوران پس از انقلاب چه خاطراتي داريد؟

پس از انقلاب نیز آمادگی ایشان برای دفاع مقدس، حمایت از رزمندگان و نیروهای مخلص بس یار برجسته بود. هنگامی که جنگ بعث عراق واستکبار جهانی به انقلاب و ملت عزیز ایران تحمیل شد، شخصیت شهید ما در زمره اولین چهره هایی بود که روحیه مقاومت و پیروزی را در ملت تقویت و در تاریخ 2/ 7/ 59 بیانیه ای کوتاه و کوبنده را صادر و مردم را به توسل به خداوند دعوت کرد. این اطلاعیه با جمله: "بسم الله قاصم الجابرین، الاسلام یعلو و لایعلی علیه" شروع و به جمله «... بدانید خدایتان یار و نگهبان خواهد بود، ناراحتی به خود راه ندهید و خدا را فراموش نکنید." ختم می شود. در دوره دفاع مقدس تا آن زمان که در قید حیات بودند، با همه وجود سپاه اسلامی را پشتیبانی و روحیه آنان را تقویت می کردند. در عملیات حساسي که علیه دشمنان بعثی آغاز می شد، این پیرمرد مجاهد با چهر ه اي نورانی در خط مقدم جبه هها حضور داشت.

ایشان علاوه بر کمک های معنوی، خدمات رفاهی و مادی بسیاری را توسط امیران لشگر اسلام به مجاهدین در راه حق ارائه می دادند و در آخرین خطبه نماز جمعه ای كه در روز 11 / 4/ 61 ، یعنی دقایقی قبل از شهادت ایراد می کنند می فرمایند: "الحمدلله نیروی اسلام بالاترین نیروهاست و نشان دادید که با نیروی الله و گفتن الله اکبر بر همه مشکلات فائق خواهید آمد، "انتم الاعلون ان کنتم مؤمنینعراقی که در کمال قدرت نیروی زمینی بود، به خصوص از جهت تجهیزاتش، با آن قدرت، همه را از بین بردید و نابودش کردید. بدانید که بر اسرائیل هم فائقید.”


اخلاق حسنه ايشان مرا به طلبگي كشاند...

نگاه ایشان به مقوله ولایت فقیه چگونه بود؟

آن شهید بزرگوار در برابر رهبر و اطاعت از مقام ولایت، تسلیم بود. ایشان که آثار ایمان به غیب و ولایت اولیا خداوند درهمه شئون فردی، اجتماعی و سیاسی اش مشاهده می گردید، به مسئله رهبری و ولایت فقیه اعتقاد کامل داشت و در برابر امر و نهی و خواست امام بزرگوار تسلیم بود. توطئه منافقین را در تضعیف ولایت فقیه قبل از همه احساس می کرد و با کمال قدرت به مقابله با آن برمی خاست، از یکان روحانیت مبارز و متعهد دفاع می کرد، مردم را از دو دستگی و افتراق برحذر می داشت، مقتضیات زمان را به خوبی درک و برای هر دردی، درمانی مناسب ارائه می کرد، از بنیا نگذار جمهوری اسلامی با تعبیر "زعیم عالی قدر جهان اسلام" ، »قائد بزرگوار و نائب حضرت بقیه الله ارواحنا فداه" یاد می کرد و نصرت و پیروزی ملت را مرهون انفاس قدس یه و دعاهای نیمه شب آن جناب می دانست و پيوسته مردم را به پیروی از رهبری و تقویت ولای تفقیه دعوت می کرد. در جملات پایانی آخرین خطبه های نماز جمعه روز 11 / 4/ 61 ، لحظاتی قبل از رسیدن به فوز شهادت، خطاب به مردم می فرمایند: «پشتیبانی کامل از فرمان امام برای همه ضرورت دارد، همه ما یک جهت می گوئيم: "فرمان، فرمان توست ای امام بزرگوار". آنچه را تو دستور می دهی، دستورات تو را بر سر می گذاریم و با جان و دل فرمانت را اطاعت می کنیم..." و خطبه را با دعا برای امام امت، پیروزی رزمندگان و نابودی دشمنان به خصوص آمریکا و صدام به پایان می رساند و پس از اداي نماز جمعه بلافاصله همانند مولایش امیرالمؤمنین)ع( در خانه خداوند به فوز شهادت نائل می شود و به شهداي راه حق و فضیلت می پیوندد.

