دوشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۰۱
رهسپاران باشتاب، اینک بگوش دل نیوش کز درایِ کاروانها، گوشِ گردون پرصداست

بهار سرخ

این بهار از خون گلبوی شهیدان مشک ساست

این چمن از سبزه خطّ جوانان باصفاست


آب اینجا تشنه ساز و خاک اینجا عشق خیز

زخم اینجا عین مرهم، دردِ این سامان دواست


عشقبازان پاکباز و جانفروشان گرم جوش

یوسفِ این مصرِ دل را، مشتری بی انتهاست


لایق این بازار را جز گوهرِ دل هیچ نیست

جز متاعِ جان در اینجا، هر متاعی کم بهاست


دست و پا دادند مشتاقان که وصلت داد، دست

تا نگویی نیست و اصل عاشق آربی دست و پاست


نوبهارِ عارفان را رنگ و بویی دیگر است

آری، آری «مذهبِ عاشق ز مذهبها جداست»


رهسپاران باشتاب، اینک بگوش دل نیوش

کز درایِ کاروانها، گوشِ گردون پرصداست


می زند پهلو بعرش این خاکِ سرخ از خونِ عشق

می دهد پرتوبه مهر، این سرزمین بسی پرضیاست


هر گیاهی بز نمی روید در این گلگون زمین

این «چمن» را لاله هایِ سرخِ شمشادین قباست


ما بخود مشغول و اینان با خدا سرگرم عشق

الله الله کاین معانی را تفاوت تا کجاست


ای بخون آغشتگان، عشق از شما رونق گرفت

ای بخاک افتادگان، جای شما، دلهای ماست


زمان گل سرخ/ (مجموعه شعر دفاع مقدس)/ محمدرضا یاسری (چمن تهرانی) 1390

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده