دلنوشته سردار مصطفی ایزدی در سوگ شهید سید حسین فیض اردکانی
سردار بینشان
«یادکردی از شهید سرزمین مجاهدتهای خاموش
سردار سیدحسین فیض اردکانی»
«رجال لاتلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکرالله»
سوره مبارکه نور (37)
کردستان سرزمین ایمان و نمود باشکوه وحدت مهاجران و انصار انقلاب اسلامی برای اعلای کلمه لااله الاالله است. کردستان مشهد شهیدان مظلوم و ایثارگری است که نشان در گمنامی یافته و مشتاق و شیدای لقای حضرت دوست هستند و چه نیکو پیشوای انقلاب اسلامی نام «سرزمین مجاهدتهای خاموش» بر آن نهاده است. کردستان آوردگاه شهید سعید، پاسدار اسوه، محمد بروجردی در جهاد اکبر و افضل است، آن که شیرمیدان مبارزه و زاهد شب زندهدار کوههای بلند آن سامان بود، او مظهر رزمندگان و ایثارگرانی بود که برای پیشرفت و امنیت سرزمین خوبان و مبارزه با بیگانگان از نثار جان دریغ نداشتند و در این خطه یکی از زیباترین صحنههای ماندگار و تاریخی ایمان به راه نورانی حضرت امامخمینی(ره) و عشق به مردم را به تصویر کشیدند. بر تارک این مجاهدتهای خاموش ندای وحدت و جانفشانی برای اعتصام به حبل الهی به عنوان یک حقیقت ناب مکتب انقلاب اسلامی و ولایت محوریت داشت و آنچنان شد که ترکیب مقدس مهاجرین و انصار انقلاب اسلامی با برکت به عنوان نمادی از ظرفیتهای والای جمهوری اسلامی ایران برای اداره مناطق بحرانی در جهان بشری با شگفتی مطرح گردید. سردار شهید حاج حسین فیض اردکانی پیرو مکتب حضرت امام خمینی و رهپوی صدیق او، فرمانده همه رزمندگان غرب و شمال غرب کشور یعنی سرلشکر پاسدار شهید محمد بروجردی بود. او را از قریب چهل سال پیش میشناسم، بحق مصداق این سخن امام شهیدان حضرت روحالله است که «هنر آن است که بیهیاهوهای سیاسی و خودنماییهای شیطانی برای خدا به جهاد برخیزی و خود را فدای هدف کنی نه هوی و هوس و این هنر مردان خداست.» تمام دوران سخت مبارزه این سردار سرافراز و شهید شاهد مشحون از مبارزهای سخت و بیامان در صحنههای جهاد اکبر و افضل بود، او با خدای خویش معاملهای بس زیبا نموده و خود را وقف اهداف الهی خویش نموده بود و این مسیر نورانی را تا واپسین لحظههای حیات دنیایی پربرکتش تداوم بخشید. او عاشق خدمت به نوع بشر بود و آنچه در این دوران حدود 40 ساله به یاد دارم فداکاری برای تحقق راحتی و رفاه دیگران بود. خیلی پاک بود و دارای نفس مطمئنه، اصلا از کسی کینه به دل نمیگرفت و با وجود اینکه در این دنیای دون خیلی سختی کشید و اغلب از شرایط و رنج جانبازی بیتاب بود، اما همیشه با روی خوش با دیگران سلوک مینمود. در آن اوائل همرزمی شرایط فوقالعادهای برای آغاز یک زندگانی پررفاه و اشرافی برایش فراهم شد اما او بیاعتنا به زخارف دنیای دون، تداوم جهاد در راه حضرت دوست را برگزید و تا آخر در این راه استوار و پابرجا ایستاد و پرچمدار راه صدق و خدمتگزاری به ایثارگران و ولینعمتان انقلاب اسلامی، خانواده عظیم شهیدان سرفراز راه نورانی سالار شهیدان تاریخ حضرت امام حسین(ع) گردید. مناطق پاوه، بانه، بوکان و کوههای پرشقایق کردستان شاهد ایثارگریهای او هستند، او در ستاد سپاه کردستان و در فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوکان در دوران خطر و در صحنههای عملیاتی تیپ پیروز الغدیر حسینیه ایران یزد قهرمان خوش درخشید و در جهاد با کفار بعثی در جبهههای خونبار و پرمعنای جنوب به شرف جانبازی نائل شد، و عاقبت مصداق گویای عاش سعیدا و مات سعیدا شد و در اثر جراحات شدید وارده پس از بیش از چهل سال مبارزه بیامان برای پیشبرد اهداف مقدس انقلاب اسلامی، به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنهای مدظله العالی اجر جهاد خویش را با شهادت گرفت. او مصداق بارزی از فر عشق به لقاءالله است و نماد بارز این سخن پیامبر اکرم(ص) که «بهترین مردم کسی است که خود را در راه خدا وقف کرده و با دشمنان خدا جهاد میکند، در حالی که خواهان مرگ یا شهادت در صحنههای مبارزه است.» آری این یار سفرکرده دارای معنویت بدون انزوا همراه با روشبینی و بصیرت، عرفان همراه با شوق خدمت به مردم و تضرع همراه با جهاد بود، انقلابی، مسئولیتپذیر و دارای اخلاقی خوش بود و در همیشه زندگانی آنچه که برایش اهمیت داشت و همه هستی خود را برای آن وقف نمود آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی بود. او زندگی سادهای را برای خود انتخاب نموده و بیاعتنا به ارزشهای مادی بود و با وجود اینکه به راحتی میتوانست در این عرصهها پیشتاز باشد آنها را از خود میراند و خود را برای سیر الیالله آماده میکرد و با تواضع و فروتنی و اخلاص در کار، بیدار و هشیار حریمدار نفس خویش بود، رزمندهای که فرمانده قلبها شد و به فرمایش امام امت(ره) «محو جمال ازلی و دلباخته دوست، که شهادت را آرزوی نهایی خویش و جانبازی در راه محبوب را آرمان اصیل خود میداند» گردید و شد مصداق شعر لسانالغیب(ره) که
بعد از این نور به آفاق دهیم از دل خویش
که به خورشید رسیدیم و غبار آخر شد
این یار سفر کرده به عهد و پیمانی که با خدای خویش بسته بود استوار ایستاد و اکنون نبرد بیامان او رهرو میطلبد و جهاد چهل سالهاش را باید تداوم بخشید. امروز نیز جمهوری اسلامی ایران سربلند از نبردهای گذشته و پیروز، درگیر صحنههای بزرگی از دفاع از حق در برابر طاغوت جهانی است حضور در جبهههای این نبرد سرنوشتساز میثاق با آرمانهای این شهید و سردار گمنام و استوار است. بیائید لبیکگوی راهش که همه ما را طلب میکند باشیم و در این مسیر نورانی از منتظران باشیم. آری سروش بشارت رهیافتگان وصال را در میثاقی پابرجا با گوش جان شنیده و لبیک گوی آن باشیم زیرا که
«و من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من منتظر»
باشد که از منتظران باشیم، انشاءالله.
عاشقان کشتگان معشوقند
بر نیاید ز کشتگان آواز»