طباطبايي از همراهان و دوستان شهيد حيدري - در کلام یاران
سه‌شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۹
نوید شاهد: زماني كه قرار شد به بوسني برويم رسول قرآن را باز كرد و يكي از سوره هاي آخر قرآن را شروع به خواندن كرد و بهشت را توصيف كرده بود و غذاهاي بهشتي را توصيف مي كرد . و به من مي گفت ديدي بهت گفتم انشاء الله كه خداوند ما را صاحب همين غذاهاي بهشتي بكنه و خلاصه ايشان رفتند و ما جا مانديم . و ايشان مهمان سفرۀ آقا ابا عبدالله الحسين است و دوباره ادامه جريان را برايتان نقل كنم .
ساده زيستي

طباطبايي از همراهان و دوستان شهيد حيدري؛

ساده زيستي

طباطبايي مي گويد: شهيد رسول انسان را ياد كار و مجاهدت و تلاش و پيروي از ولايت و رهبري مي انداخت او نمونه يك انسان كامل بود.

سخنش را اينگونه آغاز مي كند:

زماني كه قرار شد به بوسني برويم رسول قرآن را باز كرد و يكي از سوره هاي آخر قرآن را شروع به خواندن كرد و بهشت را توصيف كرده بود و غذاهاي بهشتي را توصيف مي كرد . و به من مي گفت ديدي بهت گفتم انشاء الله كه خداوند ما را صاحب همين غذاهاي بهشتي بكنه و خلاصه ايشان رفتند و ما جا مانديم . و ايشان مهمان سفرۀ آقا ابا عبدالله الحسين است و دوباره ادامه جريان را برايتان نقل كنم .

ما ظهر به زاگرب رسيديم. براي ما در مسجد زاگراب غذايي را تدارك ديده بودند دعوت كرد و برادراني كه اونجا بودند مي گفتن  دو سه روز بايد اينجا بمانيد و بعد با وسيلۀ كاميوني چيزي شما را بوسني ببريم و شهيد رسول با همان رو ح سركشي كه داشت و روحيه اي كه طالب جبهه و جهاد بود مي گفت كه نه بايد هر جوري شده برويم و همان اصرار ايشان باعث شد كه ما را با يك گلف به بوسني رساندند و ايشان تحمل دوري از جنگ و جهاد را نداشت .

درباره بعد اطلاعاتي و نظامي و نهضتي شهيد حيدري بگويد:

در بحث بوسني حالا علاوه بر تخصص و امكانات يك روش كار را بوسنيايي ها را جمهوري اسلامي در پيش داشت كه به نظر من خيلي برنده تر بود و اون رفتار مخلصانه و اسلامي وار برادرها بود و خيلي مؤثر بود و الان در بوسني اعمال و كارهاي بچه ها بيشتر از تخصصشان به خاطر بوسنيايي ها مانده حاج رسول هم چه در بعد تخصصي كه فردي اطلاعاتي و نظامي و نهضتي بود با شگرد خاص رفتار مي كرد وكامل بود و در اعمال و رفتار اسلامي خودش يك الگو بود و خيلي مؤثر بود و خيلي راحت با مسلمانان  اونجا حرف مي زد و رابطه داشت و با توجه به اينكه منطقه جنگ زده و بدون امكانات بودند و مردم مشكلات زيادي داشتند ولي  اين مشكلات را نداشتيم و پول كافي هم داشتيم ولي شهيد خيلي ساده زندگي مي كرد . مثلاً ماشين ايشان كه شهيد شد با يك يوگو بود كه پولش 2500 دلار بود ولي عربها كه با جيپهاي گرانقيمت مي آمدند نه اينكه ما نداشته باشيم ما هم مي توانستيم ماشين 30000 هزار دلاري بخريم ولي همين حالات ساده زيستي شهيد بود كه باعث جذب مردم بوسني بطرف شهيد مي شد.

وخاطره اي ديگر اين بود كه بوسنيايي ها در مورد شهيدها و مرده هاي خود مثل ما ايراني ها اهل علم و دسته كتل نيستند ولي وقتي ايشان شهيد شد موج عظيمي از مردم به راه افتاد و مردم مي آمدند گريه مي كردند و اين نشان مي داد كه شهيد چه جايگاهي در قلب و روح اين مردم پيدا كرده بود و امروز هم باز با توجه به اينكه بعد از شهيد خيلي هاي ديگر هم رفتند و آمدند ولي باز ياد شهيد در اذهان زنده است و علاوه بر بعد اطلاعاتي و نظامي و نهضتي كه شهيد در منطقه كار مي كردند وجهه مردمي خيلي زيادي هم داشتند و از همه بچه ها هم مي توان گفت سرتر بود و در بحث خودي هم انساني شوخ طبع و خونگرم و بقولي شاد هم بود و در مدتي كه ما با هم كار كرديم يك الگوي تمام و كامل از يك نيروي نهضتي و اطلاعاتي بود .

وي از بارزترين كار شهيد در بوسني مي گويد:

من تأثيرات ايشان را گفتم و بعضي از كارهاي ايشان در مقطع اول كمك به مسلمانان آنجا بود و دوم اينكه بعد از قرنها بود كه دوباره مسلمانان از شرق تمدن اسلام به غرب مي رفت و اين خود مستلزم اين بود كه كارهاي ما جوابگوي تكنولوژي آنها را بدهد و آنها را به سمت ما بكشاند . حالا شهيد رسول در وظيفه اي كه داشت توانست احياگر اين شيوه و مجري خوبي براي اين كار باشد و ثابت كرد و چيزي كه شهيد رسول با تدبيري كه آقاي شمس الله كرم و كلاً نظام بگيم اين بود كه بعد از شهيد بدرستي نشد كه دنبالۀ آن را پي گيري كنيم اين بود كه شهيد عقيده خاصي داشت و آن اين بود كه شهيد مي گفت مسلماناني كه به بوسنيايي ها واقعاً كمك كردند مثل تركها و عربها و عده ديگر را حول مركزيت جمهوري اسلامي جمع كند و شروع كردبه ارتباط با تركها و كشورهاي ديگر كه به نظر من استارت خوبي بود و اگر شهيد زنده بود اين شيوه و ايده اجرايي ايشان قوت زيادي مي گرفت ولي بعداز شهادت ايشان ديگر اين كار خيلي موفق نشد  از طرفي عربها از همين شيوه بخوبي استفاده كردند .

البته بوسنيايي هايي كه به عنوان مسئول فرماندهان نظامي بودند از شهيد در باب اطلاعاتي و نظامي خط مي گرفتند مثل فرمانده هاني كه در زينستا مثل جمال و محمودي كه معاون وزير دفاع است و گروههاي ديگر. با عده اي ديگر هم كار كرد كه الان يادشان هست مثلاً عده اي از عربها و بوسنيايي ها هم بودند كه گروهانهاي و يگانهاي آنها بيشتر به اسم عددي بود ولي در نهايت زماني كه ايشان شهيد شديگاني بود از تيپ هفتم كه به نام شهيد رسول نام گرفت كه خود اين تأثير بود حالا از عربها و تركها زياد بودند كه ارتباط و پيوند آنها با اسلام و ايران شهيد رسول بود كه آمارشان زياد است و قطعاً افراد ديگري بودند مثل ابوحسين – حاج قاسم و انس و ... كه تأثيرات زيادي از شهيد گرفتند .

در پايان درباره شهيد حيدري چنين مي گويد:

شهيد رسول انسان را ياد كار و مجاهدت و تلاش و پيروي از ولايت و رهبري مي انداخت او نمونه يك انسان كامل بود.

منبع : طرح جمع آوري خاطراتي از زندگاني و عملكرد شهيد رسول حيدري . قرارگاه الزهرا (س)– تهران نقسا – دي ماه سال 1379
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده