خاطرات دفاع مقدس نباید فقط در اختیار داستان نویسان باشد
شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۰۵
احمد شاکری در توصیه خود به راویان خاطرات گفت: نباید فقط خاطرات را در اختیار نویسندگان رمان قرار داد زیرا یک متن خاطره میتواند مورد استفاده تمامی اهالی هنر قرار گیرد. اما با قرار گرفتن خاطره در اختیار رماننویس، یک خاطره با تخیل آمیخته میشود.
به
گزارش نوید شاهد، نشست بررسی کتاب «مردی که پروانه شد» با حضور احمد شاکری
و مجید پورولی کلشتری، سیزدهم بهمن ماه 1395 در موسسه پیام آزادگان برگزار
شد.
احمد شاکری در
این برنامه با اشاره به کلیاتی درباره کتاب «مردی که پروانه شد»، گفت: این
اثر در قالب داستان با تکیه بر خاطرات آزادگان جنگ تحمیلی و با توجه به
افرادی نوشته شده است که مورد کم لطفی جامعه قرار گرفتهاند.
وی
سپس به شیوه قهرمانپروری دفاع مقدس در ادبیات پرداخت و گفت: داستاننویسی
در ایران سابقه ای 100 ساله دارد. 30 سال و اندی از این سابقه متفاوت است و
دلیل آن انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. قبل از انقلاب اسلامی داستان
نویسی در ایران متاثر از ادبیات غربی بوده است. به برکت انقلاب اسلامی و
دفاع مقدس، ادبیات نیز بالید.
شاکری خاطرهنگاری را عنصری دانست
که میتواند خون تازهای به ادبیات تزریق کند و افزود: جان مایه خاطرات،
حقایق است و مهمترین فرد در این زمینه، صاحب خاطرات است که باید حقایق را
بازگو کند.
وی یادآور شد: در ادبیات دهه 60 قهرمانان به شیوه
خاصی نمایش داده میشدند و شور حماسه و ایثار در آنها متبلور بود زیرا در
آن دوران جامعه نیز دارای همین شور و حماسی بود.
این
نویسنده درباره نگاههایی که به نوع قهرمانپروری در ادبیات دفاع مقدس
وجود دارد، توضیح داد: گروه نخست معتقدند که قهرمانان فقط مختص دهه 60
بودهاند و در همان زمان محدود ماندهاند. دسته دوم وجود قهرمان ها را
انکار میکنند و آن را حاصل روزگار جوانی شخصیتها میدانند. دسته سوم،
معتقدند که دوره ما دوره قهرمانپروری نیست و اساس قهرمان شدن، فقط برای
اسطورههاست.
به گفته وی، دسته چهارم معتقدند که قهرمانهایی در
دهه 60 داشتیم که در دوره پس از جنگ مجالی برای قهرمان بودن ندارند و گروه
پنجم معتقدند که قهرمان بودن امکان تحقق در هر عصری ندارد.
شاکری
سپس به این پرسش پرداخت که «قهرمان در دفاع مقدس» کیست؟ و توضیح داد:
قهرمان در دفاع مقدس از آن جایی مهم شد که دفاع برای ما به عنوان امری قدسی
مطرح شد. قهرمان بودن قهرمان داستان به نیست او نیز باز میگردد اما
متاسفانه گاهی دچار ریا هستیم.
وی موقعیت اسارت را
موقعیت ویژهای دانست که دو طرف درگیر در جنگ با یکدیگر در تعاملاند و
گفت: در ادبیات اردوگاهی و اسارت است که دو طرف درگیر در جنگ با هم زندگی
میکنند. پور ولی کلشتری نیز در این کتاب به قهرمان جنگ پرداخته است و
خانواده او را نیز درگیری داستان کرده است.
این
منتقد نگاه موجود در کتاب «مردی که پروانه شد» را اثری دانست که نگاه تلخ
به وقایع و قهرمانان ندارد اما به حقیقت موجود در جامعه درباره آزادگان را
به خوبی میبیند و افزود: دلیل انجام کارهاست که میتواند یک شخصیت را
قهرمان نشان دهد. یکی از دلایلی که «عباد» را قهرمان نشان میدهد، نگاه
معرفتی اوست که با توجه به نوع مطالعات نویسنده این نگاه معرفتی به خوبی
درآمده است.
وی
در نقد خود به شیوه پرداخت داستانی در «مردی که پروانه شد»، گفت: همه
اتفاقات در گذشته میگذرد. این نشان میدهد که راوی در گذشتهها مانده است.
معرفت، عشق و تحمل سختیها در این کتاب پررنگ شدهاند اما هر یک
میتوانستند پرداخت بهتری داشته باشند. مثلا لازم نیست که برای نمایش عشق
نشان دهیم که مرد همسرش را خیلی دوست دارد. باید داستان کاری کند که ما هم
عاشق شخصیت داستانی شویم.
وی
در توصیه خود به راویان خاطرات گفت: نباید فقط خاطرات را در اختیار
نویسندگان رمان قرار داد زیرا یک متن خاطره میتواند مورد استفاده تمامی
اهالی هنر قرار گیرد. اما با قرار گرفتن خاطره در اختیار رماننویس، یک
خاطره با تخیل آمیخته میشود. آیندگان نباید فقط با داستان از جنگ ما آگاه
شوند. انتشار خاطرات دفاع مقدس به دشمن شناسی ما نیز کمک میکند.
شاکری
یادآور شد: یکی از دلایلی که نمی توانیم داستان انقلاب اسلامی بنویسیم این
است که شناخت دشمن در انقلاب اسلامی دشوارتر است. با نمایان کردن تمام
اضلاع دشمن میتوانیم او را بشناسیم. دشمنی که در عین حال که زیارت عاشورا
میخواند، میتواند شکنجهگر هم باشد.
پورولی کلشتری نیز در پایان گفت: من قصد نمایش قهرمانان را در این کتاب نداشتم زیرا راویان خاطرات اصلا خود را قهرمان نمیدانستند. نظر شما