کرامات شهیدان؛(83) سه نشانی
شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۱۲
علي مي گفت سه مطلب نوشته ام اولي را خودم عمل کرده ام، دومي را شما عملي کنيد، سومي را. سکوت کرد. پرسيدم علي جان سومي را چي؟ باز سکوت کرد...
نوید شاهد:
يک سال از شهادت علي مي گذشت که يکي از دوستان او به من مراجعه کرد و گفت همسرتان علي را در خواب ديدم که به من گفت به خانواده ام بگو در کتابخانه من سه دفترچه است که دو دفترچه آن نارنجي و ديگري قرمز است، آن را پيدا کنند و به مطالبي که در صفحة اول آن نوشته شده توجه کنند.
علي مي گفت سه مطلب نوشته ام اولي را خودم عمل کرده ام، دومي را شما عملي کنيد، سومي را. سکوت کرد. پرسيدم علي جان سومي را چي؟ باز سکوت کرد.
اين پيغام براي ما عجيب مي نمود چون اولاً علي کتابخانه خيلي محدودي در حد صد جلد کتاب داشت و ثانياً من بارها اين کتاب ها را ديده و جابجا کرده و تقريباً مطمئن بودم دفترچه هايي با اين مشخصات در کتابخانه او نيست.
پس از اين با برادر علي چند بار همه کتاب ها را به دقت وارسي کرديم. دفترهاي نارنجي را ديديم ولي دفتر قرمز را پيدا نکرديم. در آخرين بازرسي آن دفترچه يادداشت قرمز را كه از كوچكي و حجم كم بين دو كتاب چسبيده بود پيدا كرديم و 3 مطلبي را كه علي در آن در سن 16 - 17 سالگي خود به صورت وصيت نامه نوشته بود خوانديم.
مطلب اول بدهي وي به فردي به مبلغ 150 تومان بود كه خودش طبق چيزي كه در خواب به دوستش گفته بود آن را پرداخته بود.
علي در مطلب دوم نوشته بود چون ساواك كتاب هاي مذهبي را از دبيرستان خارج ميكرد و از بين مي برد من براي جلوگيري از اين كار، كتاب هاي مدرسه را موقتاً به خانه خود آورده ام و در صفحه اول آنها نوشته ام كه متعلق به مدرسه هستند. معلوم شد علي پس از پيروزي انقلاب به دليل مشغله و مسؤوليت هاي زياد اصلاً متوجه انتقال اين كتاب ها به مدرسه نبوده است. وقتي كتاب ها را بررسي كرديم حدود بيست جلد كتاب را بيرون آورديم و تحويل داديم. 1علي در مطالب سوم، وصيت كرده بود 4 سال نماز و روزه قضا براي او سفارش داده شود.
علي مي گفت سه مطلب نوشته ام اولي را خودم عمل کرده ام، دومي را شما عملي کنيد، سومي را. سکوت کرد. پرسيدم علي جان سومي را چي؟ باز سکوت کرد.
اين پيغام براي ما عجيب مي نمود چون اولاً علي کتابخانه خيلي محدودي در حد صد جلد کتاب داشت و ثانياً من بارها اين کتاب ها را ديده و جابجا کرده و تقريباً مطمئن بودم دفترچه هايي با اين مشخصات در کتابخانه او نيست.
پس از اين با برادر علي چند بار همه کتاب ها را به دقت وارسي کرديم. دفترهاي نارنجي را ديديم ولي دفتر قرمز را پيدا نکرديم. در آخرين بازرسي آن دفترچه يادداشت قرمز را كه از كوچكي و حجم كم بين دو كتاب چسبيده بود پيدا كرديم و 3 مطلبي را كه علي در آن در سن 16 - 17 سالگي خود به صورت وصيت نامه نوشته بود خوانديم.
مطلب اول بدهي وي به فردي به مبلغ 150 تومان بود كه خودش طبق چيزي كه در خواب به دوستش گفته بود آن را پرداخته بود.
علي در مطلب دوم نوشته بود چون ساواك كتاب هاي مذهبي را از دبيرستان خارج ميكرد و از بين مي برد من براي جلوگيري از اين كار، كتاب هاي مدرسه را موقتاً به خانه خود آورده ام و در صفحه اول آنها نوشته ام كه متعلق به مدرسه هستند. معلوم شد علي پس از پيروزي انقلاب به دليل مشغله و مسؤوليت هاي زياد اصلاً متوجه انتقال اين كتاب ها به مدرسه نبوده است. وقتي كتاب ها را بررسي كرديم حدود بيست جلد كتاب را بيرون آورديم و تحويل داديم. 1علي در مطالب سوم، وصيت كرده بود 4 سال نماز و روزه قضا براي او سفارش داده شود.
راوی: همسر شهيد علي اخوين انصاري رودسري
منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان( جلد دوم) غلامعلی رجایی 1389
نشر: شاهد
نظر شما