کد خبر : ۴۰۷۸۶۷
۲۲:۲۸

۱۳۹۶/۰۵/۲۳

زندگی نامه شهيد شهباز کوچکی در سالروز شهادت

شهيد شهباز کوچکي در دوم خرداد ماه 1342 در شیراز دیده به جهان گشود. و در بیست و سوم مرداد ماه 1365 به درجه رفيع شهادت نائل آمد.


زندگی نامه شهيد شهباز کوچکی در سالروز شهادت

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد شهباز کوچکی دوم خرداد سال 1342 در شیراز دیده به جهان گشود. پس از دوران طفوليت به علت نبود مدرسه در آن محل نتوانست تحصيل کند و به مدرسه برود به کمک پدرش رفت و به امرار معاش خانواده کمک کرد . 

در دوران نوجواني نقش بسزايي در انقلاب داشت در راهپيمايي ها و تظاهرات ها شرکت مي کرد . فردي مومن ، با ايمان و بااخلاص بود و همواره در مسجد حضور داشت و فرايض ديني هرگز ترک نمي شد . هميشه علاقه به کسب علم و سواد داشت در سال 1365 در نهضت سوادآموزی شروع به تحصيل کرد.

 سال 1366 ازدواج کرد و پس از مدتي با رسيدن به سن سربازي به خدمت سربازي رفت و از طريق سپاه پس از کسب مهارت رزمي و نظامي و آموزش هاي لازم عازم منطقه جنگي جنوب شلمچه شد.

 وی در یکی از عملیاتها مجروح شد که همسرش در این رابطه می‌گوید:
( هنوز یک ماهی از ازدواجمان نگذشته بود که شهباز به جبهه رفت ، او ابتدا به شلمچه و پس از آن به جبهه های غرب اعزام شد.  پس از اعزام شهباز در یک حمله عراق به حلبچه شیمیایی زد.

 چند روزی بود که برای شهباز بسیار نگران بودم ، حس می کردم اتفاقی براش  افتاده است. خبری از او نداشتم و فقط تنها کاری که از دستم بر می آمد دعا بود.
آن روز یکی از روزهای نوروز بود ، حیاط را با آب و جارو شستم و زیراندازی در ایوان حیاط پهن کردم، ناگهان صدای در زدن به گوشم رسید،
این صدا، صدایِ در زدن شهباز بود. به سمت در دویدم . در را باز کردم . درست تشخیص داده بودم. شهباز بود.

 به دیوار خانه تکیه زده بود، سلام کردم و گفتم: بیا تو . گفت: تو برو منم میام .

با خود گفتم حتما با دوستانش دارد حرف میزند ، داخل حیاط ایستاده بودم که دیدم شهباز آهسته آهسته راه می رود و دستش را به دیوار گرفته ، او همیشه از جبهه با لباس شخصی می آمد ، اما آن روز با لباس بیمارستان بود ، سریع به سمتش رفتم .
گفتم: طوری شده ؟ گفت : بقیه کجان؟ پدر و مادرم نیستند؟ گفتم :چرا هستند. گفتم : چه اتفاقی افتاده ؟ داشتم دستش را میگرفتم که از شدت درد دستش را عقب کشید و گفت برو وسایلم را دم در بیار .
سریع برگشتم  و به دم در رفتم ، یک جعبه پر از دارو بود و 2 عصا ، آنها را برداشتم و به داخل آوردم ، او برای اینکه من شُکه نشوم آنها را دم در گذاشته بود.

تا یک ماه مرخصی داشت اما هنوز مرخصی اش تمام نشده بود که میخواست به جبهه برود . نتوانستیم او را راضی کنیم که حداقل تا اتمام مرخصی اش بماند ، هنوز مرخص اش تمام نشده بود که رفت.

او پس از آن چندین باری به مرخصی آمد و در آخرین مرخصی، سه روز به جبهه رفته بود که شهید شد. اما ای کاش قبل از شهادت می فهمید که به زودی پدر خواهد شد. )

  
شهيد شهباز کوچکي سرانجام در بیست و سوم مرداد ماه 1367 در منطقه عملياتي شلمچه بر اثر اصابت ترکش به درجه رفيع شهادت نائل آمد. 

انتهای متن/

 


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه