"گیلی گادر" رونمایی شد/ توصیه یک شهید به همرزش برای رسیدن به مقام شهادت
به گزارش نوید شاهد به نقل از خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از کتاب «گیلیگادر» زندگینامه شهید ماشاءالله استادمرتضی از رزمندگان اطلاعات و عملیات که به قلم مریمسادات زکریایی نوشته شده و توسط انجمن سپاس به چاپ رسیده است, صبح امروز (یکشنبه) با حضور خانواده و همرزمان شهید برگزار شد.
در این مراسم مریم سادات زکریایی ضمن تشکر از کسانی که در تهیه و تدوین این کتاب او را یاری کردند گفت: مدتی در نیروی دریایی سپاه در کنار دختر شهید استاد مرتضی مشغول به کار بودم و ایشان خیلی دوست داشت که در خصوص پدرش کتابی چاپ شود و من نیز علاقه به نوشتن کتاب برای شهید بودم, اما با توجه به مشغلاتی که داشتم نتوانستم آن را بنویسم. بعد از مدتی دوستان از انجمن سپاس تماس گرفتند و در خصوص نوشتن این کتاب با من صحبت کردند و من هم از این موضوع استقبال کردم. در دوران جنگ او را استاد ماشاءالله صدا میکردند و من هم در این شهید را استاد ماشاءالله خطاب میکردم و در تمام کار نگارش این کتاب احساس آرامش داشتم.
علی خندان از همرزمان شهید استاد مرتضی در سخنانی گفت که شهید استاد مرتضی به کتابخوانی و مطالعه بسیار علاقهمند بود و همیشه یک روزنامه در دستش بود و آن را میخواند و علاقه و اهتمام بسیاری به شرکت در نمازهای جمعه داشت. از خصوصیات دیگر استاد مرتضی آقامنشی و کظم غیظش بود و او بسیار انسان آرامی بود.
او به آخرین دیدارش با شهید استاد مرتضی اشاره کرد و گفت که استاد مرتضی آخرین باری که به تهران آمد, یک شب به من گفت: «خواب دیدم که مرا به رگبار بستند و از گرمای آن از خواب بیدار شدم. این دفعه که به جبهه بروم به آرزویم میرسم» چون سه خواهرزادهاش شهید شده بودند, او بسیار حسرت میخورد و در نهایت به آرزویش رسید. بعد از شهادتش او را در خواب دیدم و از او پرسیدم که چه کار کنیم تا به مقام شما برسیم و او جمله عجیبی به من گفت که دعای جوشن کبیر بخوانید.
منجر از دیگر همرزمان شهید استاد مرتضی در سخنانیگفت: او به کوچک و بزرگ دست ادب میداد و شهید نقش استادی را در گروه دستمال سرخها ایفا میکرد و تکاملی به این گروه داد. چون ایشان نسبت به دیگران مسنتر بود و با توجه به اینکه اصغر وصالی فرمانده این گروه دارای سوابق مبارزاتی بود اما این گروه یک استاد کم داشت که شهید استاد مرتضی استاد این گروه شد و تا زمان حیاتش هدایت و رهبری این گروه را برعهده داشت.
سلطانیه همسر شهید نیز در سخنانی کوتاه گفت: ایشان در طول 8 سال دفاع مقدس خیلی کم به منزل میآمد تا ما او را ببینیم و قبل از انقلاب نیز مدتی در بندرعباس بودند و ما توفیق دیدار او را نداشتیم.او با تشکر از کسانی که نام شهید استاد مرتضی را پس از 30 سال زنده نگه داشتهاند گفت: شهدا جای پایی از خود به یادگار گذاشتند و ما باید پا در جای پای آنها بگذاریم و راه آن ها را ادامه دهیم.
حبیبی یکی دیگر از همرزمان شهید استاد مرتضی بود. او گفت که 36 ساعت قبل از شهادت شهید استاد مرتضی با او بودم و او در طول این مدت از همه چیز دل کنده بود و دست از همه تعلقات دنیایی بریده بود. دو عکس برادرزادههای شهیدش را در کیفش داشت و این مدت مدام به آنها نگاه میکرد و با گریه میگفت من شرمنده این دو شهید هستم و دوست دارم به آنها بپیوندم و او سرانجام به آرزویش رسید.
شهید ماشاء الله استاد مرتضی متولد سال 1315 بود و در سن 50 سالگی در تیر ماه سال 1365 در غرب کشور و توسط عناصر ضد انقلاب در جاده گیلی گادر به فیض شهادت نائل شد.