چهارشنبه, ۰۲ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۰
خاك ايران زمين همچنان تفتيده و داغ از گامهاي استواري است كه مردمانش تمام وجود و در هر ضربان قلبشان به ذره ذره آن عشق ميورزيدند و هيچ گاه نگاههاي نگرانشان را از مرزهاي گسترده و باشكوه ايران برنداشتند...
خرمشهر، فرياد بلند نسلي بيدار

نوید شاهد:

خاك ايران زمين همچنان تفتيده و داغ از گامهاي استواري است كه مردمانش تمام وجود و در هر ضربان قلبشان به ذره ذره آن عشق ميورزيدند و هيچ گاه نگاههاي نگرانشان را از مرزهاي گسترده و باشكوه ايران برنداشتند تا مبادا نااهلي از ديار نامهربانان و كينهتوزان بر زمين مقدس و مهربان آن قدم بگذارد و بخواهد براي هميشه در آن ماندگار گردد و بدي و زشتي را به اجبار براي ايرانيان مسلمان و پاكدل بعنوان تحفهاي اجباري هديه آورد.

اراده معماري بزرگ و ملتي آزاده بر آن شده بود كه بنايي استوار به گستردگي و عظمت تمامي آن چه در حقيقت متعلق به خودشان بود برپاگردد و نداي عدالتطلبي از هر گوشه سرزمين ايران به گوش همه انسانهاي عدالتجو برسد. مردم خود را در نقطه آغازيني ميديدند كه ميبايد بدون لحظهاي ترديد در مسير پيش رويشان قدم ميگذاشتند و آباداني و عزت را براي نسلهاي بعد از خود بجا ميگذاردند، اما همه تصميم گرفته بودند كه بار تعهدي را كه بر دوششان سنگيني ميكرد و به اختيار وجود آن را بر قامت خستهشان پس از سالها مبارزه و كشاكش با حكومت حاكم تحمل ميكردند به سلامت به سرمنزل مقصود برسانند.

به چشم هركس كه نگاه ميكردي شور و شوق ساختن ميهن در چشمانش موج ميزد و خورشيد زندگي از مشرق دلهاي همه دردمندان طلوع كرده بود تا همه بديها و سياهيها براي هميشه به فراموشي سپرده شود و دقايق عمر با لحظات گرانبهاي زندگي پيوندي جاودانه بخورد. توان انقلابي نسلي آگاه و مبارز براي خرد كردن بتهاي نخ نما شده به تدريج آنچنان قدرتمند ميشدند كه ديگر در مرزهاي سرزمين مادري نميگنجيد و قصدش بر آن بود كه نيروي تمامنشدني خود را در جان بيدار همه آگاهان گسترش دهد. خاك ايران زمين بواسطه حركت معنوي صاحبان دلداده و عاشقش به گوهري چنان تابناك تبديل شده بود كه نزديكي به آن به عزت نفس و ماندگاري در صفحات رنگارنگ تاريخ انساني تعبير ميشد و تاريخ هم با اميد به نوزايي دوباره به انتظار نشسته بود تا به ثمر بنشيند و زايشي ديگر باره را تجربه كند. همه چيز مهيا شده بود تا خواستهها و آرزوهاي ملتي آزاديخواه و خسته از تسلط سالهاي استبداد برجان و مالشان برآورده شود و خاك وطن آزادي و استقلال را تجربه كند، عطر دلانگيز زندگي در جان همه مردم خوش نشسته بود و آنها دلگرم به راهنماييهاي پير و مرادشان سوار بر موج انقلاب حركت بسوي آيندهاي روشن را تجربه ميكردند. اما دغدغه آينده اين حركت عظيم مردمي و اينكه چه كساني حسودانه وبا چشمداشت به دستاوردهاي آن در برابر آن خواهند ايستاد هيچ گاه در ذهن آگاهان به شرايط خاص سياسي و اجتماعي ايران كمرنگ نميشد و اين سوال همواره مطرح بود كه در آينده چه چيزي به استقبال اين حركت نوپاي مردمي خواهد آمد.

زماني كه ماشين جنگي رژيم بعث عراق از مرزهاي ايران به قصد نابودكردن همه آنچه با دستان پرتوان مردم ساخته شده بود عبور كرد همگان به روشني دريافتند كه از اين پس علاوه بر ساختن آنچه در ذهن خود ترسيم كرده بودند ميبايد از دستاوردهاي بدست آمده هم جانانه دفاع كنند كه لحظهاي درنگ بر كينهتوزان اين فرصت را خواهد داد كه همه چيز را از بين ببرند و آتش زندگي بخشي و انقلابي مردم را سرد نمايند، آزادي و استقلال را ايرانيان در معرض خطري آنچنان جدي قرار گرفته بود كه همه اقشار مردم فوج فوج عاشقانه به سوي جبهههاي نبرد روشني و تاريكي ميشتافتند تا در مقابل تهاجم ناجوانمردانه دشمن بايستند و خواب خوشش را به كابوسي هولناك تبديل نمايند. در جبهههاي نبرد، مردم ايران زمين آنچنان اسطورههايي از رشادت و استقامت آفريدند كه امروزه پس از گذشت سالها هنوز از آن روزگار، معاني و واژههايي به يادگار مانده كه همه قابل احترام و تقديس هستند، معانيايكه در جهت آفرينش آنها جانهاي عزيز و گرانبهاي مردم اين سرزمين پاي از زندگي ماديشان بيرون نهاد و در عالم بالا جا گرفت و خونهاي سرخ رنگ و پاكي خاك تشنه محبت ايران زمين را سيراب نمود. آنچه امروزه بجاي مانده عزت و پايمردي مردماني است كه نيك ميانديشيدند و بر انديشه خود مردانه ايستادند تا نسلهاي پس از آنها بتوانند با پشتوانه قاطعي از ايثار و فداكاري قامت راست كرده و به آينده نگاه كنند.

امروز و در سالگرد گراميداشت حماسه هميشه جاويد آزادسازي خرمشهر پيروز، از كوچه و خيابانهاي آن هنوز صداي تكبير و خروش انسانهاي وارستهاي به گوش جان ميرسد كه با كمترين امكانات نظامي جان عزيز خويش را در طبق اخلاص گذاشته و ايستادند تا در كنار همه شهرهاي اين سرزمين خرمشهر به نماد ايستادگي نسلي بيدار تبديل شود و در مقابل دشمني خودنمايي كند كه امروز هيچ چيز از ادعاها و گزافهگوييهايش باقي نمانده و به اجبار در مقابل دادگاه تاريخ قرار گرفته تا بواسطه همه بيرحميها و جناياتش به محاكمه كشاند شود و براي هميشه به زبالهدان تاريخ بپيوندد.

اما در مقابل، نام باشكوه ايران و مردان و زنان دلاورش بلندتر از هميشه و فراتر از مرزهايش به گوش همگان ميرسد كه همچنان ايستادهاند و در سايه همت و اعتقادات هميشه ماندگارشان منتظر لحظات روشن آينده هستند. آيندهاي كه خوشامدشان ميگويد و مزين به نام جاودانه شهداي هميشه زنده است.

پایان

نويسنده: اميد تيموري نسب

در همین زمینه در نوید شاهد بخوانید:

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده