دانشجوی شهید «وزوایی» به روایت کتابها
تاکنون کتابهایی درباره دانشجوی شهید، محسن وزوایی نوشته شده که یکی از این آثار را نشر شاهد منتشر کرده است.
فرار صدام : زندگینامه داستانی دانشجوی شهید محسن وزوایی/ اصفهان: ستارگان درخشان، ۱۳۹۴.
این کتاب شامل 10 خاطره از شهید محسن وزوایی است.
ققنوس فاتح : چند روایت شفاهی از سرگذشت شهید محسن وزوایی/ گلعلی بابایی/ موسسه انتشارات کتاب نشر/۱۳۹۲. نشر شاهد/ ۱۳۸۴.
این كتاب شامل ۲۰ روايت شفاهي از سرگذشت سردار شهيد محسن وزوايي است.
گلعلي بابايي اين اثر را بر اساس دهها برگ خاطرات موجود در آرشيوهاي ثبت وقايع دوران دفاع مقدس و صدها دقيقه نوار مذاكرات نظامي و مكالمات بي سيم و مستندات باقي مانده در دست نزديكان شهيد وزوايي نوشته است.
شهید محسن وزوایی / مولف: واحد تحقیق و مطالعات حدیث نینوا( رضا نصراللهی)/ با همکاری و بازخوانی ابراهیم رستمی/۱۳۹۰
آخرین نبرد : نگاهی به زندگی شهید محسن وزوایی/نویسنده داوود امیریان/ سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران، معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی، نشر شاهد/۱۳۸۹.
سومین جلد این کتاب با عنوان «آخرین نبرد » با نگاهی به زندگی شهید محسن وزوایی به قلم داوودامیریان با عناوین: زندگینامه شهید، به سوی سفارت آمریکا، فاتحان لانه جاسوسی، من پاسدارم، فرمانده، آخرین شناسایی، توپخانه دشمن، اسارت صدام و آخرین نبرد به نگارش درآمده است.
همپاي صاعقه/ حسين بهزاد، گل علي بابايي/ انتشارات سازمان تبليغات اسلامي،حوزه هنري/ ۱۳۸۶
به دنبال آغاز يورش گردانها، فرماندهي سپاه چهارم ارتش عراق، از طريق پست شنود مستقر برروي ارتفاع بلتاي كوچك (بلتاي پايين) در ضلع جنوب جادۀ آسفالت انديمشك - دهلران، از رخنۀ نيروهاي تيپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در اعماق مواضع لشكر ۱۰ زرهي خود آگاه شد.
بناگاه، واحدهاي عراقي مستقر در خطوط مقدم دشمن، سراسيمه شروع به پرتاب گلوله هاي منور به آسمان منطقه كردند؛با اين هدف كه ضمن ايجاد رعب و وحشت در بين قواي تكاور ايراني، اشراف بيشتري از حيث ديد نسبت به مناطق پيراموني خويش داشته باشند؛ ليكن رزمندگان تيپ ۲۷، بي اعتنا به اقدامات ايذايي نيروهاي دشمن، كماكان به پيشروي خود به سوي اهداف تعيين شده ادامه دادند....
عقابان بازی دراز: زندگینامه شهیدان سرافراز محسن وزوایی و غلامعلی پیچک/ گلعلی بابائی/ کنگره بزرگداشت سرداران شهید سپاه و سی و شش هزار شهید استان تهران، کمیته انتشارات/ ۱۳۷۶.
در اوايل اسفند ۱۳۵۹ محسن به فرماندهي « گردان ۹» منصوب شد و بلا فاصله حكم ماموريت به جبهه هاي غرب را دريافت نمود.گردان نه ، براي مقابله با تهاجمات دشمن راهي منطقه سر پل ذهاب شدند. در آن مقطع فرماندهي محور سر پل ذهاب را سردار شهيد « غلامعلي پيچك» بر عهده داشت . پس از ورود محسن و نيروهاي گردان او به منطقه، قرار شد تا در قدم اول ، به پدافند از مواضع خودي مبادرت نمايند و در فرصت مناسب، مناطق اشغالي نيز از تصرف اشغالگران بعثي خارج سازند . بر اين اساس ، محسن علاوه بر فرماندهي آن گردان ، مسؤوليت محور « تنگه كورك» تا حد فاصل « تنگه حاجيان» را نيز بر عهده داشت . چندي بعد، در ارديبهشت سال ۱۳۶۰ ، طي جلسه توجيهي فرماندهان منطقه سر پل ذهاب – كه در آن سرداران بزرگواري همچون « غلامعلي پيچك ، حاج علي موحد دانش ، محمد ابراهيم شفيعي و محسن وزوايي » حضور داشتند – طرح نهايي عمليات آزاد سازي ارتفاعات استراتژيك « بازي دراز» در دستور كار قرار گرفت . محسن در تمامي مراحل شناسايي اين حمله حضور داشت و نقش فعالي در طراحي اين عمليات ايفا كرد . در همين مقطع بود كه دوستي و ارتباط برادرانه اي بين او و سردار شهيد هوانيروز ، علي اكبر شيرودي به وجود آمد. طي اين نبرد ، فرماندهي چپ حمله ، به محسن محول شد و فرماندهي محور راست نيز به شهيد « محسن حاجي بابا »
پرچمداران خورشید: یادواره ۳ علمدار شهید دفاع مقدس حاج محمد بروجردی، محسن وزوایی، حسین قجهای/ مولف حسین بهزاد/ کتاب صبح، ۱۳۷۵.
این کتاب حاوی شعرها و خاطرههایی درباره ویژگیهای اخلاقی شهیدان است. شعرها و خاطرههای این مجموعه از منابع متعدد گردآوری شده است. «جان جهان»؛ «لب دوست»؛ «دریا و سراب»؛ «مکتب عشق»؛ «مستی عاشق»؛ «هر وقت اما از او یاد میکند»؛ «دعوی اخلاص»؛ «کاروان عمر»؛ «آمدم کمکتان کنم» و «قلبی به بیکرانگی عالم هستی» از عنوانهای شعرها و خاطرههای کتاب هستند."
وصال/ محمد ابراهيم شفيعي/ بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس/ ۱۳۷۵
محمد ابراهيم شفيعي در اين كتاب خاطرات سالهاي اول جنگ ایران و عراق را بازگو ميكند . بازي دراز حكايت ناگفته جنگ ماست. حكايتي كه سينه مردان اين نبرد ۸ ساله را مالامال از وجود خود ساخته است. موحد، پيچك، حاج بابا، غفري، وزوايي و ... نامهايي است كه در بين اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين هستند.