آیا از نقش آیت الله صدوقی در تدوین قانون اساسی و اضافه نمودن جایگاه ولایت فقیه در آن نیز نکاتی در خاطر دارید؟

پس از پيروزي انقلاب و تشكيل مجلس خبرگان قانون اساسي، ايشان از استان يزد به مجلس خبرگان راه يافتند و در تدوين قانون اساسي و تثبيت اصل ولاي تفقيه و مقابله با غرب زده ها و ليبرال ها بسيار نقش موثري را ايفا نمودند. بر همين اساس نهضت آزادي و رييس جمهور مخل وع و فراري بني صدر از موضع گيري قاطع شهيد وحشت زيادي احساس مي كردند و با كمترين حركت براي پياده كردن مقاصدشان با برخورد جدي و عملي شهيد روبرو مي شدند و بساطشان را بر مي چيدند.

مواجهه ایشان با جریان های ضدانقلاب چگونه بود؟

شهید صدوقی شاید یکی از اولین شخصیت هایی بودند که توانستند سراب را از آب و سره را از ناسره جدا و به ملت معرفی كنند. شناخت خطوط التقاطی و ملی گرایان کم مایه و غرب زده و مقابله با آنها از این جمله بود. موضع گیری های صریح و بی پرده ایشان با نهضت آزادی و لیبرال ها زبانزد خاص و عام است. بني صدر در همه مراكز استان ها دفاتري را افتتاح كرده بود، ولي از نقاطی که دفتر بنی صدر فراری وتشکیلات او نتوانستند جای پایی داشته باشند، استان یزد بود. شهيد به محض اطلاع از تاسيس دفتر در استان يزد دستور دادند به فاصله بسيار كوتاهي آثار آن محو شود و چنين شد كه وحشت، عاملين دفتر را فرا گرفت و از اعمال مقاصد شوم خود منصرفشان كرد.

ايشان با مسئولی که توان خدمت گزاری خالصانه را نداشت به گونه ای روبرو می شدند که فرار را بر قرار ترجیح می داد.

در مقابل جوسازی ها با همه وجود می ایستادند و در حالی که ضعف و نقاهت دوران پیری بر وجودشان حاکم بود، صلابت و قدرت کم نظیري داشتند.

از خدمات ایشان به مردم یزد مصادیقی را بیان فرما یید.

در این زمينه می توان به احداث مساجد و مدارس علوم دینی، اعزام مبلّغ و رسیدگی به مناطق محروم اشاره کرد. روح بزرگ، همت والا، دوراندیشی و آینده نگری حضرت آیت الله شهید، در عملکرد گسترده و همه جانبه آن مرحوم تأثیر زیادی داشت و شعاع خدمات ایشان را در بسیاری از استا نها گشاینده بود.

تعداد مساجدی که به دستور ایشان بنا شده و مدارس علوم اسلامی و کتابخانه هایی که با همت آن مرحوم به بهره برداری رسیده، بیش از آن است که در این مختصر نامی از آنها برده شود. روضه محمدیه در مرکز استان يزد و بنیاد عظیم صدوق در حوزه علمیه قم و ده ها مركز دیگر در استان ها، شهرها و روستاها، باقیات صالحاتی هستند که از آن شهید والامقام به جا مانده اند .

اعزام مبلّغ به مناطق محروم و روستاهای دورافتاده وتفقد از حال مستمندان و بي نوایان و تهیه آذوقه برای مناطق مرزی جنوب کشور و ساخت و ساز منازل برای زلزله زدگان استان کرمان و تهیه سرپناه و مسکن برای مناطق جنگزده استان ها را باید جلوه ای از برکات وجودی این شهید بزرگوار دانست.

در پایان اگر نکته دیگری در خصوص آن شهید بزرگوار باقي مانده است، بيان كنيد.

از پروردگار مسئله دارم ملت ما به خصوص نسل جوان عزیز جامعه را با مکتب اسلام و معارف قرآن آشنا و دست خائنین و مهاجمین بی انصاف به فرهنگ ناب تشیع را با قدرت و اراده خود قطع كند، مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای "دام ظله العالی" و همه خدمت گزاران مخلص به نظام را تا زمان ظهور حضرت ولی عصر "ارواحنا فداه" از خطرات محافظت فرماید و ذریه این شهید بزرگوار، به خصوص فرزند صالح و خدمتگزارش حضرت حجت الاسلام آقای شیخ محمدعلی صدوقی امام جمعه محترم یزد را در زنده نگاه داشتن افکار بلند و راه مستقیم سلف صالح خود بیش از پیش موفق بدارد. ان شاءالله.

از پیشگاه شهید به خاطر قصور و نقصی که در این بیان وجود دارد و نمی تواند منعکس کننده ملکات اخلاقی، فضائل نفسانی و صفات عالیه ایشان باشد معذرت می خواهم. سلام علیهم یوم ولد و یوم قتل فی سبیل الله و یوم يبعث حیا

منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 34

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده