نگاهی به زندگی شهید علی نفری افشار
نوید شاهد: روزی که علی به دنیا آمد، شانزدهم شهریور ماه سال 1361 و برابر با سالروز تولد حضرت امام مهدی ( عج) بود. او در دامان پر مهر مادرش «زهرا» و در آغوش گرم پدرش « غلام عباس» دوران کودکی را پشت سر گذاشت. او در کنار دو برادر و دو خواهر دیگرش زندگی را در بین اعضای خانواده که در محله میدان ابوذر تهران ساکن بودند، آموخت.
دوران تحصیلات ابتدایی علی در دبستان احرار که در نزدیک خانه آنها قرار داشت، گذشت. اما پایان تحصیلات او با واقعه بزرگی در زندگی اش همراه بود. علی پدرش را در سن یازده سالگی از دست داد. پدر او که به شغل آشپزی اشتغال داشت به علت بیماری در گذشت و با در گذشت پدر، زندگی آنها سخت تر از گذشته ادامه یافت.
غم مرگ پدر علی را می آزرد. اما با هر شرایط او به تحصیل ادامه داد و برای تحصیلات متوسطه به دبیرستان حافظ که در حوالی محله امامزاده حسن قرار داشت، رفت. او با وجود تنگدستی خانواده تحصیل را با کمک دیگر اعضای خانواده ادامه داد تا این که در رشته علوم انسانی مدرک دیپلم را گرفت.
با پایان یافتن تحصیلات متوسطه، علی راهی انجام خدمت نظام وظیفه شد و با پایان یافتن خدمت نظام وظیفه، زمان کار کردن او فرا رسید. برادر علی در پژوهشکده مهندسی وزارت جهاد کشاورزی کار می کرد و با معرفی وی، علی به پژوهشکده وارد شد و پس از گذراندن مراحل اداری و گزینشی او را برای همکاری در پژوهشکده پذیرفتند.
علی از کودکی به دلیل شرایط خانواده در محیطی مذهبی پرورش یافت. او پایبند احکام دینی بود. نمازش را اهمیت می داد و بیشتر اوقات نمازش را به جماعت و در مسجد محل برپا می داشت. او در اعتقادات خود راسخ بود. علاقه و آشنایی خوبی با قرآن کریم و تفسیر و تلاوت آن داشت و در مراسم و مجالس مذهبی به ویژه مراسم عزاداری حضرت اباعبداله الحسین (ع)، از کودکی فعالانه شرکت می کرد.
علی در محیط کار و بیرون از خانه نیز مورد احترام بود چرا که به مسایل دنیایی اهمیتی نمی داد و در حد توان به دیگران برای حل مشکلاتشان کمک می کرد . همواره در سلام کردن به دوستان و همکارانش پیشدستی می کرد و همین خصوصیات بود که خیلی زود جای او را در حلقه محبت همکارانش باز کرد.
با گذشت روزهای اول، علی با کارهای پژوهشکده آشنا شد. او دوست داشت در اولین فرصت مادرش را که پس از فوت پدر برای او زحمت زیادی کشیده بود را به زیارت خانه خدا و کربلا روانه کند.
علی از روز دوم تیر ماه سال 1384 که در پژوهشکده مهندسی جهاد کشاورزی واقع در جاده مخصوص کرج کارش را شروع کرد، در کنار مهندسین پژوهشکده، با علاقه و اشتیاق کارهای روزانه را انجام می داد.
روز قبل از سالروز تولد حضرت امام مهدی (عج) بود که علی طبق معمول روانه پژوهشکده شد. او به همراه مهندس رجایی که مسئول وی بود، مشغول انجام فعالیت های تحقیقاتی و آزمایشی بودند که ناگهان دستگاه مورد آزمایش منفجر شد. علی به همراه مهندس رجایی بر اثر سوختگی تمام قسمت های بدن و مسمومیت شدید بر اثر گاز کُلُر روانه بیمارستان شدند.
واقعه آن روز همه همکاران جهاد کشاورزی و پژوهشکده را اندوهناک ساخت. سوختگی شدید باعث شهادت مهندس رجایی شد و علی نیز پس از ده روز که در بیمارستان سوانح و سوختگی تهران بستری بود، چشم از جهان فرو بست.
روز هشتم مهر ماه سال 1384 علی در بیمارستان به شهادت رسید. پیکر پاک وی در همان روز با حضور انبوه همکاران پژوهشکده و مردم محلّه و جوانانی که هنوز وجود علی را در کنار خود احساس می کردند، با عزت و افتخار تشییع شد و پیکر پاک «شهید علی نفری افشار» که در هنگام انجام وظیفه به شهادت رسید، در قطعه50 بهشت زهرا، ردیف 58 شماره 21، در جوار شهدای انقلاب اسلامی به خاک سپرده شد.
« شهید علی نفری افشار» با بدنی
سوخته اما با چهره ای شادمان و سپید در
اوج جوانی در راه انجام وظیفه به
شهادت رسید و دست روزگار چنین در سرنوشت او نوشت که در شب میلاد
حضرت امام مهدی عج (ع) به دنیا
آمده و پس از 23 سال در شب میلاد آن حضرت
دعوت حق را لبیک گوید تا نام او در زمره
شهدای انقلاب اسلامی جاودانه بماند.