چهره اي شاد و قلبي محزون داشت...
***
حاج آقا، شناخت شما از شهيد شاه آبادي عزيز از كجا شروع شد؟
ايشان اساساً در يك خاندان اصيل در تهران متولد شد، مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ محمدعلي شاه آبادي(ره) كه در مسجد جامع تهران امام جماعت بودند؛ امام جماعتي كه مقاوم در مقابل رضاخان بود، رضاخان وقتي عمامه ها را برمي داشت و منبرها را مانع مي شد، ايشان عمامه خود را برنداشت و منبر را برپا كرد و مردم را ارشاد و هدايت مي كرد. خانواده محترم شاه آبادي خانداني بسيار ريشه دار و اصيل در زنده نگاه داشتن اسلام ناب در تهران بود. يكي از ويژگي-هاي اين آيت بزرگ حق اين است كه حضرت امام از شاگردان مرحوم شاه آبادي بود. خانواده شاه آبادي از همان زمان رضاخان و بعد هم زمان محمدرضا، يك خانواده مقاوم در مقابل رژيم بودند، منتها بسيار معقول رفتار مي كردند.
شناخت من از، از اين جا شروع شده، از نوجواني و جواني. برادران و كلاً خانواده ايشان، همه در سلك مبارزه بودند، ولي حاج آقا مهدي شناخته شده تر بود. عمده فعاليت ايشان در وقتي است كه من زندان بودم.
يعني بعد از ترور حسنعلي منصور ـ نخست وزير رژيم پهلوي ـ كه اعضاي هيأت مؤتلفه دستگير مي شوند و شما هم جزو آن ها بوديد.
بله، في الواقع آن زمان موقع رشد ايشان بود. آقاي حاج شيخ مهدي شاه آبادي، مرد بسيار فكور و توداري بود و كسي نمي توانست بفهمد كه ايشان در بطن مبارزه قرار دارد، اما همان خاصيت «موتور العلماء» را ايشان در مدتي به عهده داشت. شهيد شاه آبادي جنبه هاي فرهنگي و اجتماعي-اش خيلي قوي بود و با نسل جوان روابط عمومي بسيار خوبي داشت، به طوري كه نسل جوان پاسخ سؤالات شان را مي توانستند از ايشان داشته باشند. در مجالسي كه ايشان شركت مي كرد، عمدتاً جوانان متدين حاضر بودند و متقابلاً ايشان نيز در تربيت نسل جوان نقش خوبي داشت. در بحران هايي كه اتفاق مي افتاد يكي از چهره هاي متين روحانيت بود. با اين كه از نظر سني ايشان از خيلي ها جوان تر بود، اما بسيار متين برخورد مي كرد، با بصيرت موضع گيري مي كرد و در موضع گيري هايش سعي مي كرد طرف را تحريك نكند، اما كارهاي خودش را به خوبي انجام مي داد.
اين بحث را بيشتر بشكافيد تا سيره شهيد شاه آبادي را بهتر بشناسيم.
شهيد شاه آبادي چنان بود كه حتي در تمامي اين سه دسته روحاني در آن دوران كه يك عده شاگردان و همراهان امام بودند، عده اي نوعي رابطه با رژيم منحط داشتند و عده اي نيز بي طرف بودند، با همه با يك روابط عمومي خوب در ارتباط بود و از همه اين ها مي توانست در جاي خودشان استفاده كند و مي توانست حتي در آن ها كه «مشهّر» بودند ـ به تعبيري جزو شهريه بگيران رژيم بودند ـ اثر بگذارد.
شهيد شاه آبادي كار حوزه و دانشگاه را وجهه همت خودش قرار داده بود. از زمان شهادت دكتر مفتح چنين عنواني كه شهادت ايشان روز وحدت حوزه و دانشگاه است به درستي مطرح شد. در همين راستا شايد يكي از سنگ بناهاي وحدت حوزه و دانشگاه شهيد حاج شيخ مهدي شاه آبادي است و در اين باره، تعبيري از آيت الله شهيد دكتر بهشتي هست كه مي فرمايد: جاذبه در حد امكان، دافعه در حد ضرورت. مي فرمايد ما در دنياي اسلام در شرايطي هستيم كه جاذبه بايد در حد امكان باشد و در دافعه در حد ضرورت. نمي شود كه انسان دافعه نداشته باشد اما دافعه در حد ضرورت، جاذبه در حد امكان. شايد به غير از خود شهيد بهشتي، در عمل كردن به اين، مرحوم شهيد حاج شيخ مهدي شاه آبادي موفق بود و واقعاً جاذبه اش، جاذبه در حد امكان بود. شهيد شاه آبادي بسيار فعال بود. با انرژي و سرعت تمام، در تمام جلساتي كه مي توانست خودش را مؤثر بداند شركت مي كرد و واقعاً براي يك روحاني با عبا و عمامه و نعلين، اين طور دويدن خيلي بعيد بود، ولي ايشان موفق به چنين امر ضروري و مهمي بود.
در بيرون زندان هم حركاتي براي بهبود وضعيت و حتي آزادي زندانيان سياسي انجام مي دادند. حتي گويا، به ضرورت، ارتباطاتي با روحانيون وابسته به رژيم هم داشتند.
فعاليت هاي ايشان به توسط مبارزاني چون آيت الله محي الدين انواري و شهيد حاج مهدي عراقي انجام مي شد. من طرف يا در ارتباط با ايشان نبودم اما مي دانستم كه فعاليت هاي زيادي دارند، حالا به اين طريق كه يا خودشان كمك و فعاليت مي كردند يا كساني را به امر كمك هدايت مي كردند.
فرموديد كه شهيد شاه آبادي همواره انرژي خيلي خوبي داشت.
عرض كردم كه با عبا و عمامه و نعلين، توقع نبود كه ايشان اين قدر بتواند فعاليت كند.
و بسيار خوشرو بود. يكي از خصوصيات بارز مؤمن را كه معصومين(ع) سفارش فرموده-اند كه مؤمن بايد خوشرو باشد، ايشان به تمامت داشت. سيماي روحاني شهيد شاه
آبادي را شما چگونه مي ديديد؟
همان طور كه عرض كردم ايشان اين حديث را با رفتارش جلوه مي داد كه معصوم(ع) فرموده: شيعيان ما آن طورند كه «بشره في وجهه و حزنه في قلبه». ايشان نيز چهره بشارت دهنده اي داشت، اما اندوه هايش در درون وجودش بود.
از مسجد رستم آباد، پايگاه مبارزاتي شهيد شاه آبادي، خاطراتي داريد؟
خير، علتش اين است كه آن زمان من زندان بودم، اما در يك كلام، شهيد شاه آبادي جزو ياران نزديك حضرت امام بود.