يکشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۰۹
نهم خردادماه سال 1341 خانه لطف الله و سیده فاطمه اصغری راد مزین به قدوم کودکی بنام وهب شد.
نام:وهب
نام خانوادگی:اصغری راد
نام پدر: لطف الله
تاریخ تولد:09/03/1341
وضعیت تاهل:متاهل
عضویت:سپاه
آخرین مسئولیت:مسئول مخابرات تیپ
 
 
زندگینامه جانباز شهید وهب اصغری راد

نهم خردادماه سال 1341 خانه لطف الله و سیده فاطمه اصغری راد مزین به قدوم کودکی بنام وهب شد.وهب فرزند دوم خانواده بود .او دو خواهر داشت یکی بزرگتر و دیگری کوچکتر از وی بودند.پدر وهب دامدار بود و مادرش خانه دار.در جاجرم همه به آنها احنرام میگذاشتند به خصوص به بی بی فاطمه و به او نذر می کردند.بخاطر مشکلات زندگی و شرایط  مالی آن زمان وهب از همان دوران کودکی کار میکرد و کمک خرج خانواده بود.او گودکی بسیار سخت کوش بود ولی با آن جثه ظریف هیچگاه کمرش در برابر ناملایمات زندگی خم نشد.وقتی با کودکان هم سن و سالش بازی میکرد اغلب برنده بازی بودچون او از عهده کارهای سختری بر آمده بود.مقطع ابتدایی را در مدرسه شریعتی جاجرم به پایان رساند .تا اواسط دوره ی متوسطه در جاجرم تحصیل نمود و دیگر ادامه تحصیل نداد.نه ماه سال را درس می خواند و سه ماه تابستان را در کوره  آجرپزی کار میکرد.گویا می دانست باید خود را از همان  کودکی برای کارهای مهم ومسئولیت های خطیری آماده سازد.

 

فعالیتهای قبل از انقلاب:

از سال 55 با آنکه سن و سال زیادی نداشت همراه دوستانش اعلامیه های امام را در جاجرم پخش میکردند .همیشه تحت تعقیب ژاندارمری بودند.چند باری هم دستگیر شدند و موردآزار و شکنجه ماموران رژیم قرار گرفتند .از آنها تعهد میگرفتند تا دست از مبارزه بردارند ولی  بعد از آنکه آبها از آسیاب می افتاد آنها فعالیت خود را آغاز میکردندو دست از مبارزه خود برنمی داشتند.

 

بعد از انقلاب:

در سال 1359 وهب اصغری راد با خانم سکینه قاسمی ازدواج کرد.بعد از مدتی به بجنورد نقل مکان کردند و برای همیشه ساکن آنجا شدند.حاصل زندگی آنها پنج پسر به نامهای جواد،مجتبی،علی اصغر ،روح الله و ابوالفضل بود.شهید به سربازی نرفت بلکه در تاریخ 1360/8/9 به عضویت سپاه در آمد.در همان جا دوره های آموزشی را با موفقیت پشت سر گذاشت و خود را برای رفتن به جبهه های حق علیه باطل آماده کرد.آن زمان در کردستان شورش شده بودو بسیری از رزمندگان اسلام در غرب کشور محافظ مرز و خاک کشور بودند.در تارخ 1362/7/2 وهب به همراه دوستانش به سمت کردستان رهسپار شد.اصغری در واحد مخابرات فعالیت میکرد.وی در کنار فرمانه محمود کاوه بود و لحظه لحظه اخبار را مخابره میکرد.او رشادتهای بسیاری از خود نشان داد. وقتی سردار کاوه مسئولیت پذیری وی را دید او را بعنوان فرمانده گردان بیسیم چی های لشکر ویژه شهدا برگزید.

شهید وهب اصغری در عملیات بیشماری حضور داشت ،از جمله فتح المبین،لیلة القدر ،والفجر9،قادر و بدر.در بسیاری از عملیات مجروح می شد و لی بعد از بهبودی مختصری دوباره به جبهه برمیگشت.

در عملیات والفجر 9 بعلت اثابت ترکش خمپاره از ناحیه ی کتف ریه شکم و پای راست و کمر مجروح گردید.

در مورخه 64/11/29 از ناحیه ی نخاع آسیب دید.

در مورخه 65/9/2در حین انجام ماموریت در بین راه سنندج و کامیاران بر اثر سانحه ی تصادف قطع نخاع گردید.

بعد از مجروحیت او را به بیمارستان فیض اصفهان اعزام کردند.ولی شدت آسیب دیدگی بسیار بود و منجربه این شد که وهب اصغری راد از سن 24 سالگی تا آخر عمر شرافتمندانه اش روی ویلچیر بنشیند.وی 80 درصد بدنش را فدای پاسداری از خاکش کرد.بعدها برای تسکین دردهایش به مرکز توانبخشی معرفی شد و روزهای زیادی از عمر شریفش را در مراکز توانبخشی و بیمارستان امام رضا مشهد گذراند.چندین بار مورد عمل قرار گرفت.

شهادت:

با وجود آنکه شهید وهب اصغری راد فردی بسیار محکم وقوی در برابر مشکلات بودولی ترکشهای رژیم بعثی هر روز وی را ضعیف تر می کردند.اواسط مهر 1387 با درد شدتی که در ناحیه شکم احساس میکرد به مشهد بیمارستان امام رضا اعزام شد.از چسبند گی روده رنج می برد ،او را عمل کردند .بعد از بیست روز دوباره مورد عمل قرار گرفت و ساعتها در کما بود.با وجود زحمات بیشمار پزشکان و پرستاران ایشان بهبود نیافتند و در تاریخ 1387/9/21 در  مشهد بیمارستان امام رضا جان را به جان آفرین تسلیم کرد ندو به فیض شهادت نائل گردیدند.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده