ویژه نامه شهید آیت الله علی قدوسی "ذبیح عدالت"
نوید شاهد: در شهرستانها ما نود و پنج دادگاه انقلاب داريم ، نبود قاضي و دادستان ، عدم امکانات و بعضاَ استعفاي آنها ما را دچار اشکالاتي مي کند ولي با تمامي اين گرفتاريها ما توانسته ايم کارهاي کليه دادگاهها را برسيم .

س‌ـ  آقاي قدوسي دادستان محترم کل انقلاب ، در مورد عملکرد دادسراهاي انقلاب اگر توضيحاتي داريد بفرماييد و همچنين خط مشي کلي دادسراهاي انقلاب را در اين يک ساله روشن نماييد .

ج‌ـ با کمال ميل قبلاً بايد عرض کنم مطالبي که گفته مي شود هيچ گاه در صدد اين نيستم که بخواهم هر اشکالي را از دادستاني و دادگاههاي انقلاب رفع کنم و بگويم دادگاههاي انقلاب و دادستاني هيچ گونه انتقادي ندارند ، هرگز اينجور نيست ، بديهي است که يک انتقادهاي جالبي اگر از افراد باشد ، ما به مقتضاي اين که تا انتقاد نباشد ، هيچ مجتمعي هيچ بنيادي نقايصش برطرف نمي شود ،‌کاملاً‌آماده ايم که انتقادها را بپذيريم ، اما مي دانيد که انتقاد 2 شرط اساسي دارد ،‌تا يک انتقاد سازنده باشد ،‌اول اين که آن نقاد يعني انتقاد کننده مطلع باشد از آن بنياد موسسه و محلي که مي خواهد از آن انتقاد کند که آن نهاد چگونه مسئوليتي دارد ، و چه امکاناتي دارد ،‌چقدر قدرت دارد ؟ و دوم اين که بي غرض باشد ، با توجه به اين 2 شرط است که انتقاد ،‌انتقاد سازنده و قهراً مي تواند نقايص هر موسسه و هر بنيادي را برطرف کند ،‌لذا بايد بنده اجمالاً بگويم دادگاههاي انقلاب و دادستانيها يعني چه ؟ امکاناتشان چقدر بوده ؟ چه مقتضياتي داشته اند تا ببينيم کارهايي که در عرض اين يک سال انجام شده ،‌با توجه به آن شرايط و امکانات آيا واقعاً خوب کار کرده اند يا کوتاهي کرده اند ؟ مي دانيد دادگاههاي انقلاب يک مقام قضايي هستند ،‌نه يک مقام اجرايي ، آن هم مقام اجرايي ، نه مثل يک مقام اجرايي مثلاً مانند بنياد مسکن ، بهداري ، آموزش و پرورش و تمام اين گونه کارهايي که هر مقدار هم کم انجام بدهند کارشان را چون مردم از آن بهره زيادتري مي گيرند خواه و ناخواه مخالف و معاند و نقاد کم پيدا مي کند ، به خلاف دادگاهها که عرض کردم کارش چيست ؟ گرفتن ، زندان ، مصادره ، توقيف ،‌بعضاً اعدام ، خوب توقع از بنيادي که درست برخلاف آن کارهايي مثل بهداري ، آموزش و پرورش و … قرار گرفته ،‌ناراضي ايجاد مي کند ،‌اين از يک طرف که اصل کار ما کاريست قضايي ، از آن طرف بنيادي است تازه پيدا ، يعني سابقه قبلي نداشته و حتي آيين نامه اي که در شوراي انقلاب براي ما تدوين شده آن هم به همين علت يک مسئله بود ،‌که هنوز مشکلات زيادي دارد پس ما مواجه هستيم با يک بنيادي که از نظر اصولي اين اشکالات را دارد از نظر امکانات بسيار بسيار ضعيف مي باشيم به اين معني ما الان در اکثر شهرستانها اگر از اين جوانهاي تازه کار مطلع از موازين قضايي گيرمان نيايد ، خواه ناخواه ،‌دادستاني هاي ما نمي توانند آن دادستاني مورد توجه مردم باشند ، معذالک با اين اشکالاتي که داشتيم و با اين موانعي که سر راهمان بوده ، ولي با توجه به اين کمبود امکانات شرايط اصل کار اجمالاً کارهايي که تا به حال کرده ايم توضيح مي دهيم ببينيد که کار باز با توجه به اين مسائل خوب بوده يا بد ، و قضاوت را به عهده مردم مي گذاريم دادگاههاي انقلاب از روزهاي اولي که شروع کرده به علت اين که تصور مي کردند ، که فقط ضد انقلابيها ، يعني همان سرمايه دارهايي هستند که سرمايه هايي را جمع کرده و در حال فرار از اين مملکتند ، لذا تمام نيرويش را صرف آنها نموده اموال آنها را توقيف و يا مصادره کرده در حالي که ضد انقلاب ، همانهايي هستند که در اين کشور مانده بودند و طرح و نقشه و سازماندهي داشتند ،‌براي يک کارهاي بنيادي ، اينها از جمع آوري پول و اموال ولو به صورت دزدي و خريد اسلحه و جمع آوري افراد با استعداد و تبليغ عليه انقلاب تا اين که بتوانند آن جوانها و نيروها را به طرف خودشان جذب کنند کوتاهي نمي کردند ، و دادگاههاي انقلاب به همان علت که عرض کردم چون تازه کار و نو بنياد و تازه رس بود خيال مي کرد ،‌در درگيري با آن ثروتمندهايي که در حال فرار بودند و عوامل رژيم سابق محسوب مي شدند واقعاً دارد ضد انقلاب را از بين مي برد ،‌با اين که اگر آنها پولهايشان را برمي داشتند و در مي رفتند آنهايي بودند که مي خواستند خودشان فرار کنند ،‌لذا دادگاه انقلاب يک مقدار زيادي وقتش و نيرويش صرف درگيري با آنها بود و حال اين که ضد انقلابهاي واقعي داشت نطفه شان بسته مي شد ، نيرو مي گرفتند ، انجام مي گرفتند ، سازماندهي درست مي کردند ، پول جمع مي کردند ،‌اسلحه جمع مي کردند ، يک دفعه ما متوجه شديم در مقابل يک ضد انقلابهايي قرار گرفته ايم که تازه شناساييشان براي ما خودش يک مرحله تازه به وجود آورده بود ،‌اين است که شما مي بينيد اگر الان دادگاههاي انقلاب خيلي سريع نمي توانند آن ضد انقلابها را بگيرد و قلع و قمع کند به اين علت است که آنها از همان اول انقلاب مشغول سازماندهي بودند و دادستانيهاي انقلاب به خيال اين که ضد انقلابهاي واقعي را دستگير کرده ،‌مشغول کار ديگري بود ،‌ولي معذالک عرض کردم با تمام اين جهات خوشبختانه خيلي از اين افراد مثل گروه فرقان ، که مرتب به ما ايراد مي کردند گروه فرقان را چرا معرفي نمي کنيد ولي معلوم بود ما معرفي نمي کرديم ، تا بقيه دستگير بشوند ،‌الان افرادي هستند ،‌سازمانهايي هستند که ما داريم دقيقاً شناسايي مي کنيم ، پيگيري مي کنيم ، به اين انتقادها گوش نمي دهيم تا بتوان يک آن کار اساسي خودمان را انجام بدهيم ، معذالک تا به حال با تمام اين مشکلات و کمبود امکانات کارهايي داشته يکي از مهمترين آن که دادگاههاي انقلاب انجام داد ،‌مسئله نفت بود ، تسويه در وزارت نفت فعلي و شرکت نفت سابق در يک سطح بسيار عريض که افراد آن الان در زندان هستند همان افرادي که شايد من با قطع و اطمينان کامل ميتوانم بگويم که اگر بعضي از آن افراد دستگير نمي شدند مسئله توزيع نفت در اين کشور و در زمستان با يک کارشکني خيلي جدي مواجه بود ، که خوشبختانه خيلي قبل از آن که آنها تصميم بگيرند ما موفق شديم و بدون اين که نقل کنيم يا سر و صدا کنيم و وزير محترم نفت هم کاملاً‌با ما همکاري کرد و خوشبختانه جلوگيري شد ما متوجه بوديم که حتي اگر نامه اي به وزارت نفت مي نويسيم براي سوابق آقاي نزيه بيا حقوق آقاي نزيه و امثال آن ها نامه قبلاً دست آقاي نزيه مي رفت و بعد به شرکت نفت مي آمد تا به ما جواب بدهند ، که خوشبختانه با کمک وزير محترم نفت تمام اين مشکلات حل شد و همکاري دقيقي براي ما در اين مورد به عمل آمد و شناسايي شد و اميدواريم که ريشه تمام اينها از نفت که منبع درآمد بزرگ و يک سرمايه بي حساب ملي است با اين اشکالات از اين به بعد مواجه نشود ، از کارهايي که ما کرده ايم مسئله تسويه در داخل دادستاني بود ،‌يکي از مشکلات ما تسويه در داخل دادستانيها و دادگاهها بود ، همان عواملي که تصميم داشتند ، آن سازمانهاي ضد انقلاب واقعي را تشکيل بدهند ، از همان اول توانسته بودند ، در دادستانيها رخنه پيدا کنند ،‌که با تلاش زياد ، توانستيم اينها را بيرون بريزيم ، اما از نظر بررسي به شرکتهاي وابسته و سرمايه داري که بحث مفصلي است و شما مي توانيد ببينيد چقدر روي اين پرونده ها کار و تلاش شده ، مجموعاً ما از اول انقلاب تا به حال هفت هزار و دويست و دوازده پرونده بررسي کرديم ،‌با اين که مي دانيد که هنوز در حدود بيست روز اوايل انقلاب نگذشته بود ماههاي متعدد دادگاهي با يک قاضي و يک شعبه اداره مي شد ، معذالک هفتصد و هفت هزار و دويست و دوازده پرونده رسيدگي شده که اگر شما به دوازده تقسيم کنيد مي بينيد ما ماهانه 601 پرونده يعني به نحو متوسط روزي 20 پرونده رسيدگي کرديم ، با اين که پرونده اي بوده ، که گاهي ماهها روي آن کار شده ،‌البته پرونده اي هم بود ، که خيلي زود رسيدگي شده و رد شده ، مجموعاً 581 مورد ما توقيف اموال داشتيم ، سيصد و پنجاه و چهار مورد مصادره اموال داشتيم ، که اين اموال به نفع مستضعفين مصادره شده و در اختيار بنياد قرار گرفت دو هزار و نود و سه نفر در غير آن رابطه با مسئله شرکتها ممنوع المعامله شده اند ،‌سه هزار و چهار صد و ده نفر باز در غير رابطه با شرکتها ممنوع الخروج کرديم ، تا به وضع آنها رسيدگي شود مجموعاً در خود تهران صد و هشتاد نفر اعدام شدند و زندانيهاي ما که اکثراً تلاش مي کنيم با سرعت کارهايشان انجام بگيرد .

در شهرستانها ما نود و پنج دادگاه انقلاب داريم ، نبود قاضي و دادستان ، عدم امکانات و بعضاَ استعفاي آنها ما را دچار اشکالاتي مي کند ولي با تمامي اين گرفتاريها ما توانسته ايم کارهاي کليه دادگاهها را برسيم .

مثلاً‌در گمرک با مسئله اي مواجه بوديم ، فکر کرديم چه بايد بکنيم ؟ بنا شد اجناس متروکه که در حال از بين رفتن بود ،‌به فروش برسد و مسئولي براي آنجا معين نموديم ، بعد هم پول آنها به شماره حسابي که مشخص گرديد ، واريز شود تا به مصارف لازمه مملکت برسد .

با اين حساب ، ما با بودجه کم و امکانات و با توجه به نوپايي دادگاههاي انقلاب به کارهايي که لازم بوده است ، رسيدگي و سازماندهي کرده ايم و در رابطه با کارهاي بسيار جالبي که قسمت رسيدگي به وضعيت شرکتهاي وابسته شده است ،‌مسئول آن توضيح خواهد داد و آنگاه مشخص مي شود که چقدر دادگاههاي انقلاب زحمت کشيده اند .

والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده