دوشنبه, ۰۵ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۰۰:۰۰
ابراهيم حاتمي كيا از فيلم هاي شهري به دشت هاي غربي كوچ كرده. از «دعوت» و «گزارش يك جشن» به «چ»؛ فيلمي كه روايتي است از حضور شهيد مصطفي چمران در منطقه پاوه و غائله جنگ داخلي كردستان. فيلمي كه علامت سوال هاي زيادي درباره آن مطرح است

ابراهيم حاتمي كيا از فيلم هاي شهري به دشت هاي غربي كوچ كرده. از «دعوت» و «گزارش يك جشن» به «چ»؛ فيلمي كه روايتي است از حضور شهيد مصطفي چمران در منطقه پاوه و غائله جنگ داخلي كردستان. فيلمي كه علامت سوال هاي زيادي درباره آن مطرح است. چرا حاتمي كيا ميان اين همه قهرمان هاي جنگ سراغ شهيد چمران رفته است؟



چرا در سال هايي كه اغلب كارگردان ها آدم هاي شهر و امروز را سوژه فيلم هايشان مي كنند، او يك شخصيت ملي را براي ساخت فيلم جديدش انتخاب كرده؟ چرا براي نمايش تقابل دو گروه داخلي، اين زمان را مناسب ديده؟ چمران حاتمي كيا چه ويژگي هايي دارد؟ دريچه دوربين او چه باورهاي سياسي و اجتماعي از او را به تصوير كشيده؟ آيا رنگ حاتمي كيا در اين فيلم زندگينامه اي هويداست؟ آيا «چ» فقط يك فيلم زندگينامه اي است؟ شما كه باور نمي كنيد هفدهمين فيلم حاتمي كيا فقط بازسازي يك واقعه باشد، باور مي كنيد؟ همه اين علامت سوال ها اهميت «چ» را نشان مي دهد. فيلمي كه احتمالا به زودي روي پرده خواهد رفت و فعلا پرونده اي جمع وجور براي آن تدارك ديده ايم و از قضاوت درباره آن پرهيز كرده ايم، تا به محض روي پرده رفتن، به طور مفصل سراغ آن برويم و از لايه هاي مختلف آن رمزگشايي كنيم. اين چند صفحه، پرونده اي است براي يكي از قصه گوترين و بهترين فيلم هاي جشنواره امسال به روايت محبوب ترين كارگردان نسل دوم سينماي ايران



از ايده تا ساخت فيلم «چ» به روايت ابراهيم حاتمي كيا
جنگ براي صلح
ابراهيم حاتمي كيا چند سالي هست كه تن به مصاحبه مفصل نمي دهد. بعد از نمايش «چ» در جشنواره هم ترجيح داد با رسانه هاي مكتوب مصاحبه نكند و احتمالا تا زمان اكران فيلم، واكنش هاي مردم، منتقدان و چهره ها را رصد كند. به هر حال او يكي از شخصيت هاي مهم تاريخ معاصر ايران را سوژه اصلي فيلمش قرار داده. درباره زاويه نگاه و نوع روايتش از زندگي، شخصيت و تفكر شهيد چمران سوالات متعددي وجود دارد كه سعي كرديم ضمن بررسي روند توليد «چ»، صحبت هاي حاتمي كيا درباره نكات محتوايي و فني «چ» را از لابه لاي يكي دو گفت وگوي او مرور كنيم.




«بار ها گفته ام آرزو مي كنم آخرين كار من ساختن فيلمي درباره شهيد چمران باشد و آن را بزرگ ترين انگيزه شخصي خودم مي دانم، ولي روند پيش آمده عملا سكان كشتي را از من ربود و بايد در فرصت و مهلتي ديگر و در فضايي كاملا شخصي به اين دردانه شهيدان جنگ، مصطفي چمران بپردازم.» حاتمي كيا آذرماه ۸۵ اين نامه را نوشت و تا اواخر دهه ۸۰ خبري از فيلم شهيد چمران نبود.



۲۰ دي ماه ۱۳۸۹ بالاخره پروانه ساخت «چمران» صادر شد اما پيرهادي، تهيه كننده فيلم سه ماه بعد خبر داد كه نمي توانند ساخت فيلم را شروع كنند چون «اراده قطعي براي ساخت اين پروژه شكل نگرفته» بخش خصوصي نمي توانست از پس توليد آن بربيايد. بالاخره مهدي كريمي (تهيه كننده «آژانس شيشه اي») و بنياد فارابي پاي كار آمدند تا بازبيني لوكيشن ها از تابستان ۹۰ كليد بخورد و فيلم برداري از تيرماه ۹۱. فيلمي كه حاتمي كيا درباره انتخاب سوژه آن مي گويد: «فارغ از پرداخت شخصيت بزرگ دكتر چمران و ميل و تعهد دروني ام كه با چاشني ماجراجويي هنري همراه بود، مهم ترين مسئله ايجاد پلي بين زمان حال با دنياي تاريخي فيلم بود. بار ها اين ترديد كه سخن گفتن از آن مقطع تاريخي براي اين دوران، مسئله ما مي باشد يا نه، اراده ام را سست مي كرد. رسيدن به قطعيت تا آخرين لحظه ساخت همچنان با من بود. اميدوارم آنچه فيلم منادي آن است، براي مخاطب امروزي معنا داشته باشد.»


آقاي كارگردان در هفدهمين پروژه سينمايي اش سراغ دو روز و دو شب از زندگي شهيد مصطفي چمران رفته؛ از روز بيست و پنجم تا بيست و هفتم مرداد ۱۳۵۸. روزهايي كه امام(ره) در فرماني مهلت ۲۴ ساعته اي به دولت و ارتش داد تا حصر پاوه را بشكنند و منطقه را از وجود تروريست هاي كومله و دموكرات پاكسازي كنند. شهيد چمران همراه فرماندهاني مثل همت، بروجردي، كاظمي، خرازي، آبشناسان و صيادشيرازي از نفرات اصلي عمليات آزادسازي كردستان بود و به قول حاتمي كيا با همين دو روز سر زبان مردم افتاد.



اما كارگردان «چ» چطور و با چه برهاني به اين قطعيت رسيده كه اكنون زمان پرداختن به آن مقطع زماني است و اصلا آيا مي توان پلي بين زمان حال و دنياي تاريخي فيلم برقرار كرد؟ «ترجيح مي دهم پيش قضاوتي به بيننده ندهم. كليدي ترين نكته فيلم كه به محض درك و دريافتش عزمم را جزم كرده ام، در فيلم «چ» مستتر است. خدا را شكر مي كنم كه آرايش جديد سياسي حاكميت با اين مفهوم به شدت همگن و سازگار است.»


حاتمي كيا دوره هاي مختلفي از زندگي شهيد چمران مثل فعاليت او در لبنان، حضور پررنگش در سال ابتدايي جنگ و تشكيل ستاد جنگ هاي نامنظم، حضور در دولت موقت و... را كنار گذاشته و ماجراي پاوه و غائله كردستان را انتخاب كرده كه درباره آن مي گويد: «اميدوارم جواب اين سوال بعد از ديدن فيلم روشن شود. از نظر من فيلم «چ» صرفا فيلم چمران نيست.



فيلم اصغر وصالي و تيمسار فلاحي و كساني كه براي استقلال ايران بعد از انقلاب دفاع كردند و شهيد شدند نيز هست. اصلا نام «چ» از همين احساس شكل گرفت.» شهيد چمران گزارش واقعه پاوه و كردستان را با جزييات نوشته و آقاي كارگردان «چ» را بر همين پايه بنا كرده؛ «با اينكه از واقعه ۳۲ سال مي گذرد، ولي خوشبختانه هنوز در حافظه نسلِ پدران آن روزگار زند ه است. طبيعي است كه من از تحقيقات ميداني بيشترين استفاده را بردم، ولي ستون فقرات فيلمنامه بر اساس گزارشي است كه چمران بعد از واقعه نوشته و يا درباره آن سخنراني كرده بود.»


حاتمي كيا در سال هاي اخير «دعوت»، «گزارش يك جشن» و «حلقه سبز» را ساخته و به خاطر همين اكثر رسانه ها با ساخته شدن فيلم «چ» از «بازگشت» حاتمي كيا به سينماي خودش حرف مي زنند. از تعابيري كه آقاي كارگردان مي گويد با گفتن آن به او زخم مي زنند؛ «هميشه گفته ام و باز تكرار مي كنم. اين رفت و برگشت ها و يا دم و بازدم هاي هندسه وار، صرفا ساخته و پرداخته ذهن كساني است كه توان تحليل آنچه بر اهل هنر گذشته است را ندارند و يا خود را به خواب زده اند؛ والا حاتمي كيا خارج از جهان پيرامونش نفس نمي كشد.



تهران آلوده، صدا و حنجره خودش را دارد و من نيز ساكن اين شهرم. انتظار چهچه زدن بي عقلي است. جهاني كه فيلم «حلقه سبز» يا «دعوت» و يا «گزارش يك جشن» به آن فرا مي خواند، بدون اشاره به شرايط حاكم، حداقل با سنت فيلمسازي من نمي خواند و من از اين بي انصافي مدعيان آزرده ام.»




حدود دو سال از روزهايي كه آقاي كارگردان در دفترش پشت لپ تاپش مي نشست و جزييات سكانس ها را مو به مو با عوامل گروه چك مي كرد، گذشته. از روزهايي كه فريبرز عرب نيا، سعيد راد، مريلا زارعي، بابك حميديان، مهدي سلطاني، اسماعيل سلطانيان و اميررضا دلاوري و بقيه بازيگر ها را دور هم جمع كرد و خط به خط فيلمنامه را دورخواني كردند؛ «نقطه كاملا عاطفي من بازيگران هستند و نقطه كاملا مديريتي من بچه هاي ديگر پشت دوربين. وقتي به اينجا مي رسم، مي فهمم كه با يك نرم افزار كاملا ظريفي طرف هستم كه بايد به عالم آنها نزديك شوم. خب اين اتفاق افتاد و خيلي خوشحالم.»


او و گروهش از ۱۵ تير ۹۱ راهي منطقه اورامانات كردستان شدند تا نيمي از فيلمبرداري را آنجا انجام بدهند و پس از آن به تهران برگردند و كار را ادامه بدهند. ۲۰ آذر سال گذشته فيلمبرداري ۵۲۰ پلان فيلم و ۲۸ اسفند تدوين فيلم تمام شد و از ۶ فروردين صداگذاري و ساخت موسيقي فيلم كليد خورد. گروه جلوه هاي ويژه هم كه از مرحله توليد همراه گروه سازنده بودند، همزمان اجراي جلوه هاي ويژه فيلم را شروع كردند.



حاصل كار اين گروه جوان ديدني از آب درآمده و سطح كيفيت كار بدون شك از نمونه هاي قبلي كه در سينماي ايران ساخته شده، بالا تر است. حاتمي كيا هم از كيفيت نهايي جلوه هاي ويژه رضايت دارد؛ «ما در نمايش محدود و خصوصي متوجه شديم كه بعضي با احتياط و احترام به چند مورد ويژوالي اشاره مي كنند كه از نظرشان قوام لازم را نداشته است.



غافل از آنكه ما بابت اين اشارات خوشحاليم؛ چرا كه وقتي توضيح مي دهيم شما با فيلمي روبه رو شديد كه ۶۵ دقيقه دخالت و بازسازي ويژوالي صورت گرفته است متعجب مي شوند. با تماشاي «چ» شهر پاو ه اي در ذهن مخاطب شكل مي گيرد كه براي ما كه مي خواستيم آن دوران را بازسازي كنيم، وجود خارجي نداشته و آنچه ديده شده است، با كمك همين روش و صد البته با هنرمندي طراح صحنه شكل گرفته است.



اين مايه مباهات بچه هاي ايراني است. ما از ابتدا اراده كرديم كه توان ايراني را به كار ببريم. چه در حوزه تصوير و چه در حوزه صدا. با كمال فروتني و افتخار اعلام مي كنم كه هر آنچه توان ما بوده است، در طول دو سال مداوم كه ۵ ماه بي وقفه براي فيلمبرداري و ۴ ماه بي وقفه براي تدوين و ۶ ماه بي وقفه براي صداگذاري و ۱۶ ماه موازي و مداوم، كار ويژوالي انجام گرفته است. افتخار فيلم «چ» ايجاد فرصتي براي تجلي توانايي متخصصان هنرمند بومي است. آنچه «چ» باقي مي گذارد، در حوزه نرم افزاري است و نه وارد كردن سخت افزارهاي اين رشته. اميدوارم اين تلاش ايراني با قضاوت بي غل و غش اهل نظر رويت شود؛ چرا كه براي خود من در حوزه ديجيتالي نقطه عطفي است كه اميدوارم آغازي براي آثار آينده ام باشد.»


او مي گويد درباره چنين شخصيت هاي ملي بايد فيلم هاي فاخر ساخت و از اين برچسب نمي ترسد، چون كيفيت محتوايي و فني فيلم برايش مهم تر از اين لفظ ها و اسم گذاري ها است؛ «فيلم «چ» در كارنامه كاري من يك استثناست. براي اولين بار درباره چند شخصيت حقيقي فيلم ساخته ام. براي اولين بار در متن يك رخداد تاريخي قصه را بنا كرده ام. براي اولين بار در چنين حد گسترده اي از امكانات ديجيتالي بهره برده ام. براي اولين بار دو سال اجراي آن طول كشيد ه است و براي اولين بار داغ و نشان فاخري بر پيشاني فيلمم نشسته است. اگر نبود ماجراجويي هنري يا به تعبيري جاه طلبي هاي هنري، عاقلانه آن بود كه به خاطر سوابقم محافظه كار باشم.»


درخشان ترين سكانس فيلم، سكانسي است كه هلي كوپتر هوانيروز ارتش براي كمك به مردم پاوه سراغ آنها مي آيد اما در يك حادثه ناگهاني سقوط مي كند. حاتمي كيا در اين سكانس اوج هنر كارگرداني اش را به رخ كشيده و صحنه هايي را تصوير كرده كه با تماشاي «چ» بدون شك در يادتان مي ماند.



سكانسي كه روند توليد آن پيچيده و طولاني بوده و با تلفيق نماهايي از هلي كوپتر واقعي و تصويرهاي گرافيكي و جلوه هاي ويژه به وجود آمده؛ «سكانس سقوط نقطه عطفي در اتفاق پاوه است. در نوشته هاي آقاي چمران هم اين سكانس با جزييات توضيح داده شده. روزي كه مي خواستم كار را شروع كنم، گفتم همه فيلم يك سمت و درآوردن اين سكانس يك سمت.



روز اول هم به همه بچه ها و گروه ها كاغذي دادم كه قرار است اين سكانس، سكانس تاريخ سينماي ما باشد و بايد تماما زحمت بكشيم. آن سكانس سقوط انرژي ۲۵ روز ما را براي اجرا و فيلمبرداري گرفت. در جلوه هاي ويژه هم چندين ماه طول كشيد. من افتخار مي كنم كه اين صحنه به دست بچه هاي خودمان رخ داده. مي توانستم يك آدم اسكار گرفته را به ايران دعوت كنم كه اجرايش كنيم. ترجيح دادم اين زحمت را بچه ها با حوصله و زمان و زحمت بيشتر انجام بدهند.»




تقريبا همه آنهايي كه پاي تماشاي «چ» ۶ ميليارد توماني نشستند، قابليت هاي فني و كارگرداني حاتمي كيا در اين فيلم را تحسين مي كنند اما اكثر ان قلت هايي كه درباره فيلم وجود دارد، درباره روايت حاتمي كيا از شخصيت شهيد چمران است. شخصيتي كه وجوه مختلف و حتي ظاهرا متناقضي از جمله درونگرا و عارف بودن تا عملگرا و چريك بودن دارد.



وجوهي كه در طول فيلم هم با يك سوال اساسي در يكي از ديالوگ هاي فيلم مطرح مي شود و انگار چالش اصلي فيلم در همين سوال است؛ «چمرانِ خميني يا چمرانِ بازرگان؟». حاتمي كيا درباره انتخاب زاويه ديد خودش براي روايت شخصيت چمران مي گويد: «همه اين وجوه شخصيتي و البته به قدر توان و تجربه ام و صدالبته امكان ظهور در ساختار نمايشي كه تعيين كرد ه ايم. ماجرا در دو روز بحراني چند ماه اول انقلاب مي گذرد. سعي بر آن بود كه مقطعي از حيات دكتر چمران را برگزينيم كه امكان ظهور اين خصوصيات در شكل فشرده فراهم باشد.»


حاتمي كيا «چ» را صراحتا فيلم خودش مي داند و مي گويد هر كس ديگري بخواهد درباره اين واقعه و شخصيت فيلم بسازد، حتما روايت ديگري خواهد داشت و او زاويه ديد خودش را داشته با زبان فن دراماتيك؛ «من كار روي اين فيلم را از سال ۸۰ شروع كردم، اما وقتي در سال ۹۰ مي خواستم فيلمنامه را بازنويسي كنم، چمران روزي براي من چمران شد و از لحظه اي براي من زنده شد كه ديدم چمران مرد صلح است. اما نه به هر قيمت. اين تحليلي است كه در وضعيت موجود، آن را با پوست و گوشتمان احساس مي كنيم



آقاي چمران آن روز ها درست در آن وضعيت روحي و رواني كه آن قتل هاي فجيع در بيمارستان رخ داده، مصاحبه كرده... روحيات افكار عمومي به خاطر آن فاجعه بزرگ جريحه دار شده بود. آقاي چمران در آن فضا نفس مي كشد و احساس مي كند بايد آن روح را آرام كند و به خاطر همين از آنها حرف مي زند.»


در غائله پاوه در كنار شهيد چمران، فرمانده اي به نام «اصغر وصالي» هست كه يك چريك به تمام معنا است و قهرمان جنگجوي فيلم كه حاتمي كيا درباره راز بيشتر به چشم آمدن او مي گويد: «من آقاي چمران را يكبار هم از نزديك نديده ام ولي امثال اصغر وصالي ها را زياد ديدم، اصلا يك ور ذهن خودم اصغر وصالي است.



بالطبع راحت تر مي توانم راجع به آن حرف بزنم.» «چ» به نوعي روايتي است از نوع نگاه اصغر وصالي و چمران براي حل اين بحران و جنگ داخلي؛ «تفكري كه نماينده اش اصغر وصالي است را من مي فهمم، با همه وجود آمده كه بجنگد و مي خواهد شهيد شود و شهادت براي او مساله است اما براي كهنه چريكي مثل چمران كه از اين مرحله گذشته و مرحله اي بالا تر از اين است.



وضعيت وضعيت متناقضي است. جنگيدن براي صلح احمقانه است، اما در دنيا اتفاق مي افتد. مي جنگيم كه صلح و نظم برقرار كنيم. من چمران را از اين زاويه مردي چندوجهي مي بينم، فقط باب جهادش باز نيست. باب علمي و عرفانش هم باز است اما درباره باب عرفانش بيش از اندازه حرف زده شده.



انگار بقيه باب ها را بستند و زياد نشان ندادند. بيشتر ما چمران را با نيايش هايش در ماه رمضان به ياد مي آوريم. در حالي كه اين صداي برادر ايشان است كه نوشته هاي شهيد چمران را مي خواند. عبور از اين معبر بسيار سخت است. اگر قضاوتي هم مي كنيد، بدانيد از كدام معبر عبور كرده ايم.»

همشهري جوان/شماره 446
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده